صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

به یاد شادروان آل احمد

به یاد شادروان آل احمد


متن سند:

هشت سال از مرگ نویسنده نامی ایران جلال آل احمد می گذرد.
خاموشی او در این سالهای ظلم و ظلمت با خاموشی اجباری کانون نویسندگان ایران که خود در صف اول بنیانگذاران آن بود مقارن افتاد.
1 و امروز که کانون ما به رغم انواع بدخواهی و تنگ نظری و مانع تراشی فعالیت خود را از سر گرفته است و امید آن می رود که با کوشش صمیمانه و متحد آزادگان اهل قلم حق مسلم مردم به آزادی اندیشه و بیان در کشور ما اعاده گردد و راه بر تعقیب و آزار غیرقانونی کسان به جرم نوشتن و خواندن و نشر آثار فکری و هنری بسته شود.
جای خالی این مبارز دلیر راه آزادی اندیشه در میان ما به گونه ای بس دردناک محسوس است.
آل احمد کسی است که در سالهای استیلای خودکامگی همگان را از سرایمان به ایستادگی در برابر دروغ و فریب و زور مسلط فرا می خواند.
او بخصوص نویسنده و شاعر و منتقد را مرد میدان مبارزه با تاریک اندیشی زورگو می دانست و از او می خواست که بار وظیفه خود را به تمامی بردوش بکشد و از مسئولیت شانه خالی نکند.
او نویسنده را وجدان بیدار مردم، زبان گویای مردم می خواست.
امروز هم اگر او در میان ما بود بی شک گرمای باز بیشتری به فعالیت مشترک و متحد نویسندگان مردم دوست ایران می بخشید و با کلام شورانگیز خود که زیبائی و رسائی در آن با قاطعیت و ایجاز کوبنده همراه بود ما را به پاسداری و وحدت کلمه خویش برای تحقق مقدس ترین آرمان هر اندیشمند و صاحب قلم ایرانی یعنی تأمین آزادی اندیشه و ابداع هنری توصیه می کرد.
از قضا یکی از گرانبهاترین میراث های آل احمد نوشته کوتاهی درباره نویسنده و قلم است بنام «رساله پولس رسول بکاتبان» و از جمله در آن به عنوان وظیفه نویسنده چنین می گوید: ای کاتب بشارت ده به زیبائی و نیکی و برادری و سلامت.
در آن منگر که دیگری از تو چه می طلبد به آن بنگر که دل از تو چه می طلبد.
زینهار تا کلام را به خاطر نان نفروشی و روح را به خدمت جسم در نیاوری.
.
و اگر میفروشی همان به که بازوی خود را اما قلم هرگز.
در کلام خود عزاداران را تسلا باش و ضعیفان را پشتوان و ظالمان را تیغ در رو و آل احمد براستی تیغ در روی ظالمان بود و سالها آنچه قلم زد برای درهم شکستن زنجیری بود که ستمکاران بر دست و پا و دهان مردم آزاد ایران بسته اند.
یادش به نیکی و سرفرازی گرامی باد.
کانون نویسندگان ایران

توضیحات سند:

1 ـ تأثیر مرگ جلال بر کانون: «...
.
مرگ نابهنگام شادروان جلال آل احمد در شهریور 1348 مرگی که کانون را از یکی از فعالترین و مؤثرترین بنیانگذاران خود محروم کرد سبب شد که فعالیت های کانون از اواخر سال 1348 به بعد عملاً را که بماند...
» باقر پرهام ـ کتاب جمعه ـ سال اول ـ ش 28 ـ ص 28

منبع:

کتاب کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 198

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.