صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 28 فروردین 1344


موضوع: جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 203 /322 پیش از ظهر روز جمعه 27 /1 /44 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان تشکیل شد و در حدود دویست نفر از جمله مهندس انصاری کارمند وزارت آبادانی و مسکن ـ مهندس مدنی کارمند وزارت پست و تلگراف و تلفن ـ دکتر بیگدلی دانشجوی دانشکده پزشکی ـ حسام مقاطعه کار ـ جهانگیری مقاطعه کار مصطفوی رئیس اتحادیه گرمابه داران ـ دانشگر کارمند راه آهن شریعت زاده (شاعر) ـ یک نفر ستوان دوم شهربانی اسکندر سرابی صمیمی (از اهالی جنوب شهر) ـ ثقفی از اهالی جنوب شهر و کارمند اداره آگاهی ذوفی از کارکنان وزارت راه به اتفاق حدود 30 نفر از کارگران فنی آن وزارتخانه حدود بیست نفر از آموزگاران روزمزد وزارت آموزش و پرورش ـ بیست و پنج نفر از دانشجویان آموزشگاه هوایی کشوری عده ای از کارگران راه آهن ـ حسین رمضان یخی و پاکدامن در جلسه مزبور شرکت داشتند.
در این جلسه صمیمی درباره حادثه سوءقصد اخیر نسبت به جان اعلیحضرت همایون شاهنشاه به طور مختصر صحبت کرد و از سلامتی شاهنشاه اظهار خوشوقتی نمود و گفت تنها خداوند حافظ شاهنشاه است که سوءقصد خائنین به نتیجه نمی رسد.
ضمنا صمیمی از رشیدیان درخواست کرد که درباره حادثه مزبور توضیحاتی به حضار بدهد.
ثقفی اشعاری در توصیف مقام شامخ سلطنت قرائت کرد و گفت خنثی شدن سوءقصد نتیجه لطف خداوند به ملت ایران بود و اگر عملی می گردید امنیت و آرامش کشور کاملاً از بین می رفت و برادرکشی وقوع می یافت.
ضمنا ثقفی از رشیدیان تعریف و تمجید زیادی کرد و گفت تنها خدمتگزار شاه و مردم رشیدیان و برادرانش می باشند.
سپس رشیدیان شروع به صحبت کرد و گفت همه مردم ایران به خوبی می دانند اعلیحضرت شاهنشاه جز رفاه و سعادت ملت ایران هدف دیگری ندارند و وجود معظم له تنها علت امنیت و آرامشی است که در کشور ما وجود دارد و اگر بسیاری از مردم ایران ناراضی و ناراحت هستند این نارضایتی ها مربوط به شخص اعلیحضرت همایونی نیست و بلکه صرفا مربوط به قصور اطرافیان می باشد و به طور کلی شخص شاهنشاه مورد علاقه عموم ملت ایران هستند و به طور کلی همه مردم درک کرده اند اگر وجود شاهنشاه نباشد برای مملکت و جامعه ایرانی چه عواقب وخیمی بوجود خواهد آمد و به طور قطع و یقین شاهنشاه اعتقاد و ایمان مخصوصی به خداوند دارند و متکی به لطف خداوند هستند و در هر موقع هم خدای بزرگ ایشان را از سخت ترین خطرات حتمی نجات داده اند.
رشیدیان افزود که یکی از دوستانم که در یکی از مسافرتهای خارج کشور در رکاب شاهنشاه بود تعریف می کند موقعی که در رکاب شاهنشاه از پاریس با هواپیما به طرف ایتالیا حرکت کردیم شاهنشاه متوجه شدند که هنگام تعویض لباس قرآن مخصوصی که همواره با خودشان دارند همراهشان نیست و فوق العاده ناراحت و نگران بودند و مانند سربازی که در جبهه جنگ خلع سلاح باشد ناراحت بودند و این بهترین دلیل است که شاه مملکت اتکاء به خداوند دارند و حافظ ایشان خدای بزرگ است.
در مورد انجام تقاضاهای مردم نیز شاهنشاه کمال مرحمت و علاقه را به انجام استدعای قانونی اشخاص دارند و هر دفعه که من تقاضای دسته جمعی اشخاص را به حضورشان تقدیم کرده ام اوامر فوری برای انجام آنها به مقامات مربوطه صادر و حتی بار دیگر من را احضار فرموده و نتیجه کار را به من ابلاغ فرمودند و از جمله آنها تقاضای اضافه حقوق کارگران راه آهن بود که سال پیش شخصا به حضورشان تقدیم کردم و هفته بعد من را احضار فرمودند (با وجود اینکه هفده میلیون تومان اضافه خرج برای راه آهن ایجاد شد دستور دادم فورا اضافات کارگران راه آهن را بپردازند).
رشیدیان توضیح داد آنچه قطعی است به نظر من سوءقصد خائنانه اخیر به تحریک اجنبی بوده و جنبه خارجی داشته است و هیچ فرد ایرانی اعم از موافق و حتی ناراضی ها و مخالفین حاضر به چنین خیانت و جنایتی نمی باشند و تنها تحریکات خارجی است که عامل و محرک این سوءقصد بوده است و چند لحظه پس از این سوءقصد شاهنشاه به وزیر دربار فرمودند.
اولاً کارهای جاری را نزد من بیاورید تا به انجام کارها مبادرت کنم و درثانی می فرمایند اگر این سوءقصد عملی می گردید برای شخص من اهمیتی نداشت (زیرا من معمولاً می بایستی در سوءقصد چند سال پیش از بین می رفتم) ولی نگرانم که در صورت عملی شدن آن چه بلایی به سر ملت ایران می آید و چه جنایت و خونریزی در کشور رخ می داد.
آنگاه رشیدیان به ذکر خدمات سیاسی و اجتماعی خود پرداخت و گفت بیست و دو سال است که در فعالیت سیاسی هستم و هر موقعی که خطری برای کشور و شاه پیش آمده اقدام به مبارزه و فداکاری به نفع شاه و مملکت کرده ام و به محض آنکه رفع خطر شده بدون آنکه توقع شغل و مقامی داشته باشم در منزلم نشسته و به خدمت به مردم مشغول شده ام و هرگز از خدمت به شما هم به نفع خودم بهره برداری نکرده ام و اطمینان دارم خدمت به مردم خدمت به شاهنشاه است و هرکس خادم شما نباشد خائن به شاه و مملکت است ولی متأسفانه هستند اشخاصی که پست و مقام اداری آنها ایجاب خدمتگزاری به مردم را می کند ولی با اینکه متظاهر به شاهدوستی هستند وظیفه خودشان را انجام نمی دهند.
همچنین رشیدیان گفت گرچه شاهنشاه هرگز علاقه ای به تظاهرات مردم در مورد سوءقصد اخیر ندارند ولی اکنون که ملت ایران شخصا جلساتی برای ابراز تنفر به این سوءقصد تشکیل می دهد حق این است که این اجتماعات و جلسات فقط در مساجد تشکیل شود و از خداوند شکرگزاری شود که شاهنشاه را حفظ فرموده است.
در پایان رشیدیان به اتاق مجاور رفت و با دانشجویان آموزشگاه هوایی کشوری و آموزگاران روزمزد وزارت آموزش و پرورش مدت نیم ساعت مذاکره کرد.
در مورد دانشجویان مزبور گفت انجام تقاضای شما در مرحله نهایی است که به زودی انجام خواهد شد و روز یکشنبه آینده با دکتر سام1 معاون وزارت آموزش و پرورش مذاکره خواهم کرد.
آموزگاران روزمزد نیز تقاضایشان این بود که به تفاوت مدت 4 سال است در آموزش و پرورش به طور روزمزد مشغول کار می باشیم و چون عنوان روزمزدی داریم از حقوق سه ماهه تابستان و ایام تعطیل محروم می باشیم و تقاضای روشن شدن وضع استخدامی خود را داریم.
رشیدیان وعده کرد در این مورد هم اقدام سریع خواهد کرد و انجام خواهد داد.
جلسه مزبور در ساعت یک بعدازظهر پایان یافت.
در پرونده مربوطه رـ ش بایگانی شود.
ریاست بخش 321 جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی

توضیحات سند:

1ـ محمد سام فرزند محمدباقر در سال 1303 ه ش در کرمان متولد شد وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در کرمان راهی تهران شد و موفق به اخذ لیسانس زبان از دانشکده ادبیات و لیسانس علوم تربیتی از دانشسرای عالی دانشگاه تهران شد و پس از آن موفق به اخذ فوق لیسانس تعلیمات روستائی از دانشگاه نبراسکای آمریکا و دکتری در رشته علوم اداری و اداره موسسات تربیتی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی آمریکا گردید.
وی از سال 1321 فعالیت خود را با شغل معلمی آغاز کرد و با سمتهایی همچون مدیر دبستان، دبیرستان، بازپرس تعلیماتی، معاون اداره کل کارگزینی وزارت فرهنگ، نماینده وزارت فرهنگ در بنگاه خاور نزدیک، رئیس حوزه عمرانی، استاد و معاون موسسه علوم اداری و بازرگانی دانشگاه تهران، مشاور عالی و اداری بانک مرکزی ایران فعالیتهای خود را ادامه داد تا اینکه در دوره بیست و یکم به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید سپس در اسفند 1344 استاندار گیلان شد و تا 1349 در این سمت بود و پس از آن به سمت استاندار اصفهان منصوب گردید.
وی در فروردین 1350 وزارت کشور را به عهده گرفت.
سام در اردیبهشت سال 1353 از کابینه هویدا برکنار شد و به جای او جمشید آموزگار وزیر کشور گردید.
(اطلاعات، ش 13596، سال 50؛ مجله سالنامه کشور ایران، سال 53) سام از عناصر مؤثر و فعال جمعیت فراماسونری بود و در طول مدت استانداری اصفهان از بودجه استانداری خدمات قابل توجهی مانند واگذاری زمین، روکش آسفالت محوطه ساختمان لژ اصفهان و...
را انجام داد.
او از اعضاء مؤثر کانون مترقی به رهبری حسنعلی منصور و عضو هیئت اجرائیه حزب ایران نوین بود.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 257



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.