موضوع : مجلس روضه دیروز بعد از ظهر منبر فلسفی
تاریخ سند: 30 اسفند 1337
موضوع : مجلس روضه دیروز بعد از ظهر منبر فلسفی
متن سند:
شماره : 327 ـ ه بعرض عالی میرساند.دیروز که روز جمعه بود در مسجد سید عزیزاله جمعیت کثیری برای نماز جمعیت [جماعت] آمده بودند قبل از رفتن منبر فلسفی وضع جمعیت قدری آرام نبوده است علت آرام نبودن برای تاسیس مسجدیکه میخواهند در نارمک درست کنند بوده است یعنی چند روز بود که در مسجد سید عزیزاله برای تأسیس مسجد نارمک وجوهی بطور تناسب از مردم اخذ میشد دیروز عده ای از تجار اظهار میکنند این مسجدیکه باید در نارمک درست بشود وقفنامه باید داشته باشد و ما هم باید اول وقفنامه مسجد را ببینیم بعدا اجازه اخذ وجه از مردم بدهیم کسانی که مأمور وصول پول بودند میگفتند ما پول را وصول کرده بعد وقفنامه را ارائه خواهیـم داد روی ایـن موضوع نزدیک بود نزاع رخ بدهد ولی چند نفر از پاسبانها و سرگردیکه از طرف کلانتری مأمور حفاظت مسجد است باتفاق چند نفر از تجاز دیگر مداخله کرد و آرامش را حفظ کردند.
در این موقع فلسفی منبر رفت و از لحاظ عدالت اجتماعی صحبت کرد و موضوع قضاوت در اسلام را پیش کشیده گفت آقایان امروز جوانان ما خیلی چشم بقانون اروپا دوخته و خیال میکنند در آنجا هیچ حقی پایمال نمیشود و در آنجا عدالت اجتماعی کاملاً برقرار است در حالیکه عدالتی بهتر از عدالت اجتماعی اسلام نیست و موضوع قضاوت در اسلام مخصوصا در نهج البلاغه امیرالمومنین درباره قضاوت و شخص قاضی دستوراتی داده و خود او هم عامل عمل بوده است و ضامن اجراء خود زمامدار وقت بوده و در اغلب بخشنامه بحکام درباره قضاوت و شخص قاضی دستورات میداده است.
آقایان یکی از اهم موضوعات قاضی که امیرالمومنین فرموده این است که شکم قاضی را باید سیر کرد در انگلستان حقوق قضات معلوم نیست از طرف خزانه انگلستان در آخر هر برج چکهای تضمین شده بدون تعیین مبلغ برای قضات میبرند و قضات هر قدر خرجیکه در ماه کرده اند مبلغ را در چک مینویسند آقایان باید شکم قاضی سیر باشد و دیگر قاضی باید تحت تأثیر هیچ فردی نرود چنانچه در میان خلفاء بنی العباس قضات نقشه ای بودند و زیر بار شخص خلیفه هم نمیرفتند و تنها زمانی که قضات استقلال خودشان را از دست دادند و تحت تأثیر واقع شدند زمان بنی امیه بوده است آقایان روزیکه قاضی شکمش سیر نباشد و تحت تأثیر واقع شد دیگر هرج و مرج در آن مملکت رایج میشود آقایان حضرت امیرالمومنین روزی سوار اسب بود در خرجین اسب ایشان زرهی بود از خرجین میافتد یکنفر یهودی زره حضرت را پیدا کرده بدکان خودش میآورد و بمعرض فروش میگذارد و حضرت روزی از نزدیک آن دکان می گذشت زره خودش را دید فرمود این زره از آن من است آن مرد یهودی گفت این زره را من پیدا کرده ام البته شما را هم مرد دروغگوئی نمیدانم حضرت فرمود این موضوع را باید بمحکمه قضات مراجعه کرد حضرت باتفاق یهودی بمحکمه قضات آمدند و در آنجا هم حضرت محکوم شد و آن مرد یهودی غالب شد حال به بینید کسیکه زمام دار مطلق اسلام که تمام قدرتها در دستش میباشد و حکم عزل و نصب قاضی در دستش میباشد چگونه رفتار میکند و در محکمه ایکه ریاست مطلقه آن در دست خودش میباشد محکوم میشود آری آقایان زمامداران بزرگ اسلام این طوری بودند که امروز تمام ملت دنیای اسلام آنها را بخوبی یاد میکنند.
آقایان این قوانین امروزی ما باید بگوئیم یا قانون ناقص است یا مجریان آن خودشان عامل هستند [نیستند] اگر این قوانین خوب است و یا مجریان آن خوب هستند پس چرا مملکت ما این طور شده هر روز فجایع و بی عفتی و فساد اخلاق در این مملکت دارد زیاد میشود آقایان یکی از موضوعات مهمی که امروز در این مملکت دارد مردم را از بین میبرد جریان سیر قانونی است آقایان امسال یک دعوائی میشود رسیدگی بآن دعوا 18 سال طول میکشد آقایان همین چیزها است که مردم را عصبانی کرده و روز بروز بر شداید و مصیبت مردم افزوده میشود و حقوق مردم روز بروز دارد پایمال میشود آقایان در تمام قوانین حقوقی و جزائی و اقتصادی اسلام هیچ وقت از چندین ساعت طول نمیکشد و یک مردیکه میخواست بحقش برسد در عرض چند ساعت بحقش میرسید و تکلیف افراد معلوم بود.
آقایان همین درباره مجلات و روزنامه ها چندین دفعه از طرف دادگستری اعلان شد که صور قبیحه چاپ نکنند و شهوات مردم را برنیانگیزانند.
ولی هیچکس گوش نمیکند چون خودشان عامل نیستند ما فقط مرگ را برای همسایه میخواهیم در این موقع فلسفی بمردم گفت آقایان اخیرا مجله ای در قم طلاب علوم دینیه بنام مکتب اسلام چاپ میکنند مردم از این مجلات استفاده کنید در مقابل این همه مجلات فحشاء مجلات دینی را خریداری کرده و دین خدا را یاری کنید.
بیشتر صحبتهای فلسفی در اطراف موضوعات فوق بوده است.