صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اعلامیه حضرات آیات و حجج اسلام نمایندگان علماى عظام شهرستانهاى ایران

تاریخ سند: 2 مرداد 1342


اعلامیه حضرات آیات و حجج اسلام نمایندگان علماى عظام شهرستانهاى ایران


متن سند:

تاریخ‌:2 /5 /1342
اعلامیه حضرات آیات و حجج اسلام نمایندگان علماى عظام
شهرستانهاى ایران1

بسم اللّه‌ الرّحمن الرّحیم
ملت مسلمان ایران، البته همه توجه دارید یکى از امتیازات مذهب جعفرى آن است که در زمان غیبت کبرى حضرت ولى عصر (‌عج‌) علماى اعلام و مراجع تقلید سمت نیابت عامه آن حضرت را دارا و بر مسلمین واجب است از آنان تقلید و به قول آنها عمل نمایند و بر حسب احادیث معتبره عمل به فتواى مراجع تقلید عمل به فرمایش امام زمان علیه السلام و رد بر آنها در حکم رد بر امام و پیغمبر و خداست و در حد شرک و کفر است و از حضرت نبى اکرم (‌ص‌) رسیده است که «اذا ظهرت البدع فعلى العالم ان یظهر علمه و الا فعلیه لعنه اللّه‌»!2 لذا بر حسب وظیفه شرعیه، روحانیون شهرستانها به پشتیبانى از هدفهاى عالیه مراجع تقلید و آیات عظام در این موقع به تهران آمدند تا راجع به رفع اختلافات اخیر که موجب تشنج عمومى و شکاف عمیق بین دولت و ملت مسلمان ایران شده است، با شور و تشریک مساعى اقدام و هیئت حاکمه را با مذاکرات مسالمت آمیز متوجه سازیم که مملکت ایران بیش از نیم قرن است مشروطه شده و قانون اساسى، حقوق و حدود طبقات را معین و احکام مقدسه اسلام را از خطر تغییر و تبدیل تضمین نموده است. دولتها موظفند قانون اساسى را سرمشق خود قرار داده و با تصویبنامه‌هاى خلق‌الساعه و دیکتاتورى، قانون اساسى و اساس مشروطیّت را متزلزل نکنند و حکومت اجتماعى و مشروطه را به حکومت فردى تبدیل ننمایند و سلب آزادى از مردم ننمایند و به حقوق و آزادى آنها تجاوز نکنند، حضرت آیت‌اللّه‌ خمینى مدظله العالى از مراجع مسلم‌التقلید هستند و به شرح فوق طبق آیین مذهب شیعه فتواى ایشان مانند فتاواى سایر مراجع تقلید از قبیل فتاواى مرحوم آیت‌اللّه‌ بروجردى3 قدس سره و فتاواى حضرات آیات عظام مراجع تقلید فعلى مدظلهم لازم‌الاتباع و هدف نظریات حضرت آیت‌اللّه‌ خمینى مطابق هدف و نظریات کلیه مراجع و آیات عظام است. حکومت فعلى آیت‌اللّه‌ خمینى و آیتین قمى و محلاتى4 دامت برکاتهم را که همه مسلمین مى‌دانند از باتقوى‌ترین فقهاى موجود هستند، فقط به جرم حقگویى و انجام وظیفه روحانى و دینى مدتى است زندانى کرده و در این مدت آنچه سعى شده که هیئت حاکمه به استخلاص آقایان و اعاده حکومت مشروطه و آزادى مسلمین در استیفاى حقوق حقه خودشان اقدام نمایند، متأسفانه تذکرات و نصایح علما در رویه هیئت حاکمه تأثیرى نکرده است و اینک به وسیله مأمورین، ما را تحت فشار قرار داده‌اند که از تهران خارج و به شهرستانهاى خود برگردیم، در صورتى که جامعه روحانیت که در همه شرایط وظیفه خود را انجام داده است، در این مورد نیز به حول و قوه الهى تا سر حد قدرت و توانایى وظیفه خود را در دفاع از حریم قرآن و اسلام انجام خواهد داد و یقین دارند که قدرت بى پایان خداوند تبارک و تعالى پشتیبان آنهاست و پیوسته مشمول عنایات حضرت ولى عصر ارواحنا فداه خواهند بود.
الحاج بحر العلوم رشتى ـ الحاج سید محمود ضیاءبرى رشتى ـ محمد جعفر طاهرى شیرازى ـ مرتضى الحائرى قمى ـ حسین الموسوى الخادمى اصفهانى ـ على اصغر صالحى کرمانى ـ محمود علوى شیرازى ـ حسین الحسینى شیرازى ـ حاج سید حسین رودبارى ـ الاحقر على آقا شیرازى ـ الاحقر سید احمد پیشوا کازرونى ـ عبداللّه‌ مجتهدى تبریزى ـ عبدالجلیل جلیلى کرمانشاهى ـ سید امام على‌خواه شیرازى ـ محى‌الدین فال اسیرى شیرازى ـ عبدالجواد[جبل عاملى] اصفهانى ـ الاحقر هاشمیان رفسنجانى ـ الاحقر سید مرتضى پسندیده خمینى ـ الاحقر حسین گوکانى ـ الاحقر شیخ‌الاسلام گوکانى ـ الاحقر صبورى اردبیلى (شاهى) ـ الاحقر سید مهدى دروازه‌اى تبریزى ـ الاحقر سید احمد خسروشاهى تبریزى ـ الاحقر حاج سید حسین نجفى اهرى ـ الاحقر سید جعفر بنى هاشمى اهرى ـ الاحقر سید یوسف الهاشمى تبریزى ـ الاحقر عیسى جزایرى، خرم آباد لرستان ـ بنى‌صدر همدانى صدرالدین حائرى شیرازى ـ محمد حسین جزائرى اهوازى ـ محمد حسن النجفى رفسنجانى ـ الاحقر محمد صدوقى یزدى ـ حسینعلى منتظرى نجف‌آبادى ـ ابراهیم امینى نجف آبادى.
به تاریخ سوم / ربیع‌الاول / 1383

توضیحات سند:

1ـ آقاى حسین گلبیدى در مورد این مهاجرت مى‌گوید:
«من براى امر لازمى به تهران رفته بودم، شنیدم مراجع و علماء بلاد براى چاره‌جویى جهت آزادى امام، در تهران اجتماعى دارند به آدرس محل اقامت آنان، که در خیابان خیام بود رفتم و با ارسال پیامى، جهت آیت‌اللّه‌ خادمى، اجازه ورود به منزل را پیدا کرده، وارد شدم.
تا آنجا که در نظرم هست، حضرات آیات: میلانى ـ مرعشى ـ بهبهانى ـ خادمى و شریعتمدارى و عده دیگرى از علما شهرستانها، در آن منزل جمع شده بودند و پیرامون آزادى امام به بحث پرداختند. مرحوم آیت‌اللّه‌ مرعشى گفتند: حالا قدر آقاى کاشانى براى ما معلوم مى‌شود، اگر ایشان بین ما بود کار به اینجا نمى‌کشید. از شهرستانهاى مختلف، اعلامیه‌هایى به پشتیبانى امام ، به این منزل مى‌آوردند. تعدادى از این اعلامیه‌ها در اختیار من گذاشتند که به اصفهان بیاورم.
ظهر هنگامى که مى‌خواستم از منزل خارج شوم، چون اطراف منزل افراد و مأمورین ساواک قدم مى‌زدند، احتمال اینکه ناراحتى فراهم شود را مى‌دادم، پس اعلامیه‌ها را به آیت‌اللّه‌ خادمى دادم که در جیب خودشان بگذارند، تا از محل دور شویم و به من تحویل دهند همین کار را کردیم و بالاخره اعلامیه‌ها به اصفهان رسیده و توزیع گردید.
ر.ک: فصلنامه یاد شماره 40 ـ 39
2ـ اگر بدعتها آشکار شود بر عالم است که علم خود را آشکار کند و اگر این کار را نکند لعنت خدا بر اوست.
3ـ حضرت آیت‌اللّه‌العظمى حاج‌آقا حسین طباطبایى معروف به بروجردى در سال 1292 هجرى قمرى متولد شد. وى زعیم حوزه علمیه قم (بعد از آیت‌اللّه‌ حائرى)، بانى مسجد اعظم قم و بزرگترین مرجع تقلید شیعیان بعد از شهریور 1320 هجرى شمسى و ایام سلطنت محمدرضا شاه بود. او پس از فراگیرى مقدمات در بروجرد به اصفهان رفت و در آنجا به تعلیم فقه و فلسفه مشغول شد. وى در نجف مدت 8 سال در محضر آخوند ملا محمد کاظم خراسانى به استفادت مشغول بود. پس از این دوران به ایران بازگشت و در بروجرد به تدریس علوم عقلى و نقلى پرداخت و در سال 1323 هجرى شمسى از سوى امام و سایر علما به قم دعوت شد. آیت‌اللّه‌ بروجردى پس از ملاحظه شکست مشروطیت و حوادثى چون اعدام شیخ فضل‌اللّه‌ نورى، و نیز آزردگى ناشى از بى ثمر ماندن فعالیت‌هاى سیاسى در مقابل رضاخان حتى‌الامکان از ورود در مسائل سیاسى پرهیز مى‌کرد و نگران آن بود که مبادا این گونه اقدامات به زیان مسلمین تمام شود. ایشان به همین جهت گاه مورد اعتراض واقع مى‌شد. پس از قیام حاج آقا نوراللّه‌ و علماى اصفهان و فاجعه مسجد گوهرشاد، حوزه علمیه قم با وجود شخصیتهایى همچون آیت‌اللّه‌ العظمى بروجردى و آیت‌اللّه‌ العظمى حائرى، به صورت بزرگترین حوزه علمیه شیعه درآمد و موجب رونق سایر حوزه‌هاى علمى ایران گردید. محمدرضا در بدو سلطنت سعى داشت به آیت‌اللّه‌ بروجردى نزدیک گردد و از وجود پرنفوذ وى بهره‌بردارى نماید. امّا از جانب آن حضرت مطرود و مورد اعتراض واقع گردید.
حضرت آیت‌اللّه‌ بروجردى (ره) در سال 1380 ﻫ . ق به ملکوت اعلى پیوست.
ر.ک‌: کوثر ج 1 ، صص 30 ـ 29 و 69 ـ 68
4ـ آیت‌اللّه‌ العظمى بهاءالدین محلاتى فرزند مرحوم حاج شیخ محمد جعفر محلاتى در سال 1314 ﻫ.ق در نجف اشرف متولد شد. مدت ده سال از محضر اساتیدى چون آیت‌اللّه‌ ضیاءالدین عراقى، سید محمد کاظم شیرازى و مرحوم آقا شیخ محمدحسین اصفهانى بهره‌مند گردید. پس از فوت پدر در مسجد مولاى شیراز به امامت و ارشاد خلق پرداخت. وى علاوه بر تربیت علماء و دانشمندان مذهبى و طبقات مختلف مردم به تأسیس جلسه نقد و بررسى و بحث در اصول عقاید همت گماشت و براى نخستین بار در ایران جلسات آموزشى براى معلمان و فرهنگیان تشکیل داد. آیت‌اللّه‌ محلاتى همانند پدر بزرگوارش، مخالف رژیم طاغوتى رضا و محمدرضا خانى بود و در برابر مظالم و مفاسد و نظامات غیر شرعى ایستادگى مى‌نمود. در حالى که بیست سال داشت، همراه پدرش در قیام دلیران تنگستان شرکت نمود و مدت ده ماه، در تمام مراحل همراه پدر بزرگوار خود در جبهه به سر برد. در جریان انقلاب شکوهمند اسلامى نیز نقشى فعال داشته و اعلامیه‌ها و بیانیه‌هاى متعددى نیز در این رابطه از او صادر شده است. وى در طول عمر شریفش هرگز از ارشاد مردم و مبارزه علیه رژیم پهلوى غفلت نکرد و در این راه چندین بار زندانى و تبعید گردید و سرانجام در سال 1360 بر اثر سکته قلبى در سن 87 سالگى به لقاءاللّه‌ پیوست.


منبع:

کتاب آیت‌الله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 24


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.