تاریخ سند: 23 مهر 1342
گزارش
متن سند:
شماره : 2540
محترما چون طبق دستور ساواک خراسان که ضمن شماره 22 /7 /42366 /3 از طریق
دائره اطلاعات باین کلانتری ابلاغ گردیده بود مقرر شد آقایـان هاشمـی و
فصیحی واعظین مسجد فیل جلب و بوسیله مامورین شهربانی بساواک تحویل
گردند اینجانب کلانتر بخش 6 باتفاق آقایان سر کار سرگرد قاسمی کلانتر بخش
3 و آقای شمس آرا رئیس
اطلاعات شهربانی با
فولکس واگن شخصی سر
کار سرگرد قاسمی بجلو
مسجد فیل حضور بهم
رسانیده و آقای فصیحی از
مسجد خارج و در کوچه
پشت مسجد دعوت بماشین
شده و پس از سوار نمودن
باتفاق سر کار سرگرد
قاسمی و رئیس اطلاعات
بشهربانی اعزام مجددا افسر
مربوطه بمعیت آقای شمس
آراء با همان ماشین برای
بردن آقای هاشمی بدرب
مسجد آمده در این بین منبر
آقای هاشمی تمام شد و جمعیت به حالت اجتماع و بر طرف خیابان و جلو
مسجد اجتماع و منتظر خروج آقای هاشمی از مسجد بودند چون بر اثر اجتماع
جمعیت راه ایاب و ذهاب وسائط نقلیه و مردم مسدود گردیده بود اینجانب با
کمک مأمورین مربوطه با نصایح و مهربانی اجتماع کنندگانرا دعوت بتفرقه و باز
کردن خیابان نمودیم و خبر رسید آقای هاشمی واعظ در مسجد فیل مخفی است
با نهایت احترام بنامبرده تکلیف گردید که از مسجد خارج و با ماشین بمعیت
آقایان بشهربانی بروند آقای هاشمی قبول کرده و بداخل ماشین سوار و
همینکه ناظرین قضیه سوار شدن او را بماشین مشاهده نمودند بتحریک جمعی
که بواسطه تاریکی شب هویت آنها و خودشان بدست نیامده و شناخته نشده اند و
اینکه مردم چرا مانع نمیشوید و میگذارید آن ها را ببرند از دو طرف خیابان و
حتی پشت بام با سنگ و پاره آجر ماشین و اینجانب و مامورین را سنگ باران و
با پاره آجر و چوب و سنگ بدنه ماشین [را] خورد کرده و بطایرها و سایر
جاهای ماشین بقدری صدمه وارد کردند که قادر بحرکت نبود و چند نفر هم
وسط خیابان جلو و عقب ماشین روی زمین دراز کشیده و مانع عبور ماشین
شدند و بقیه جمعیت سعی و
کوشش به فرار دادن آقای
هاشمی و از بین بردن
مامورین بدرقه را داشتند
چون اینجانب وضع را غیر
عادی و خطر را نزدیک
دیدم بمامورین مربوطه
دستور داده شد با والترهای
مربوطه چند تیر برای
ارعاب و متفرق شدن
جمعیت بسمت هوا خالی
نمایند همینکه چند نفر دراز
کشیده روی زمین را بکنار
کشیدیم تظاهر کنندگان
متوجه اینجانبان شده و با
سنگ و چوب و پاره آجر
من و چند نفر از مامورین را بسختی مجروح و مصدوم نموده و یکجا بسمت
کلانتری بخش 6 حرکت نمودند بقرار صورت مجلس متشکله پیوست پرونده
بشماره جمعیت و تظاهرکنندگان که در حدود هزار نفر میشدند سمت کلانتری
هجوم برده و سر کار ستوان یکم تیموری افسر نگهبان وقت که وضع را غیر عادی
و خطرناک می بیند و با مشاهده جمعیت و قلت مأمور داخل کلانتری استنباط
مینماید تظاهر کنندگان میخواهند به کلانتری ریخته و مامورین را خلع سلاح و
کلانتری را اشغال نمایند ناچارا برای حفظ جان خود و اسلحه و تجهیزات دولتی
شخصا با کمک دو نفر مامور میز نگهبانی را رها و با تفنگ برنو جلو کلانتری
آمده و جلو جمعیت را سد مینماید و چند تیر هم در اینجا برای ارعاب و متفرق
کردن جمعیت با تفنگ برنو بوسیله مأمورین بهوا شلیک میشود ولی متظاهرین
بتحریک شیخ قد کوتاهی که بین آن ها مخفی و با صدای بلند مردم را تشجیع و
تشویق بکتک زدن مامورین و ریختن بکلانتری میکرده با سنگ و پاره آجر
بسمت اطاق نگهبانی سنگ پرانی کرده که در نتیجه دو عدد از شیشه های درب
اطاق نگهبانی مشرف به خیابان شکسته و ریزه های آن در داخل اطاق نگهبانی
مشهود میباشد.
چون ضربه وارده باینجانب شدید و ضمنا مامورین که بر اثر
هجوم جمعیت مجروح و مصدوم و اظهار تألم مینمودن با یادداشت نزد پزشک
قانونی اعزام که نتیجه و معالجات آنان بعدا واصل و بعرض خواهد رسید نظر
باینکه در نتیجه سنگ باران جمعیت ماشین شخصی سر کار سرگرد قاسمی
بسختی آسیب دیده بود و افسر مزبور کتبا تقاضای تعیین میزان خسارت وارده را
از این کلانتری نموده بودند شرحی بدائره راهنمائی و رانندگی نوشته شد که
کاردان فنی ماشین افسر مذکور را بازدید و میزان خسارت وارده را تعیین و اعلام
دارند نظریه کاردان فنی که عینا پیوست است حاکی از پنج هزار ریال خسارت
وارده بماشین میباشد چون پس از متفرق نمودن جمعیت و برقراری نظم اطلاع
حاصل شد که هفت نفر از تظاهر کنندگان بر اثر هجوم جمعیت مضروب و بوسیله
اصابت تیرهای هوائی مصدوم و بوسیله کسانشان به بیمارستان سوانح بستری
شده اند صبح روز جاری از بیمارستان تلفنا مراتب استفسار اطلاع داده شد که از
هفت نفر مصدومین بستری 2 نفر در گذشتند که مراتب تلفنا باستحضار رسیده و
با تقدیم پرونده امر که حاوی 23 برگ می باشد مراتب معروض که هر نوع مقرر
فرمایند اقدام گردد.
کلانتری بخش 6 ...
.
سرهنگ عسگری
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایت اسناد ساواک صفحه 43