صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازنده میدان تزویر

بازنده میدان تزویر


متن سند:

بازنده میدان تزویر
لحن مهدی ‌هاشمی در نامه‌ای به امام راحل و مقام معظم رهبری گویای این واقعیت است که حنای قسم‌ها، دروغ‌ها و حیله‌های او و طیف مزور او برای امام راحل(ره) و جانشین خلفش هرگز رنگی نداشته است و همان‌گونه که از لحن سخنش در نامه به امام راحل و مقام معظم رهبری پیداست با تمام حیله‌ها و تزویرها نه‌تنها از عهده بر کرسی نشاندن دیدگاه‌های خود در نزد این انسان‌های والا برنیامد، بلکه قدرت رخنه در دفتر حضرت امام(ره) و دفتر مقام معظم رهبری را هم پیدا نکرد. اما در این رهگذر باید به این نکته اذعان داشت که در کش و قوس نامه‌پراکنی‌ها و سالوس‌منشی‌ها این تنها آقای منتظری بود که همواره بازنده اصلی میدان تزویرها و حیله‌گری‌های او به شمار می‌رفت. مهدی ‌هاشمی در اعترافی با تکیه به کارساز بودن نامه‌ها و گزارش‌هایش در شخص آقای منتظری می‌نویسد:
«از آن طرف گزارشاتی به آقا [آقای منتظری] می‌نوشتم که معتقد بودم کارساز است و در همین‌جاست که باید عرض بکنم من با گزارشاتی که به آقا نوشتم در حقیقت از اعتماد پاک و بی‌شائبه فقیه عالیقدر به خودم سوءاستفاده می‌کردم من می‌خواستم با نوشتن این نامه‌ها و گزارشات خدمت ایشان افکار و تمایلات خودم را القا بکنم و تلقین بکنم. خط بدهم و در مقابل خطری که احساس می‌کردم وجود دارد خودم را مصون نگه دارم. خدمت ایشان و در دفتر ایشان از اعتماد پاک و بی‌شائبه‌ای که این فقیه بزرگوار به من داشت سوء استفاده کردم و در این نقطه من خودم را گناهکار می‌دانم که از اعتمادها سوء استفاده شد... اکثراً توهمات بود متکی به بینش‌های غلط بود این‌ها را منتقل به دفتر آقا می‌کردم و این کار عاقلانه نبود کار زشتی بود که مقام معظم رهبری آینده و دفتر ایشان را آلوده کنیم با تحلیلهای غلط، زشت و انحرافی خودمان از آن طرف که یک آدم آلوده‌ای بودم به یک سلسله اعمال و بینش‌های غلط1 و زشت و‌اشتباهی من نباید خودم را نزدیک دفتر کنم ولی این نزدیکی صورت گرفت.»2
مهدی ‌هاشمی در یکی از نامه‌هایش به آقای منتظری که فراز آغازین آن رنگ و بوی خط دهی و تحت شعاع قرار دادن عملکردهای خود را دارد، حیله‌گری خود در اغفال آقای منتظری و همسو کردن او با طیف دوستانش را بیش از پیش نمایان می‌سازد. وی در فرازی از این نامه به آقای منتظری نوشته است:
«من نمی‌خواهم زبان به انتقاد و خرده‌گیری از وضع نابسامان اقتصادی و نقطه‌های کور اجتماعی، سیاسی، نظامی کشور بگشایم چه آنکه هرگونه انتقادی در این شرایط کشور، حمل بر توطئه! می‌گردد ولی به دنبال موج فزاینده حق‌کشی‌ها، انگ‌زنیها، ترور شخصیت و تهمت پراکنی‌ها و جوسازی‌های بی‌شرمانه‌ای که علیه اینجانب صورت گرفته و در حال اوج‌گیری است می‌خواهم بپرسم از خود به‌ عنوان ابتدایی‌ترین حق یک انسان(اگر مسئولین امر اجازه بدهند) سؤال کنم: این چه خط مرموز و کدام سیاست شیطانی است که این‌گونه بیرحمانه شرف و تعهد و ایمان و ارزش‌های یک انسان را مورد حمله قرار داده و وقیحانه بر حرمت و آبرو و حیثیت یک مسلمان که تنها شاخصه و امتیازش محرومیت است می‌تازد؟! و اصولاً این سؤال مطرح است که نزاع بر سر چیست؟»4

توضیحات سند:

1. پرونده مهدی ‌هاشمی، ج متفرقات، ص ۴۴.
2. پرونده مهدی ‌هاشمی، ج ۲، ص ۳۲.
3. منظور آقای منتظری است. مهدی ‌هاشمی پس از دستگیری نامه‌ای خطاب به رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در آن‌وقت در پست ریاست جمهوری بودند نگاشتند و از جوسازی‌ها و موضع‌گیری‌های غیراخلاقی علیه ایشان معذرت‌خواهی کردند. متن کامل این نامه در مجلدات دیگر به چاپ می‌رسد.
4. پرونده مهدی ‌هاشمی، ج متفرقات، ص ۴۶.

منبع:

کتاب بن‌بست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 164
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.