صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 17 اردیبهشت 1336


گزارش


متن سند:

الف ـ 52617 ـ قرار است به زودی دوشیزه امامی دختر سناتور جمال امامی به همسری احمد امینی برادر آقای دکتر امینی1 سفیر کبیر ایران در امریکا در آید.
بین منسوبین آقای دکتر امینی گفته می شود خسرو اقبال2 ضمن مسافرت اخیر خود به امریکا از آقای دکتر امینی برای بازگشت به ایران و همکاری با آقای دکتر اقبال دعوت نموده ولی آقای دکتر امینی انجام این امر را به موافقت و اجازه اعلیحضرت همایون شاهنشاه موکول نموده اند.
منبع ـ موثق ارزش خبر ـ تأیید شده دائره 3 پرونده آقای جمال امامی 18 /2

توضیحات سند:

1ـ دکتر علی امینی مجدی فرزند محسن خان امین الملک در سال 1284 شمسی در تهران متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه رشدیه و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند.
در سال 1305 برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در سال 1310 دکترای اقتصاد از دانشگاه پاریس دریافت نمود.
پس از بازگشت به ایران، در دادگستری مشغول کار شد.
او از سرشناس ترین چهره های تاریخ سلطنت پهلوی است که با سقوط دولت دیکتاتوری رضاخان، در سال 1321 به معاونت احمد قوام، نخست وزیر وقت رسید.
وی که مورد توجه خاص دیپلماسی آمریکا قرار داشت، در سال 1325، ریاست بانک صنعتی را عهده دار شد.
امینی در سال 1326 در مجلس پانزدهم، نماینده تهران و در 1329 در کابینه حسنعلی منصور وزیر اقتصاد گردید.
در سال 1330 در کابینه اول مصدق مجددا در رأس وزارت خانه فوق قرار گرفت.
او این سمت را پس از کودتای 28 مرداد 1332، در دولت سپهبد فضل اللّه زاهدی نیز حفظ کرد.
در این سمت، وی وظیفه داشت اهداف اقتصادی کودتا را تحقق بخشد و منافع شرکتهای بزرگ نفتی غرب را تأمین کند.
در 29 شهریور 1333، قرارداد کنسرسیوم را در جو رعب آمیزی که فرماندار نظامی تهران، تیمور بختیار به وجود آورده بود، منعقد ساخت و علی رغم مخالفت نیروهای اصیل ضداستعماری به رهبری آیت الله کاشانی، آن را در آبان همان سال، به تصویب مجلس رساند.
امینی، در کابینه حسین علا نیز که پس از برکناری فضل اللّه زاهدی، قدرت را در فروردین 1334 به دست گرفت ـ سمت وزارت دارایی را حفظ کرد.
وی در دی ماه همین سال به دلیل اعتمادی که آمریکا به او داشت، سفیر ایران در واشنگتن شد و تا پایان اسفند 1336، این سمت را عهده دار بود.
در طول این مدت شاه به او بدبین شده بود و وی را از سوی آمریکائیها جانشین خود می دانست.
در سال 1337 به تهران احضار شد و در 17 اردیبهشت 1340 تحت فشار آمریکاییها به نخست وزیری رسید و مدت 14 ماه یعنی تا 27 تیر سال بعد در این سمت باقی ماند و سپس جای خود را به اسداللّه علم داد.
حوادث مهم دوران نخست وزیری امینی عبارت بودند از وارد کردن چند شخصیت چپ و جنجالی در کابینه اش، بازداشت چندین تن از سران رژیم سابق که به قساوت و بیرحمی مشهور بودند نظیر علوی مقدم، کیا و ضرغام، اصلاحات ارضی که به توصیه جان کندی رئیس جمهوری دموکرات آمریکا انجام گرفت و برکناری تیمور بختیار از ریاست ساواک و فرار او به اروپا.
او از زمان کناره گیری تا پایان حکومت جانسون دموکرات و به قدرت رسیدن نیکسون جمهوریخواه در آمریکا (1350) ـ که موجب بسط اقتدار شاه گردید ـ همواره تحت نظر ساواک بود.
اما در 1355 با پیروزی دموکراتها وی مجددا وارد تهران شد و به گفته حسین فردوست در ماههای اوج گیری انقلاب اسلامی به مشاور دائمی محمدرضا بدل گردید.
در سال 1357 با شکل گیری انقلاب اسلامی، راهی فرانسه گردید.
بعد از ماجرای گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا، او با آمریکائیها تماس برقرار کرد و «جبهه نجات ایران» را با پشتیبانی آمریکا بنیان نهاد، ولی پس از مدتی این جبهه تعطیل شد.
امینی که از اعضای فعال فراماسونری در ایران بود، در 21 آذر 1371، در سن 87 سالگی در پاریس درگذشت.
ر.ک : احمد ساجدی، مشاهیر سیاسی قرن بیستم، ص 54 برگرفته از: دکتر علی امینی به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، تهران، 1379 ناصر نجمی، بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی، چاپ 1373، ص 84 جعفر مهدی نیا، زندگی سیاسی علی امینی، صص 15ـ16 2ـ خسرو اقبال سومین فرزند پسر مقبل السلطنه و برادر کوچکتر دکتر منوچهر اقبال بود.
آنها اهل خراسان و زادگاهشان شهر کاشمر است.
او همزمان با کارهای سیاسی جزو سهامداران شرکتهای تجاری نیز بود و در کارهای بازرگانی خارجی حضور فعالی داشت.
در سال 1320، خسرو اقبال با کمک جهانگیر تفضلی حزب پیکار را تأسیس کردند.
حزب پیکار طرفدار آلمان ها و مخالف متفقین و کمیته مرکزی آن مرکب از خسرو اقبال، جلال شادمان، حسین مهری، جهانگیر تفضلی و رضا آذرخشی بود.
او ابتدا روزنامه «بهار» را به عنوان ارگان حزب پیکار منتشر کرد، ولی بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال 1321 روزنامه نبرد را به سردبیری جهانگیر تفضلی منتشر ساخت.
متفقین که کشور را در اشغال داشتند، ابتدا توجهی به این روزنامه و حزب این چند جوان ننمودند، ولی وقتی که دیدند یک روزنامه فاشیستی توانسته تیراژی داشته باشد و در بین مردم نفوذ کند، از دولت ایران خواستند که روزنامه نبرد را توقیف کند.
آنها روزنامه دیگری به نام «ایران ما» را منتشر کردند، اما سرانجام متفقین آنها را دستگیر نموده و خسرو اقبال را به اراک بردند و در آنجا زندانی کردند.
وی بعد از چند ماه آزاد شد و سپس به قوام السلطنه تمایل یافت و در حزب دموکرات ایران به فعالیت پرداخت.
او با برخی از کشورهای اروپایی از جمله انگلستان هم روابط تجاری داشت.
گاه در تهران بود و گاه در لندن، تا این که تدریجا برای همیشه از ایران به خارج از کشور رفت و دیگر کسی نام و نشانی از او نیافت.

منبع:

کتاب جمال امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 100

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.