صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تشکیل جلسه کمیته ب

تاریخ سند: 20 مهر 1348


تشکیل جلسه کمیته ب


متن سند:

از: 311 به: 20 ﻫ 1 شماره: 20 /21593 ﻫ 1 طبق قرار قبلی ساعت 18:00روز11 /7 /48 جلسه کمیته«ب» درغیاب مسعود در منزل واحدی‌پور که از کرمانشاه آمده با شرکت مهدی سلیمانی و بهمن تشکیل گردید.
چون از تاریخ عزیمت مسعود جلسه رسمی حائز اکثریت تشکیل نشده در جلسه فوق تمامی مسائل تشکیلاتی و گزارش کارکرد پائین مطرح و مورد بحث قرارگرفت.
بهمن گفت توسط نقاشی که زیردست فریدون خاوند می‌باشد یک نفر به نام محمدعلی یگانه شغل عکاس دوره گرد در پارک ولیعهد که قبلاً واکسی بوده و مدت یک سال و نیم است سمپاتیزان و تحت آزمایش بوده به حزب معرفی گردیده ولی چون هنوز به طور کامل شناخته نشده قرار شد در این مورد با کمیته«آ» هم مطرح شود تا از نظر کارگری تحقیقات لازم به عمل آمده و سپس عضویتش را عملی سازند.
مهدی اظهار کرد وقتی پیوند گروه سامان به حزب عملی شد تعداد ده نفر کارگر هم با آنان بودند و بایستی آن عده را به عضویت حزب درآورند لذا قرار شد موضوع صلاحیت و عضویت افراد مزبور در جلسه کمیته که مسعود هم حضور دارد مطرح و تصمیم کلی گرفته شود و تماس جنبی آنان حفظ گردد.
ایرج گفت از خانواده اکبر جمارانی که در زندان است اطلاع رسیده که وضع معیشت سختی دارند و از تشکیلات تقاضای کمک کرده‌اند.
بهمن ادامه داد جمارانی پیوندی با حزب نداشته و فردی ماجراجو بوده.
آیا لزوم چنین کمکی منطقاً حس می‌شود یا خیر؟ مهدی و ایرج گفتند چون جمارانی مدتی منزوی را در منزلش مخفی کرده و به حزب نیز کمک‌هائی نموده حتماً بایستی کمکی به خانواده‌اش بشود و قرار شد با حضور مسعود ضمن تماس با خانواده وی عند الاقتضا کمکی بکند.
سپس بهمن وضع سامان و تعقیب وی ‌را مطرح و اظهار داشت باتوجه به توصیف سامان تعقیب مزبور بعید است از ناحیه سازمان باشد.
ایرج گفت بعضی اوقات سازمان صرفاً جنبه ارعاب و ترساندن اشخاص و انصراف آنان را از فعالیت سیاسی قبل از بسته شدن نطفه مربوطه دارد و شاید طرز رفتار سامان در محیط کارش مورد سوءظن مامورین سازمان قرار گرفته و با تعقیب او ترسی در وی ایجاد کرده‌اند.
در هر حال در مورد تماس‌های بعدی سامان خود از همه بهتر می‌تواند بفهمد که خطر منتفی شده و سپس با او تماس گرفته خواهد شد.
ایرج درباره نیکنام گفت قرار بود برای نیکنام درکرمانشاه کاری پیدا کنم و در ظرف یکی دو روز تکلیفش روشن می‌شود که آیا به کرمانشاه خواهد رفت یا خیر و اضافه کرد چند روزی از نیکنام خبری نیست و گویا از تهران خارج شده در این موقع بهمن بنا به اطلاع فریدون خاوند اظهارات اخیر ایرج را تائید کرد.
بهمن موضوع گروه محیط ـ گیاهی و خدا بنده‌لو را که با نیکنام فعالیت دارند مطرح و کمیته تصمیم گرفت به هر وسیله‌ای شده این فعالیت را به نفع حزب به صفوف حزب بکشاند و قرار شد در این مورد با نیکنام تماس جدی برقرار و ترتیب پیوستن آنان به حزب داده شود.
ایرج در مورد راد و دکتر الهی پناه گفت بتدریج اوضاع کرمانشاه را مساعد می‌کند و ممکن است نطفه تشکیلات حزبی کوچکی در آن شهرستان گذاشته شود و افزود الهی‌پناه یک کاستروئیست می‌باشد ولی بتدریج وسیله زنش به راه می‌آید.
ایرج درباره راد گفت در خوزستان یا لرستان است پسر با ارزشی است منتهی در جریان شکست اعراب راد نسبت به شوروی‌ها بدبین شده و به طرف الکل و میگساری کشانده‌ شد ولی در هرحال بایستی با او به وسایل مقتضی تماس حاصل گردد.
در این جلسه همگی از اینکه روزنامه به‌موقع چاپ و آماده انتشار نیست اظهارتأسف کردند زیرا مطالب مندرج در آن کهنه شده و ارزش خواندن آنها از دست می‌رود.
بعد راجع به لزوم انتشار اعلامیه‌ای براساس مهرگان یا مطالب حاد دیگری مهدی و ایرج اظهار عقیده‌کردند چون مدتی است اعلامیه‌ای از طرف حزب بیرون نیامده رفقا دچار رکود و بی‌حالی شده و بایستی اعلامیه تهیه و منتشر شود.
بهمن پیشنهاد کرد لزوم انتشار اعلامیه درحضور مسعود موکول‌گردد.
مهدی و ایرج گفتند برادر منزوی محصل در آلمان غربی به ایران آمده و آنها را برای عروسی روز سه شنبه گذشته دعوت کرده‌بود و نتوانسته‌اند در عروسی مزبور شرکت کنند ولی موسوی در این جشن شرکت داشته و از قول موسوی می‌گفتند که درمورد آلمان شرقی و موضوع چکسلواکی به روس‌ها خیلی بد می‌گفته‌است.
مهدی اظهارداشت رفیقی که در اتحادیه نقاشان شرکت دارد می‌گوید درمورد کارگردانان اتحادیه که نصیری نام از فعالین سابق شورای متحده و علوی‌زاده و دکتر پروین می‌باشند بایستی تحقیقات کرد زیر تأثیر غیرمستقیمی روی کارگران دارند.
سپس مهدی درباره اختلاف حیدر صائبی با سایر نمایندگان خانه کارگر ـ پیروزی جناح مخالف آنها در حزب ایران نوین ـ توهین هائی که دسته‌جات مختلف به یکدیگر می‌کنند صحبت نموده و اضافه کرد این اختلاف بر فساد دستگاه افزوده و موجب تقویت جنبش و مبارزات کارگری خواهد شد.
ایرج گفت اخیراً یکی از باقیماندگان گروه جزنی سورکی و ظریفی که در اختفا می‌باشد کوشش دارد به خارج برود به همین جهت با یکی از رفقای تشکیلاتی بدون اینکه بداند عضو تشکیلات است تماس گرفته و گفته است بدون اینکه اعضاء حزبی بدانند وسیله سفر او را به خارج فراهم آورد.
بهمن سئوال می‌کند چرا از تشکیلات تهران کمک نمی‌گیرند ایرج اظهار داشته پس از دستگیری سه نفر نسبت به تشکیلات مشکوک هستند و اظهار نظر می‌کنند در داخل تشکیلات تهران پلیس وجود دارد بعد راجع به آن دو نفر که از طرف تشکیلات به خارج از کشور فرستاده شده بحث می‌شود که از آنان هیچ‌گونه خبری نیست ایرج اظهار می‌کند مسعود در مورد این دو نفر گفت به دار و دسته جلال طالبانی پیوسته‌اند.
سپس ختم جلسه اعلام می‌گردد.
نظریه منبع: منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات: سامان اسم مستعار پرویز صادقی است.
فرد نقاش که تحت مسئولیت فریدون خاوند فعالیت دارد محمد خلیلی می‌باشد.
الهی پناه که ایرج از آن اسم برده است احمد فرزند محمد حسن شهرت الهی پناه شماره شناسنامه 745 صادره از سمنان متولد 1319 است که در آن اداره کل دارای پیشینه مضره می‌باشد.
تصور می‌رود فردی‌که از گروه جزنی در حال اختفا بسر می‌برد فریدون کلانتری نظری باشد.
فیروز نظریه 20 ﻫ 1: نظریه رهبر عملیات مورد تائید است.
س

منبع:

کتاب تشکیلات تهران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 250



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.