صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : آقای خمینی

تاریخ سند: 24 فروردین 1343


موضوع : آقای خمینی


متن سند:

شماره : 1360 /20/ الف طبق اطلاع رسیده آقای رضا پسندیده1 برادر زاده آقای خمینی بطور خصوصی اظهار نموده قرار است آقای خمینی روز چهارشنبه 26 /1 /43 در مسجد اعظم شروع بتدریس طلاب نمایند و احتمالاً در این روز مطالبی در مورد فعالیت اسرائیلیها و بهائیها2 ایراد خواهند نمود.
چند روز پیش آقای وزیر کشور3 به ملاقات آقا در قم4 آمده بود آقا ضمن گفتگو فرمودند آقای نخست وزیر در نطقش هل من مبارز می طلبید (منظورش سخنان آقای نخست وزیر در روز حرکت اولین دسته زائرین حج بوده که گفته اند دولت در مقابل هر بی نظمی شدت عمل به خرج خواهد داد) اگر نمی تواند صحبت کند مطالب را قبلاً تهیه نموده و بنویسد آنوقت بخواند و ضمنا بدانند خمینی همان خمینی است که بوده و مردم هم همان مردمند که هزاران قربانی داده شنیده ام سه نفر بهائی در این کابینه شرکت دارند.
گیرندگان : اداره کل سوم (بخش 321) عینا جهت اقدام به اداره 321 ـ 2 ارسال می گردد شماره 26 /1 در پرونده م ـ و ـ 959 بایگانی شود صابری

توضیحات سند:

1ـ رضا پسندیده دومین فرزند مرحوم آیه اللّه حاج سیدمرتضی پسندیده برادر بزرگ حضرت امام می باشد.
وی مهندس ساختمان و مقاطعه کار سازمان سیمان بود و در این تاریخ 29 الی 30 سال سن داشت.
(ر.ک : راز توفان، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، صفحه 94، به نقل از بازجویی شهید حاج آقا مصطفی خمینی در ساواک) 2ـ فعالیتهای بهائیان در ایران : در مورد فعالیتهای این فرقه در دولت و دربار و بطورکلی در ایران همین بس که علم در خاطراتش در 22 شهریور 52 از این شدت نفوذ آنها شکایت می کند و می گوید : «...
.
امروز رفتم تا حساب خود را از بهائیانی که گفته می شود نیمی از دولت فعلی از میان پیروان فرقه شان هستند جدا کنم...
قابل تأسف است که پزشک شخصی شاه دکتر ایادی، باید از اعضای شناخته شده این فرقه باشد...
» [مبحث در مورد بهائیان در ایران بحث گسترده ایست که در این چند سطر نمی گنجد ولی جهت نمونه می توان به سه تن از اعضای کابینه حسنعلی منصور (اسفند 42 ـ 43) اشاره کرد].
از جمله فعالان فرقه بهائیت که در کابینه منصور و کابینه های دیگر نفوذ داشتند می توان ابتدا به امیرعباس هویدا اشاره کرد.
امیرعباس هویدا وزیر دارایی کابینه منصور (اسفند 42 ـ بهمن 43) و نخست وزیر 13 ساله ایران (بهمن 43 ـ مرداد 56) و وزیر دربار (مرداد 56 ـ شهریور 57) فرزند میرزا حبیب اللّه عین الملک کاتب آثار و مباشر عبدالبهاء فرزند محمدرضا قناد (محمدرضا شیرازی) یکی از چند تن رازدار بهاءاللّه است و سالی که امیرعباس هویدا متولد شد پدرش ـ عین الملک ـ از عباس افندی (عبدالبهاء) خواهش کرد که اجازه دهد نامش عباس ـ را بر روی این پسر بنهد که بعدا امیر پیشوند آن شد.
و در مورد امیرعباس هویدا هم به یک سند از اسناد ساواک اکتفا می شود که در قسمتی از آن آمده است:...
آقای رئوفیان یکی از بهائیان سرشناس شیراز در یک مذاکره اظهار داشته آقای امیرعباس هویدا به پشتیبانی بیت العدل اعظم و کامبالای آفریقا مدت 13 سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفت قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهائی پستهای مهمی را در ایران اشغال و پولهای مملکت را به خارج فرستادند.
» یکی دیگر از این فعالان، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار و امور اجتماعی دولتهای منصور (اسفند ـ 42 ـ بهمن 43) و هویدا (بهمن 43 ـ آذر 47) و وزیر کشور کابینه هویدا (آذر 47 ـ مرداد 48) و دبیر کل حزب ایران نوین (اسفند 43 ـ مرداد 48) می باشد.
در قسمتی از گزارش ساواک در 19 /8 /44 در مورد جلساتی که توسط ملیحه نعیمی از بهائی های متعصب و همسر سرلشکر پرویز خسروانی تشکیل می شد آمده است که :...
جلسات هفته ای یکبار در منزل سرلشکر خسروانی تشکیل می شود و آقای عطاءاللّه خسروانی (وزیر کار)، دکتر رساخ و دکتر ایقانی در جلسات مذکور شرکت میکنند و بوسیله وزیر کار با سپهبد ایادی پزشک دربار شاهنشاهی مربوط هستند و از وی اخذ دستور می نماید.
گفته می شود خسروانی وزیر کار عده زیادی از بهائیان وزارت کار را که سمت مهمی در آن وزارتخانه به آنها محول نشده به مرور تغییر پست داده و امور مهمه وزارت کار را به دست آنان سپرده که می توان نام مهندس مجد، معاون فنی وزارت کار و پرتو اعظم، مدیرکل امور اجتماعی و وزارت کار را ذکر نمود.
ضمنا این عده از مبلغین بهائی هستند و هر یک لجنه ای [گروه، انجمن] دارند و دستورات صادره از طرف سپهبد ایادی را که وسیله وزیر کار به آنها اطلاع داده میشود اجرا می نمایند...
.
».
قابل توجه است که عطاءاللّه خسروانی در کابینه علم نیز عنوان وزارت کار را دارا بود.
شخص دیگری که می توان نام برد سپهبد اسداللّه صنیعی وزیر جنگ دولتهای منصور (اسفند 42 ـ بهمن 43) و امیرعباس هویدا (بهمن 43 ـ دی 49) و وزیر تولیدات کشاورزی دولت هویدا (دی 49 ـ شهریور 50) است.
در قسمتی از سند بیوگرافی ساواک در مورد سپهبد صنیعی در تاریخ 31 /4 /1340 اینگونه آمده است که : «...
.
دارای تحصیلات عالیه نظامی در خارج از کشور، معتاد به مشروب و سیگار و مختصری قمار در مجالس خصوصی، مشاغل مختلف در لشکرها و دوایر ستاد ارتش...
متهم به بهائی گری، متکبر، اهل سوءاستفاده...
».
سپهبد صنیعی از چهره های طراز اول بهائیت محسوب می شد و به همراه سپهبد ایادی، پزشک دربار، نقش مهمی در تحکیم مواضع این فرقه در نهادهای رژیم پهلوی داشت.
در سال 1344 مرکز بهائیت ظاهرا خواستار کناره گیری او از وزارت جنگ شد و بهانه آن «اصل عدم مداخله در امور سیاسیه» عنوان گردید و این در حالی بود که علاوه بر دکتر ایادی، عناصر بهایی بر دولت هویدا تسلط جدی داشتند، به هر حال صنیعی با کمک ایادی و حمایت محمدرضا پهلوی موافقت مرکز بهائیت را با ادامه کار خود جلب نمود.
از وزرای دیگر که مظنون به بهائیت می باشند می توان به مهندس منصور روحانی وزیر آب و برق دولت منصور و هویدا و وزیر کشاورزی دولت هویدا و فرخ رو پارسا وزیر آموزش و پرورش دولت هویدا دکتر منوچهر شاهقلی وزیر بهداری و وزیر علوم و آموزش عالی اشاره نمود که مشتی است نمونه خروار.
(روزشمار تاریخ ایران باقر عاقلی ج 2* تاریخ جامع بهائیت (نوماسونی)، بهرام افراسیابی* وقتی پرده ها بالا می رود بهرام افراسیابی) 3ـ دکتر جواد صدر وزیر کشور کابینه حسنعلی منصور بود.
او پسر صدرالاشراف بود.
که در آخر دوران قاجار و حکومت رضاخان پنج بار به وزارت دادگستری و یک بار هم به نخست وزیری منصوب شده بود.
دکتر صدر پس از ترور حسنعلی منصور و نخست وزیری امیرعباس هویدا در مورخه 7 /12 /43 مجددا در همین سمت ابقا گردید و تا تاریخ 3 /9 /47 که هویدا کابینه خود را ترمیم کرد در همین سمت باقی ماند.
(ر.ک: نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، دکتر باقر عاقلی صفحات مختلف و روزشمار تاریخ ایران از همان نویسنده جلد دوم صفحات 197، 207، 183، 222 و بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی، ناصر نجمی صفحه 243 تا 245) 4ـ ملاقات وزیر کشور با امام در قم : «.
.
دکتر صدر فرزند صدرالاشراف معروف و وزیر کابینه حسنعلی منصور مأموریت یافت تا به ملاقات امام در قیطریه برود و راه آشتی را هموار سازد و کدورتها از بین ببرد، دولت جدید را موجه نشان دهد، تمام جنایات و تقصیرها را به عهده دولت دیو صفت قبلی (اسداللّه علم) بگذارد و مراحم و عطوفت شاهانه ! را ابلاغ نماید».
که این مأموریت خود را اول بار در 17 فروردین 43 انجام داد و به قیطریه رفته و از طرف شاه و دولت آزادی مطلق امام را اعلام نمود و بدین ترتیب امام فردای آنروز به قم آمد اما ملاقات دوم صدر با امام در قم صورت می گرفت.
منصور که احساس می کرد در حرکت اولش موفق شده، لذا برای دومین بار وزیر کشورش را راهی قم کرد و صدر دو روز بعد در 20 فروردین در قم به ملاقات امام رفت و مراتب اخلاص و ارادت هیئت دولت و شخص نخست وزیر را به امام ابلاغ کرد! و دستور داد تا کوچه محل سکونت امام را آسفالت و چراغها را روشن نگه دارند و به این ترتیب نشان داد که عواطف شاهانه ادامه دارد.
! (تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سید جلال الدین مدنی جلد دوم صص 70، 69 * روزشمار تاریخ ایران ج 2، باقر عاقلی)

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 43
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.