صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اهداف مؤسسه

اهداف مؤسسه


متن سند:

اهداف مؤسسه
مؤسسه موسوم به «نهضت جهانی اسلام» اهداف مشترکی را با کتابخانۀ سیاسی و مدارس علمی تحت پوشش، تعقیب می‌نمود و سمت و سوی کار در این مراکز واحد بود. طبق ادعای دست اندرکاران این مراکز بالا بردن بینش سیاسی طلاب و ایجاد تحول در حوزۀ علمیه و جذب نیروهای مستعد- به این جریان فکری- از اهداف مشترکی است که در این مجموعه‌ها تعقیب می‌شد. وجود تعامل و ارتباط تعریف شده بین این سه مرکز که حلقه وصل آن‌ها شخص مهدی هاشمی و بعضی دیگر از عناصر کلیدی این جریان بود نشان از وجود این اهداف مشترک دارد.
در عین حال به نظر می‌رسد مؤسسه، رسالت‌های دیگری نیز برای خود قائل بوده که در نگاه اولیه، وجه تمایز مؤسسه با دو مرکز دیگر به شمار می‌رفت. و براساس آن باید گفت رسالت کتابخانه سیاسی و مدارس علمیه تحت پوشش بیشتر آموزشی و تربیتی بود ولی مؤسسه علاوه بر رسالت آموزش سیاسی در بعد جهانی و بین المللی، چگونگی به فعلیت رساندن آموزه‌ها و به کارگیری نیروها و رفع نواقص و بهینه سازی را نیز بر عهده داشت.
البته در نگاه دیگر، می‌توان، این تفاوت‌ها را به نوعی تقسیم کار و یا هدف‌گذاری در کارها تعبیر کرد که در راستای اهداف کلی جریان صورت گرفته و هر مرکزی متناسب با ساختار و جایگاه تشکیلاتی سهمی از آن را به خود اختصاص داده است.
مهدی هاشمی در رابطه با وظائف یکی از جلساتی که در مؤسسه برگزار می‌شد، می‌گوید:
«شرح وظایف این جلسه هنوز مدون نشده بود و اختلاف نظرهایی بین این افراد گروه بود ولی نقاط مشترک افراد چند چیز بود:
1- رفع نواقص آموزشی در مدرسۀ رسول اکرم (ص) و بعثت و مدارسی که بعداً تأسیس می‌شود.
2- ایجاد هماهنگی بیشتر بین سه واحد مدارس، کتابخانۀ سیاسی و مؤسسۀ نهضت جهانی.
3- آماده ساختن طرحی برای منظم‌تر ساختن اعزام مبلغ از مدارس جدید به شهرستان‌ها. در حقیقت خط کلی این سه واحد در جلسه مشخص می‌شد از نظر مطالعات سیاسی و اعتقاد خط صدور انقلاب و تحول در کتب درسی.»
مهدی هاشمی در بیان دیگری هدف اساسی مدارس علمیه تحت پوشش و کتابخانه سیاسی و مؤسسۀ نهضت جهانی اسلام و نیز نقش کلیدی این مؤسسه را چنین بیان می‌کند:
«ما بر اساس تصمیمی که داشتیم جریان مدارس و کتابخانۀ سیاسی و نیز مؤسسه [نهضت جهانی اسلام]که خود نیز یک جریان محوری بود را هماهنگ نمودیم که بتوانند در حوزۀ علمیۀ قم به اصطلاح یک جریان طوفنده را پایه‌گذاری کنند.»1
محوری بودن مؤسسۀ «نهضت جهانی اسلام» به این اعتبار بود که نقش هماهنگی بین دو مرکز دیگر را نیز بر عهده داشت و در جایگاه هدایت و جهت‌دهی به دو مرکز دیگر ایفای نقش می‌نمود. اگر چه مهدی هاشمی بنا به ملاحظاتی، حضور فیزیکی کمرنگی در کتابخانه سیاسی و بخصوص در مدارس علمیه تحت پوشش داشت و یا اصولاً سعی می‌کرد، در برنامه‌های رسمی و آشکار آن‌ها حضور مستقیمی نداشته باشد، لیکن حضور جدی و مستقیم او در مؤسسه نهضت جهانی اسلام و قرار گرفتنش در یک جایگاه محوری جبران کننده حضور اندک وی در دو مرکز یاد شده بود تا بتواند بدون ایجاد حساسیت اهداف خود را تعقیب نماید.
او در اعترافات خود به صراحت به هماهنگ ساختن این مثلث (مراکز ثلاث) در جلسات خود در بررسی مسایل خطی و کشمکشهای جناحی اشاره می‌کند و می‌نویسد:
«علاوه بر هماهنگ ساختن مسایل مدارس آقا، کتابخانۀ سیاسی، نهضت جهانی اسلام نسبت به اوضاع کشور و رویدادهای خطی و بخصوص کشمکش بزرگی که اخیراً شروع شده بود بحث و تحلیل و گفتگو می‌شد و تصمیم‌گیری نهایی نیز صورت می‌گرفت.»2
و در جایی دیگر می‌گوید‌:
«.... روی هم رفته به این نتایج رسیدیم که اولاً باید سطح آموزش سیاسی را بالا ببریم که کتابخانه متکفل آن بود. ثانیاً بینش جهانی و بین‌المللی را به آنان بیاموزیم که مؤسسه نهضت جهانی اسلام آن را به عهده گرفته بود. [ثالثأ] از جریانات و اوضاع و احوال کشور مطلع باشند که هر کدام از ما به نوبه خود بخشی از آن را به عهده گرفته بودیم. من خود جلسات ماهانه برای ۷۰ نفر از طلاب جوان عضو بعثت داشتم که ضمن طرح مسائل اخلاقی، مسایل خطی کشوری را نیز عنوان می‌کردیم. آقای... نیز هر چند وقت یک بار در مدرسه رسول اکرم (ص) مسایل مملکت را مطرح می‌کرد. [آقایان] ... نیز در ضمن جلسات آموزشی سیاسی در مدارس برخی مطالب ظریف را عنوان می‌کردند. البته این حرکت تند و سخنرانی منحصر به مدارس آقا نبود که در خارج از آن نیز طلاب زیادی را جذب می‌کردیم.
در مؤسسۀ نهضت جهانی اسلام همه هفته طلاب جوان در حدود۸۰ نفر گرد می‌آمدند و ضمن آموختن مسایل بین‌المللی، پیوستگی به این تفکر و خط را در آنان تقویت می‌کردیم.»3
و بالاخره مهدی هاشمی در خصوص نقش کلیدی خود در طراحی و برنامه‌ریزی مدارس که به استناد اسناد قبل، عمدتاً از جایگاه مؤسسه نهضت جهانی اسلام اعمال می‌شد، مدعی می‌شود:
«در رابطه با دوستان نیز با این که هر کدام افکار و ایده‌های خود را داشته ولی عمدتاً تحت تأثیر طرح و ایده‌های من قرار داشتند و طرح مستقلی در دستشان نبود. در این میان برنامه‌ای از طرح مدارس آقا برده شود (!) که آن نیز یکی از زیر بنایی‌ترین طرح‌هایی که بالقوۀ قادر است کل حوزۀ علمیه را زیر پوشش درآورد.»4

توضیحات سند:

1- پرونده مهدی هاشمی، ج 9، ص 35
2- همان، ج 9، ص 25
3- همان، ج 9، ص 24
4- همان، ج 3، ص 92

منبع:

کتاب بن‌بست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 125
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.