صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئی از سید محمد احمدی فروشانی

تاریخ سند: 20 خرداد 1349


بازجوئی از سید محمد احمدی فروشانی


متن سند:

تاریخ‌:20 /3 /1349

بازجوئی از سید محمد احمدی فروشانی
س- هویت خود را بیان کنید.
ج - سید محمد احمدی فروشانی فرزند مرحوم سید مصطفی دارنده شناسنامه شماره ۹۰ صادره از ماربین متولد ۱۳۱۳ ماربین مذهب شیعه تبعه ایران متأهل باسواد شغل فعلی تدریس و تحصیل و منبر
آدرس محل سکونت‌: همایون‌شهر فروشان خیابان شهرداری کوی میر نصیری منزل شخصی
آدرس اصفهان‌: مدرسه صدر بازار جنب حجره آیت‌الله خراسانی
س- مشاغل گذشته خود را بیان نمائید.
ج- منحصر در تحصیل
س- در چه مرحله‌ای از تحصیل می‌باشید و از چه استادی استفاده می‌کنید؟
ج- از آیت‌الله بهبهانی1 آیت‌الله خادمی۲ دوره خارج فقه و اصول. سید محمد احمدی
س۔ کجا و چه چیزی تدریس می‌فرمائید؟
ج- مدرسه صدر، لمعه و معالم و مکسب و سطوف. 3 سید محمد احمدی
س- ماهیانه چه مبلغ درآمد دارید از کجا چه کسی در یافت می‌دارید آیا این مبلغ کفاف زندگی شما را می‌دهد؟
ج۔ البته میزان ثابت و معتبری ندارد ولی شهریه‌ای در حدود یک صد تومان از آقای خراسانی4 و حاج شیخ مهدی5 و آقای خادمی و بهبهانی، سید محمد احمدی
س - غیر از این مبلغ آیا به عنوان دیگری از اشخاص مختلف ماهیانه دریافت می‌دارید؟
ج- از مراجع تقلید از جمله مرحوم آیت‌الله حکیم و آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خوئی6، سید محمد احمدی
س ـ وجوهی که از آقایان حکیم و خمینی و خوئی دریافت می‌دارید به چه طریق و توسط چه کسی به شما پرداخت می‌شود؟
ج- از این موضوع که چه کسانی وجوه را پرداخت می‌نمایند اطلاعی ندارم ولی من توسط آقای شمس‌آبادی و مهدوی7 و ادیب دریافت می‌کنم. سید محمد احمدی
س ـ آیا تاکنون از طرف مقامات انتظامی دستگیر یا تحت تعقیب و زندانی شده‌اید؟ در صورت مثبت علت؟ مدت؟ تاریخ؟ نوع اتهام و سرانجام کار خود را بیان نمایید.
ج- بلی البته در گذشته (حدود سه سال قبل) با ابلاغ لفظی از طرف سازمان امنیت مرا خواستند و بنده خودم به سازمان آمدم (بدون دستگیری یا تعقیب) سید محمد احمدی
س۔ بیشتر توضیح فرمائید علت احضار شما در آن تاریخ به سازمان چه بود و چه موضوعات و یا مسائلی در آن تاریخ با شما مطرح گردیده است؟
ج۔ گمان می‌کنم که از جهت منبر بوده است. سید محمد احمدی
س۔ کدام جهت منبر، منبر رفتن که احتیاج به ابلاغ و احضار ندارد درست فکر کنید علت اصلی آن را به خاطر بیاورید.
ج۔ گمان می‌کنم در آن روز منبر من منبری بوده است که از مسیر منبر خارج باشد و این سؤالی بود که به نظر دارم همان روز مطرح نمودم و گفتم که منبر من از هرگونه سوء تفاهم خالی بوده است. سیدمحمد احمدی
س- آیا می‌دانید چه مسائلی یک نفر اهل منبر را از مسیر منبر خارج می‌سازد. طرح و بیان چه مسائل و موضوعاتی در منبر ایجاد سوء تفاهم روی مقامات می‌نماید.
ج- وظیفه‌ی منبر هدایت و ارشاد جامعه و بالا بردن سطح فکر و تقویت بنیه مذهب و شرع مبانی اسلام در مکتب شیعه و دعوت به حفظ امنیت و آرامش و مصالح عالیه فرد و اجتماع است و به طور خلاصه قانون مقدس امر به معروف و نهی از منکر از آن تعبیر به نظارت در امور همدیگر و حس مسئولیت می‌شود عالیترین هدف اسلام می‌باشد منابرم عموماً دعوت به مصالح عامه و حفظ امنیت و رعایت قوانین بوده و خروج از موضوعات بالا خروج از مسیر منبر است. سید محمد احمدی
س- شما را برای چه شهربانی احضار نمودند؟
ج- اطلاع نداشتم بعد از آنکه به وسیله تلفن ابلاغ شد شخصاً خودم به اطلاعات رفتم و از پرسش‌ها معلوم شد برای منبر در مدرسه صدر بازار بوده است. سید محمد احمدی
س۔ آیا در مدرسه صدر بازار دعوت داشتید در صورت مثبت بفرمائید چه موضوعات یا مسائلی در منبر مطرح نمودید که ایجاد سوء‌تفاهم در مقامات نمود و یک نفر منبری را از مسیر وظیفه اصلی خود منحرف نمود؟
ج- اما از نظر دعوت لابد اطلاع دارید که در مجالس روحانیین کمتر دعوت می‌شود. بنده موقعی که وارد در مجلس شدم عده زیادی از آقایان «من جمله» امر به منبر نمودند با وجود کسالت و تصمیم به اینکه منبر نروم در اثر اینکه خانه‌ طلاب بود مأخوذ به حیا شدم و منبر رفتم. سید محمد احمدی
س- مشروحاً بیان نمایید چه موضوعات و مسائلی در حین منبر مطرح نمودید و مدت منبر شما چقدر طول کشید؟
ج- تقریباً در حدود یک ساعت طول کشید اول منبر سخن درباره این بود که در اثر حسن علاقه اولیا به روحانیت بعد از اعلام درگذشت حضرت آیت‌الله العظمی حکیم طبق اطلاعی که از دو روز قبل در دست دارم شماره اعلامیه‌های ختم که از نظر [روزنامه] اطلاعات گذشته (در اصفهان) به هفتصد و پنجاه رسید و این عدد با توجه به مجالس جزئی و بی‌اعلامیه و مجالس دهات و قراء و استانها و شهرستانها شاید تا امروز سی هزار رسیده باشد این در اثر حسن علاقه‌ای بود که از طرف اولیا نشان داده شد و مردم اظهار علاقه و همدردی با روحانیت نمودند. بعد از آن به این مناسبت گفتم عنوان منبر بنابر این حدی خواهد بود که چرا ما مردان خدا را دوست داریم و چرا باید خدا را دوست داشته باشیم.
مسئله دیگر موضوع توجه به امنیت و نقش روحانیت در حفظ امنیت و استقلال مملکت و کمک‌های روحانیت در زمینه تعالی افکار ملت و حفظ آرامش به اولیا مسئول مملکت می‌کند بود، گفتم در بسیاری از موارد جنایتکاران از چشم پلیس مخفی هستند بنابر این مواردی هست که آنجا پلیس هست ولی خیانت نیست و مواردی جنایت هست [که] پلیس نیست آنجا حتما پلیس ایمان ضامن حفظ مردم وضع از گناه و جنایت است. سید محمد احمدی
س ـ آیا در این منبر از موضوع طلاق هم «در قوانین جدید ایران» و یا معرفی آن افراد و اشخاص که به علل و جهات مختلف دارای محبوبیت در بین مردم باشند کسی را معرفی نموده‌اید که صلاحیت مرجعیت را در حال حاضر دارد؟
ج - اما راجع به طلاق و قوانین جدید چیزی نگفتم تنها در ضمن بیان حدیثی که از امام صادق (ع) راجع به مسئله سه طلاقه بیان نمودم آنجا تذکر دادم که دو همسر در اثر ناراحتی و کدورت تصمیم به جدائی گرفتند بعدا که تعادل قوای خود را به دست آوردند از کار خود پشیمان شدند. سید محمد احمدی
س - شما در منبر از مغایر بودن قوانین شرعی با موضوعه کشوری، چه مسائلی را مورد بحث قرار دادید و موارد مغایر بودن آن را نیز مجدداً بیان فرمائید.
ج - هرگز در مورد تغایر قوانین در موضوعه با قوانین شرعیه صحبت نکرده‌ام و اصلا این مسائل مورد بحث واقع نشد و تعیین مرجع ننمودم. سید محمد احمدی
س - بنا به اطلاع به ما رسیده است شما در منبر مدرسه صدر از آقای خمینی به عنوان مرجع تقلید تعریف نموده و ایشان را برای مرجعیت تقلید شیعیان نام برده اید، در این باره هر چه گفته‌اید بیان نمایید.
ج - در این باره نظر ندارم چه گفته‌ام و تعیین مرجع تقلید نکرده‌ام ولی در مدرسه صدر راجع به نصیحت طلاب گفتم که آقای خمینی مکرر سفارش فرمودند راجع به شئون تحصیل و حفظ زبان که نسبت به مقامات روحانیت طلبه باید کمال احترام را رعایت کند. سید محمد احمدی
س - منظورتان در مجلس یادبود آقای آیت‌الله حکیم از بیان این مطلب از زبان آقای خمینی چه بود؟
ج - منظور آن بود که در مجالس مرتبط به طلاب، اساتید درس اخلاق و حفظ شئون شاگردان می‌دهند و همیشه آنها را امر به تقوی و صیانت نفس و کسب کمال می‌نمایند. روی این سیره برای موعظه چند کلمه‌ای را بیان کردم. سید محمد احمدی
س - آیا غیر از آقای خمینی در این باره اخلاق و حفظ شئون به شاگردان - یا موضوع تقوی و صیانت نفس سخنی نگفته؟ آیا قبل از آقای خمینی پیغمبر اکرم و یا امامان و مراجع تقلید دیگر در این باره نصایحی نفرموده‌اند که شما فقط به نفع آقای خمینی سخن گفته و یادی از او کرده‌اید؟
ج - در آن موقع از پیغمبر و امام سخن گفته و مراجع تقلید و شاهنشاه کلمات شاهانه‌ای راجع به تجلیل روحانیت دارند: طبق کتابی که از شخصیت اول در کتابخانه‌ام دارم کلمات عالیه در جمیع شئون داده است و در منبر نظرم از تجلیل اولیاء نسبت به روحانیت در مرحله اول همان شخص اول مملکت بوده است که معظم‌له مکرر توصیه و سفارش نسبت به روحانیت فرمودند ولی متأسفانه طبق گفته شاعر که می‌گوید درس ادیب اگر بود زمزمه محبتی - جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را. گویا دیگران نمی‌خواهند برنامه شاهانه را پیروی کنند و نفع و ضرر شخصی در نظر نبود. در منبر همه مطالب راجع به روحانیت در نظر نبوده و شاید از ایشان آن موقع جمله ای به نظرم آمده لذا تذکر داده‌ام. سید محمد احمدی
س - علاوه بر اینکه در منبر از آقای خمینی تعریف نموده‌اید؟ اظهار داشتید که امشب توسط پلیس و مأموران انتظامی برقرار نمی‌شود. بلکه امنیت مخصوص علماء و آقای خمینی است بفرمائید چطور پلیس می‌تواند امنیت را حفظ کند. آقای خمینی چگونه و به چه وسیله امنیت را حفظ نموده است؟
ج - هرگز چنین چیزی را روی منبر نگفته‌ام و راجع به حفظ امنیت هرگز نگفته‌ام که آقای خمینی ضامن امنیت است و هرگز نگفته‌ام پلیس نمی‌تواند نگهدار باشد. در بیان نقش روحانیت گفتم که روحانی با همکاری از اولیاء وظیفه‌اش حفظ امنیت است. سید محمد احمدی
س - آیا در این منبر به آقای خمینی دعا کردید؟
ج - خیر دروغ نمی‌گویم. سید محمد احمدی
س - اظهارات خود را چگونه گواهی می‌نمائید.
ج - امضاء می‌کنم. سید محمد احمدی

توضیحات سند:

۱- آیت‌الله العظمی حاج میر سید علی موسوی بهبهانی در سال ۱۲۶۴ ﻫ ش در خانواده‌ای روحانی در بهبهان متولد گردید و از کودکی به تحصیل مشغول گردید و نزد اساتیدی نظیر سید محمد ناظم‌الشریعه بهبهانی، میرزا محمد حسن بهبهانی و شیخ عبدالرسول بهبهانی مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و در اواخر سال ۱۲۸۳ شمسی جهت ادامه تحصیلات راهی حوزه مقدسه نجف گردید و در درس آیات عظام آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی و سید محسن کوه کمره‌ای حاضر گردید و به مقام اجتهاد و اجازه روایت از مراجع طراز اول نائل آمد و به موطن خود بازگشت و پس از یک سال اقامت به عراق بازگشت و بعد از یکسال مجدداً به ایران مراجعت نمود و مدت هفت سال به درس و بحث و ... مشغول گردید و بنابر درخواست مردم رامهرمز مدت ۲۳ سال در آن جا ساکن شد و به درس و بحث پرداخت و اقدام به تأسیس مدرسه دینیه نمود در سال ۱۳۴۴ به طرفداری از حضرت امام به تهران مهاجرت نمود. در سال ۱۳۴۵ بنابر توصیه پزشکان به اصفهان وارد و مدت ده سال تابستانها در حوزه علمیه اصفهان به تدریس خارج فقه و اصول مشغول گردیدند. در سال ۱۳۴۶ با صدور اعلامیه‌ای رژیم اشغالگر قدس را محکوم نمود و لیکن مهدی هاشمی به صدر نامه مطالبی اضافه نمود و موجب گردید ساواک ایشان را احضار و اقدام به بازجویی نماید. از وی دهها کتاب در علم نحو، اصول، فقه، مباحث اعتقادی و توحید فضایل و مناقب اهلبیت (ع)، رساله عملیه و ... برجای ماند. سرانجام در سال ۱۳۵۴ در اهواز دعوت حق را لبیک گفت.
ر.ک: ارمغان اصفهان، مصلح الدین مهدوی
۲- آیت‌الله سید حسین خادمی فرزند ابوجعفر در سال ۱۲۸۰ ﻫ ش (سوم شعبان ۱۳۱۹ ﻫ ق) در خانواده‌ای روحانی در اصفهان به دنیا آمد.
تا سیزده سالگی علوم ابتدائی را فرا گرفت و سپس در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل علوم دینیه مشغول گردید و نزد اساتید بزرگی نظیر آیات الله سید على نجف‌آبادی، سید محمد نجف‌آبادی، شیخ علی یزدی، میرزا احمد اصفهانی و میرزا محمد صادق اصفهانی بسیاری از مراتب علمی را طی کرد. وی که در دو خانواده بزرگ صدر و شرف‌الدین، بزرگ شده بود جهت ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، آیت‌الله نائینی و... بهره برد و پس از آن که به درجه اجتهاد نائل آمد به اصفهان بازگشت و متجاوز از پنجاه سال در حوزه علمیه اصفهان به تدریس، تألیف و سایر وظایف علمی قیام نمود.
آیت‌الله خادمی در طول نهضت امام خمینی (ره) به ویژه در سال‌های ۴۳-۴۲ یکی از همگامان اصلی به شمار می‌رفت و در ماجرای دستگیری و زندانی شدن حضرت امام در خرداد ۴۲ به همراه سایر علمای بلاد به تهران عزیمت و مرجعیت ایشان را گواهی نمود. نقش ایشان در اصفهان در برپائی مجالس و تظاهرات مردم و تشویق علما و روحانیون برای همراهی با انقلاب به حدی بود که استان اصفهان را پیشتاز مبارزات مردمی در سال‌های پر هیجان ۵۶ و ۵۷ کرد.
وی در طول دوران دفاع مقدس - مادامی که در قید حیات بود - از پشتیبانی مادی و معنوی رزمندگان اسلام دریغ نورزید. از ایشان آثار علمی قابل توجهی مانند‌: رهبر سعادت، رساله در عدم ارث زوجه، خاتمه برائت و استصحاب‌، حواشی به کتب اصول و... برجای مانده است.
آیت‌الله خادمی سرانجام در سال ۱۳۶۴ ﻫ ش در سن ۸۴ سالگی دیده از جهان فرو بست و پس از تشییع باشکوه مردم اصفهان، در جوار مرقد مطهر حضرت رضا (۴) به خاک سپرده شد.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب نوزدهم، آیت‌الله سید حسین خادمی
۳ـ مأمور بازجوئی ساواک در نوشتن جواب، کلمه مکاسب و سطح را درست نفهمیده و به شکل کنونی مکتب و سطوف نوشته است.
۴ـ آیت‌الله سید محمدرضا خراسانی در سال ۱۲۷۳ هش در خانواده‌ای روحانی، در اصفهان متولد گردید.
وی پس از فراگیری علوم مقدماتی، در درس اساتید بزرگی نظیر سید ابوالقاسم دهکردی، میرزا احمد مدرس، شیخ محمدرضا نجفی، میر محمدصادق خاتون‌آبادی، سید محمد‌باقر درچه‌ای و ملا عبد‌الکریم گزی حاضر و بهر‌ه‌ها برد و به مقام عالی اجتهاد رسید آیت‌الله خراسانی در مدرسه صدر بازار و مدرسه چهارباغ درس خارج فقه را تدریس می‌نمود و در ساماندهی حوزه اصفهان که با سیاستهای ضد اسلامی رضاخان به آن ضربات زیادی وارد آمده بود نقش به سزایی داشت.
در سال ۱۳۴۱ در جریان انجمن‌های ایالتی و ولایتی به مخالفت برخواست.
وی سرانجام در سال ۱۳۵۵ ﻫ ش به رحمت ایزدی پیوست و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، مصلح‌الدین مهدوی، جلد دوم، ص ۳۱۵، ۳۱۶، ۳۱۷
۵- آیت‌الله مهدی نجفی در سال ۱۲۹۸ در خانواده‌ای روحانی در اصفهان متولد گردید.
مقدمات و سطوح و ریاضی را در اصفهان خواند و درس خارج فقه و اصول را نزد پدرش حاج شیخ محمد على ثقه‌الاسلام فراگرفت و پس از وفات پدر به نجف مهاجرت و در درس آیات عظام محمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی حاضر گردید و در سال ۱۳۲۹ با کسب اجازات روایتی و تصدیق اجتهاد از بزرگان نجف به اصفهان بازگشت.
پس از مراجعت از نجف به تدریس فقه و اصول و مطالعه و تألیف پرداخت.
از آیت‌الله نجفی پانزده اثر علمی مذهبی و ادبی بر جای مانده است سرانجام ایشان در ۱۳۵۲ ﻫ ش دار فانی را وداع و در جوار علی‌ابن موسی‌الرضا به خاک سپرده شد.
تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان / مصلح‌الدین مهدوی جلد دوم ۱۷۱ الی ۱۸۸
۶- آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم موسوی خوئی در سال ۱۲۷۸ ﻫ ش در شهر خوی به دنیا آمد. در نوجوانی به نجف اشرف مشرف شد. نخستین استاد پدرش بود و از محضر استادان بزرگی نظیر آقا ضیاءالدین عراقی، نائینی و محمد حسین کمپانی بهره برد و خود نیز از استادان علوم آن دیار شد و با نزدیک به شصت سال تدریس مداوم، موفق به پرورش شاگردانی بزرگ شد. در ماجرای لایحه شاهانه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و تبعید حضرت امام (ره) به ترکیه و سپس به عراق به مخالفت با رژیم پهلوی برخاست. در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل خواستار تحریم نفت وقطع ارتباط با رژیم صهیونیستی شد و از مردم فلسطین حمایت نمود. وی پس از ۹۴ سال خدمت و تحمل فشارهای بیشمار از سوی دولت بعثی عراق در سال ۱۳۷۱ و در سن ۹۳ سالگی به سرای باقی شتافت. از وی کتاب‌ها و مقالات ارزشمندی باقی مانده است که مهمترین آنها ۲۳ جلد کتاب رجال اوست.
۷- آیت‌الله سید مصطفی مهدوی هرستانی فرزند بحرالعطاء در سال ۱۲۷۷ ﻫ ش متولد گردید و در حوزه علمیه اصفهان مشغول به تحصیل شد و از محضر علمای بزرگی همچون مرحوم حاج شیخ محمد حسن عالم نجف‌آبادی، شیخ مهدی درچه‌ای، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمد مدرس، حاج آقا صدر کوهپائی و شیخ محمد‌رضا نجفی استفاده نمود و سپس به حوزه علمیه قم عزیمت و در مجلس درس آیات عظام شیخ عبدالکریم حائری، سید صدرالدین صدر، حجت کوه کمره‌ای و سید محمد‌تقی خوانساری حضور یافت، و در سال ۱۳۲۰ به نجف اشرف مشرف و مدت هشت سال در آن دیار اقامت نمود و از محضر آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، جمال‌الدین گلپایگانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید محمود شاهرودی و اصطهباناتی کسب فیض نمود و در سال ۱۳۵۰ به اصفهان بازگشت و به تدریس مشغول و از چهره‌های شاخص حوزه علمیه اصفهان گردید. پس از ورود به اصفهان ساواک ایشان را به دلیل توزیع رساله حضرت امام (ره) و طرفداری از ایشان احضار و با وی شدید برخورد کرد. آیت‌الله مهدوی از پیشگامان نهضت حضرت امام (ره) در اصفهان بود که از اقدامات انقلابی حمایت می‌نمود و سرانجام در سال ۱۳۶۷ به دیار باقی شتافت و در جوار حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب روشنگر دوران / حجت‌الاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 83





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.