صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: معلمین مذهبی

تاریخ سند: 13 بهمن 1356


موضوع: معلمین مذهبی


متن سند:

از: 10 ﻫ تاریخ: 13 /11 /2536[1356] 13561113
به: 311 شماره: 10849 /10ﻫ
موضوع: معلمین مذهبی

بخشنامه‌ای از طرف وزارت آموزش و پرورش به هنرستانها صادر گردیده مبنی بر اینکه کلیه معلمین در رژه ششم بهمن شرکت نمایند و حقوق و اضافه کار آنها نیز پرداخت گردد. در هنرستان شماره 2 واقع در خیابان کاوه آقای زهتاب و اکثر معلمین بخشنامه را امضاء نکردند. در هنرستان شاه عباس کبیر آقای پرورش و عده دیگر بخشنامه را امضاء نکردند و در هنرستان فرح روپارسای آقای شهرستانی و آقای نیک بخت که مذهبی هستند امضاء ننمودند.
نظریه شنبه: آقای زهتاب و پرورش و شهرستانی از معلمین مذهبی افراطی هستند و هر چند روز یک بار در هنرستان مربوط سخنرانی هایی مذهبی می‌نمایند و تحت عنوان یزید و معاویه از اوضاع و احوال مملکتی انتقاد می‌نمایند به خصوص آقای پرورش که علناً از خمینی طرفداری مینماید و شمشیر و انقلاب را دو جزء اصلی اسلام می‌داند و می‌گوید عضویت و عرفان اول و شمشیر و انقلاب دوم می‌باشد. سه نفر نامبرده محصلین را به طور کلی سازندگی می‌کنند و معلمین نیز تحت تاثیر آنها در جشن ششم بهمن1 شرکت نخواهند کرد.
نظریه یکشنبه: حسنعلی زهتاب و اکبر پرورش از مذهبی‌های افراطی و دارای سابقه می‌باشند و کنترل اعمال و رفتار آنها لازم به نظر می‌رسد.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه مورد تایید است.
نظریه 10ﻫ : به امنیت داخلی دستور داده شد نسبت به کنترل جلسات سخنرانی سه نفر معلم فوق و همچنین مراقبت از اعمال و رفتار نامبردگان اقدامات لازم معمول و نتیجه را به مرکز منعکس نمایند.

توضیحات سند:

1. جشن ششم بهمن سال 1341: پس از آن که لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، با مخالفت و مقاومت پی‌گیر و قاطع امام خمینی (ره) و دیگر مراجع رو به رو و سرانجام از سوی هیات وزیران رسما ملغی گردید.سپس شاه تصور کرد که اگر خود مجری چنین رفرم‌هایی شود با مخالفت جدی مواجه نشده و اقداماتش با موفقیت همراه خواهد بود.آنچه شاه را واداشت تا مسئولیت این کار را بر عهده گیرد، تعهدی بود که در قبال تعویض و بر کناری علی امینی به امریکا سپرده بود. در واقع رفرم‌های مذکور که پیش از این در قالب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با شکست مواجه شده بود، با حذف و اضافاتی مجددا مورد توجه قرار گرفت. از این رو شاه در 19 دی ماه 1341 ﻫ ش - سالروز اصلاحات ارضی - به طور رسمی اعلام کرد قصد دارد اصول ششگانه‌ای را به رفراندوم بگذارد. این اصول که شاه به آنها نام انقلاب سفید داده بود، در حقیقت همان رفراندوم‌هایی بود که امریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود. اصول فوق، با جملاتی زیبا و سنجیده معرفی شده بود که مخالفت ‌با آنها، مخالفت ‌با منافع عمومی و مصالح ملی قلمداد می‌گردید. امام خمینی (ره) بار دیگر مراجع قم را به تشکیل جلسه و اخذ تصمیم فرا خواند. بدین ترتیب جلسه‌ای برگزار و در نهایت قرار شد نماینده‌ای از سوی رژیم دعوت شود تا انگیزه شاه را از طرح این لوایح توضیح دهد. به همین منظور آقای بهبودی روانه قم شد و بی درنگ با مقامات روحانی و علمای قم به گفت و گو نشست و چند بار نیز بین تهران و قم رفت و آمد کرد و نظرات و پیشنهادهای علمای قم را به رژیم و پاسخ‌های شاه را به آنان رساند. بی نتیجه ماندن گفت و گوی علما با نماینده شاه، سبب شد آنها آیت‌الله آقا روح الله کمالوند - که از علمای بزرگ خرم آباد و دارای شم سیاسی بود - را به نزد شاه روانه کنند. شاه در پاسخ به پرسش‌های مرحوم کمالوند، به جای این که توضیح روشنی به وی دهد، می‌گوید: «اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم، زیرا اگر نکنم از بین می‌روم‌. در پایان نیز از علمای ایران گلایه می‌کند که چرا او را همانند علمای اهل سنت اولی الامر خطاب نمی‌کنند و برای او دعا گو نیستند. پس از مراجعت آیت‌الله کمالوند، مراجع و علمای قم جلسه‌ای تشکیل دادند تا نتیجه ملاقات وی با شاه را جویا شوند. پس از شنیدن سخنان وی، روشن شد که اصول ادعایی شاه مورد حمایت کامل امریکاست تا جایی که ادامه سلطنتش به اجرای آنها بستگی دارد. امام خمینی (ره) در واکنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم، در روز 2 بهمن 1341، ﻫ ش طی اعلامیه‌ای آن را تحریم کرده و رفراندوم اجباری نامید که در مقابل حکم اسلام و قانون اساسی بی ارزش است.به دنبال انتشار این اعلامیه، بازار تهران تعطیل شد و کسبه با سر دادن شعارهایی علیه رفراندوم به تظاهرات پرداختند.گروهی از مردم و دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران نیز تظاهرات بر پا کردند که مورد هجوم پلیس قرار گرفته و تعدادی از آنها مجروح و دستگیر شدند.در قم نیز تظاهرات مردمی با حمله پلیس و مجروح شدن و دستگیری عده‌ای مواجه شد. در این شرایط شاه برای این که پیش از رفراندوم، مراجع و علمای قم را متقاعد کند با اطلاع پیشین به قم سفر کرد. فرماندار قم تلاش نمود تا علما را به استقبال شاه ببرد، اما این حرکت‌ اقدام به موقع امام خمینی (ره) خنثی شد. ایشان بلا فاصله اعلامیه‌ای منتشر کرد و خروج مردم را از خانه‌هایشان تحریم نمود. شاه در روز 4 بهمن وارد این شهر شد اما بازارها و مغازه‌ها یک پارچه تعطیل بود و به جز افراد مزدوری که از قبل برای این کار آورده بودند، کسی در خیابان‌ها و معابر دیده نمی‌شد. شاه پس از سخنرانی تند و خشمگینانه علیه روحانیت‌ بی هیچ دستاوردی به تهران بازگشت. با تمام مخالفت‌هایی که صورت گرفت‌ سرانجام رفراندوم در ششم بهمن ماه 1341 برگزار گردید و بنا به اعلان رسانه‌های گروهی پنج میلیون و ششصد هزار نفر به لوایح مذکور رای مثبت دادند!
پس از رفراندوم که با نیرنگ، تقلب و تهدید گسترده همراه بود، روزنامه‌ها با تبلیغات گسترده این «پیروزی‌» را به شاه و مردم تبریک گفتند. حامیان خارجی دربار نیز پیام‌های تبریک برای شاه فرستادند و رئیس جمهور امریکا اعلام داشت: مسلم است که این پشتیبانی ملی اعتماد آن اعلیحضرت را به درستی راهی که برگزیده‌اند تقویت کرده. با توجه به شرایط پیش آمده، روحانیان به پیشنهاد امام خمینی (ره) تصمیم گرفتند به عنوان اعتراض در ماه مبارک رمضان آن سال که از هشتم بهمن ماه آغاز می‌شد، از رفتن به مساجد خودداری کنند و برای جلب نظر عمومی در تمام ماه رمضان، مراسم سخنرانی‌ها و مساجد را تعطیل نمایند.

منبع:

کتاب استاد سید علی اکبر پرورش به روایت اسناد ساواک صفحه 90

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.