صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

گزارش


متن سند:

با بررسی سوابق امر در مورد هیئت مؤتلفه اسلامی نتیجه ذیلاً به استحضار می رسد : 1ـ وجود یک سازمان مخفی جدیدالتأسیس بنام هیئت مؤتلفه اسلامی مقرون به صحت به نظر می رسد.
2ـ آنچه از مدارک موجود استنباط میشود، واحد کوچک این سازمان متشکل از یک گروه ده نفری است ولی تنها یک واحد یا حوزه ای از این سازمان در تهران شناخته شده و اسامی اعضاء آن به دست رسیده است و از سایر حوزه های موجود در تهران و شهرستانها اطلاعات درستی در دست نیست.
این حوزه در اوایل سال جاری جلسات هفتگی داشته است ولی در تاریخ 5 /4 /43 این حوزه منحل و جلسات آن تعطیل شده است.
علت تعطیل شدن آن دستگیر کردن دو نفر آنها از طرف سازمان امنیت بوده که براثر اتهام به فعالیت مضره مدتی در بازداشتگاه بوده اند و چون احساس خطر کشف شدن حوزه را نموده اند پراکنده شده اند.
3ـ افراد دیگری مربوط به هیئت مؤتلفه اسلامی می باشند و مظنون شناخته شده اند ولی طرز وابستگی آنها به حوزه ها به درستی معلوم نیست و اینها مطابق مدارک موجود به اسم های دیگری از قبیل گردانندگان کمیته بازار و یا گروه ضربتی و یا اعضای مؤثر مؤتلفه اسلامی و یا مبلغین شناخته می شوند.
جمع تعداد افراد وابسته به هیأت مؤتلفه اسلامی که اسامی آنها در دست میباشد بالغ بر 52 نفر میباشد.
4ـ نسخه ای از یک اساسنامه در مورد متشکل ساختن مسلمانان که جلسات دینی دارند در پرونده موجود است که به احتمال قوی متعلق به همین هیئت مؤتلفه اسلامی میباشد.
این اساسنامه ظاهرا هدفش روشن ساختن تعالیم اسلامی و نشان دادن راه خوشبختی به مسلمانانی است که از تعالیم خاصه آنها در امور اسلامی پیروی کنند.
ولی مبنای کار این اساسنامه دلالت بر وجود یک سازمان حزب سیاسی می کند تا یک هیئت مذهبی.
5ـ نقشه کار تنظیم کنندگان اساسنامه مزبور دقیق و مزورانه به نظر می رسد.
زیرا با یک امعان نظر به خوبی معلوم میشود که هدف نهایی به دام انداختن و فریفتن افراد ساده لوح با تبلیغات ظاهری اسلام و آماده کردن آنها به گذشت و فداکاری و استفاده از وجود آنها در مواقع ضروری است و این اسم را هم برای آن انتخاب کرده اند که نشان دهند فعالیت آنها صرفا مذهبی و عاری از هرگونه رنگ سیاسی میباشد.
و افراد عامی هم به خاطر عبادت به خدا و خدمت به خلق بدون هیچ گونه احساس آلایش سیاسی بدان گرویده شوند.
6ـ به موجب اساسنامه، این سازمان دارای سه تشکیلات اصلی میباشد.
الف ـ سازمان مرکزی ب ـ سازمان مالی.
د ـ جلسات مختلف تحت پوشش مذهبی از قبیل قرائت قرآن.
با توجه به اصول تشکیلاتی این سازمان روش کار آنها به مانند یک حزب مخفی و غیر قانونی میباشد و درباره وظیفه ای که برای سازمان مالی تعیین گردیده خیلی بدان توجه شده است.
7ـ از زمینه مذاکرات حوزه ده نفری که مطالب مورد بحث چهار فقره جلسه آنها به دست رسیده، اساس تبلیغات و تعلیمات همان است که در اساسنامه منظور شده و صحبت از گذشت و فداکاری افراد و آماده شدن به اجرای دستوراتی بوده که می بایست ظاهرا یا واقعا از طرف پاره ای از روحانیون مخالف صادر شود.
و به همین لحاظ است که ارتباط اساسنامه مزبور به هیئت مؤتلفه اسلامی امری صحیح به نظر می رسد.
8ـ احتمالاً از طرف هیئت مؤتلفه اسلامی تا به حال چند فقره اعلامیه منتشر شده که در حال حاضر فقط یک فقره آن به دست رسیده و در طی آن حملات و انتقادات بی رویه نسبت به دولت شده است.
9ـ این سازمان ظاهرا در نیمه دوم سال گذشته بنیانگذاری شده و به احتمال قوی مؤسسین آن در خارج از ایران (عراق و مصر) با دستگاههای اطلاعاتی این دو کشور رابطه داشته و از نظر مالی نیز به وسیله همه آنها تقویت می شوند.
10ـ تعدادی از افراد شناخته شده، وابسته به حزب زحمتکشان میباشد تعدادی از اینها نیز در سازمان امنیت سابقه فعالیت مضره دارند و همچنین بعضی از آنها در سابق جزء فدائیان اسلام بوده اند.
11ـ احتمال اینکه این افراد به سایر احزاب بستگی داشته باشند خیلی ضعیف است.
12ـ چنانچه هیئتهای مختلف مذهبی و تحت شعائر گوناگونی در موضوعات دینی فعالیت می کنند با این هیئت در خفا بستگی داشته باشند افراد شناخته شده از اینها خیلی زیاد است ولی مدارک محکمی که این ارتباط را تائید کند در دست نیست.
13 ـ از سازمان مرکزی این هیئت شش نفری که در مورد ترور نخست وزیر فقید دستگیر شده اند اعتراف به داشتن عضویت در سازمان مرکزی هیئت مؤتلفه اسلامی نموده و همچنین نام چند نفر دیگر را نیز در بازجویی فاش کرده اند.
14ـ یک نسخه فتوکپی از اوراق بازجویی معموله از پنج نفر زندانی شهربانی (متهمین در واقعه ترور نخست وزیر فقید) که اعتراف به داشتن عضویت در هیئت مؤتلفه اسلامی نموده اند از اداره اطلاعات شهربانی اخذ و مطالعه شد ولی اظهارات آنان نیز راه روشنی نشان نمی دهد و وجود تناقضات و ابهامات در کم و کیف این سازمان زیاد است به طوری که به استناد بعضی اسناد اطلاعاتی، وجود چنین سازمانی از هر جهت مجهز و خطرناک جلوه گر شده و از طرف دیگر قرائنی از قبیل اظهارات متهمین مذکور نشان می دهد که مسئله آنقدرها شدت نداشته و مؤسسین این سازمان در تدارک امر در اول کار بوده اند.
از جمله وجود ابهامات یکی این است که منابع اطلاعاتی ساواک معتقد هستند که همین ده نفر افراد شناخته شده از اعضای مرکزی این سازمان می باشند، ولی این افراد طبق بیوگرافی موجود بسیار کوچک بوده و به علت ضعف تحصیل از لحاظ توانایی فکری در سطح افراد عامی هستند که عرضه و لیاقت تشکیل دادن و اداره کردن چنین سازمانی که مأموریت خطرناکی در پیش داشت از آنها مشهود نیست.
و برای آنکه نحوه تفکر و تصمیمات متخذه در این سازمان روشن تر بیان شود، ذیلاً قسمتی از مندرجات یکی از اطلاعیه ها را که مأمور درباره مذاکرات یکی از این جلسات ارسال داشته عینا بعرض میرساند : جعفر انصاری از اسداله آیت الهی سخنگوی جلسه سئوال می کند : طرز مبارزه ما چگونه خواهد بود؟ آیت الهی جواب می دهد : مبارزه ما تا دستور ثانوی که قرار است هیئت مؤتلفه صادر نماید منفی خواهد بود.
در هر کجا مردم را بر علیه هیئت حاکمه بشورانید و تحریک نمائید.
البته برای این منظور از جلسات بعد برنامه ای ترتیب خواهیم داد که از چه راه می توان مردم را تحریک نمود.
و ما آن راهها را به شما یاد داده و اگر ما وارد میدان مبارزه شویم این بار دست خالی به میدان نخواهیم آمد بلکه با اسلحه گرم مبارزه متقابل خواهیم نمود و احتمال دارد هیئت مؤتلف اسلامی تصمیم بگیرد یک باند تروریستی تشکیل بدهد و تمام ترس دستگاه از همین یک موضوع است و (غیره)...
گزارشات فوق بسیار کامل و مأمور نفوذی به بهترین وجهی وظیفه خود را انجام می داد و این گزارشات تا تاریخ 8 /4 /43 ادامه داشته و متأسفانه بعد قطع شده است.
و علت نیز آن بوده که گویا متوجه شده اند که مجالس آنان تحت نظر میباشد و در اعلامیه مورخه 8 /4 /43 مأمور مذکور به این موضوع اشاره نموده است که اسداله آیت الهی ضمن مذاکره با اعضاء حوزه را منحله اعلام نمود و اظهار داشت : «چون این حوزه شرکت کنندگان در آن شناخته شده اند بنابراین دیگر تشکیل جلسه نداده و منحل میشود.
چنانچه هر یک از رفقا دستگیر شدید از من نامی نبرید زیرا با دستگیری من حوزه های دیگر بی سرپرست خواهد شد.
» این آخرین گزارش مأمور است و بدین ترتیب اطلاعات ذیقمیتی که دریافت می شد قطع گردید.
نظریه : با توجه به مطالب فوق میتوان استنباط نمود که قتل آقای نخست وزیر به فرمان گردانندگان هیئت مؤتلفه اسلامی بوده است؛ بخصوص که مجریان این دستور نیز هر سه نفر یعنی متهم اصلی و شرکاء جرم شاگردان مغازه هایی در بازار هستند؛ کاملاً از تیپ اعضاء حوزه جوانان متعصب بازار که ذکر آن گذشت.
تصور میشود جمعیت طرفداران خمینی با سازمان زیرزمینی و متشکل خود حوزه های متعددی داشته و با فریب دادن جوانان کم سن و محروم بازار و استفاده از تعصبات مذهبی آنان از مدتها پیش تصمیم به انجام پاره ای اقدامات حاد و من جمله ترور شخصیتهای ارزنده کشور را داشته اند و قتل آقای حسنعلی منصور نخست وزیر فقید یکی از اعمال این شبکه میباشد.
مضافا بر اینکه حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری دکتر مظفر بقائی کرمانی و عناصری از واخوردگان حزب منحله همراه با پشتیبانی اعضاء وابسته به نهضت آزادی و شاید جبهه ملی با حداکثر مقدورات به تحریک افکار این جوانان در پوشش جلسات مذهبی کوشیده اند.
علیهذا با عطف نظر به این عقیده به نظر می رسد به منظور شناسایی محرکین و مسببین اصلی این واقعه ضرورت دارد که سریعا نسبت به دستگیری اسداله آیت الهی و سید محسن امیرحسینی به وسیله ساواک اقدام شود.
زیرا با توجه به اظهارات آیت الهی، نامبرده مسئول حوزه های دیگری از سازمان مذکور بوده است و تردید نیست که اطلاعات فراوانی در این باره دارد.
همچنین سید محسن امیر حسینی که خود یکی از مسئولین حوزه بوده است و چنانچه بازجویی و تعقیب این افراد به نحو کاملاً صحیحی انجام پذیرد بلاشک پرده از حقایق امر برگرفته خواهد شد.
منوط به رأی عالی است.
تهیه کننده و متصدی بررسی تهامی رئیس بخش 321 ـ امینی رئیس اداره دوم عملیات ـ نثری در این گزارش به اختیار آقای شهاب که از طرف ساواک در شهربانی، در تحقیق میباشد گذارده شود.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 337








صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.