صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 7 تیر 1354


متن سند:

به : 713 از : 213 شماره : 211 /213 بعد از ظهر دیروز بین یاسر عرفات ـ سید موسی صدر و سپهبد نصراللّه وزیر کشور جلسه ای تشکیل شد و پیرامون تیراندازیها و انفجارهایی که در دو منطقه شیاح و عین الرمانه صورت می گیرد، مذاکراتی به عمل آوردند.
در این مذاکرات یاسر عرفات اظهار داشت که نیروهای سازمانهای مقاومت فلسطین هیچ گونه مداخله ای در تیراندازیها ندارد و از مداخله نیروهای پلیس و عدم رعایت بیطرفی قوای دولتی در دو منطقه مذکور گله کرده و گفته شد که یاسر عرفات در خاتمه جلسه بسیار عصبانی بود و با وزیر کشور برخورد بسیار تلخی داشته است از طرف دیگر در منطقه شیاح که در شرق شهر بیروت قرار دارد، بین جوانان شیعه طرفدار حضرت علی و نیروهای پلیس زدوخورد درگرفته است جوانان طرفدار حضرت علی خود را وابسته به شورای اسلامی شیعه می دانند، هر چند که سید موسی صدر ارتباط آنها را با شورا تکذیب کرده است.
سید موسی صدر از عدم رعایت بی طرفی قوای پلیس گله کرده و گفته است که مأمورین پلیس شیعیان ساکن منطقه شیاح را مورد حمله قرار می دهند.
طی جلسه مزبور مقرر شد که نیروهای امنیتی از عین الرمانه خارج شود و در مقابل واحدهای گشتی مشترک دولتی و فلسطینی در منطقه شرقی افرایش یابد همچنین عرفات به نیروهای وابسته به سازمان نجات فلسطین دستور داد که عناصر افراطی تیرانداز را در خیابانهای نزدیک اردوگاه فلسطینی شتیلا مرکز استقرار گروه جرج حبش دستگیر سازند1.
نظریه 213 : تشدید بحران توسط بعضی از سازمان های افراطی مورد تأیید است.

توضیحات سند:

1ـ شهید چمران هدف گروههای چپ را از جنگ افروزی بین مسلمانان (خصوصا شیعیان) با مسیحیان را این گونه تشریح می نماید : «دستجات چپ از دو گروه تشکیل شده اند ـ گروه اول عبارتند از، احزاب چپ به رهبری «کمال جنبلاط» که خودش «دُرزی» و عضو پارلمان لبنان است و سابقا نیز وزیر کشور بود.
او با نظام همکاری داشته و از میلیونرها و فئودالهای لبنان به شمار می رود، در ضمن رهبر حزب «تقدم اشتراکی» نیز هست و حزب کمونیست لبنان به رهبری «جرج حاوی» مسیحی که مدافع روسیه شوروی است و در جریان اخیر به علت نارضایی روسیه، طبعا حزب کمونیست لبنان نیز ناراحت و عصبانی است و هم چنین حزب «عمل شیوعی» که یک حزب مارکسیستی است، و حزب «بعث عراقی» که اصولاً ضد مقاومت فلسطینی و ابوعمار است.
گروه دوم «جبهه امتناع»[جبهۀ الرفض] نامبرده می شوند که عبارتند از «جبهه الشیعبیه» به رهبری «جورج حبش» و جبهه الشعبیه الدموقراطیه» به رهبری «حواتمه» و «قیادۀ العامه» به رهبری «احمد جبریل» و «جبهه التحریر عربیه» متعلق به حزب بعث عراقی...
.
این دو گروه اصولاً با مقاومت فلسطینی مخالف اند و بخصوص در جریانات اخیر تضاد آنها علنی شده است.
گروه های چپ شخصا قادر به مقابله با «کتائب» نیستند و لذا جنگ می افروزند و ملت را تحریک می کنند تا به هر وسیله شده مقاومت فلسطین را وارد معرکه کنند.
البته مقاومت قادر است با آنها بجنگد ولی خطر هجوم اسرائیل بر مقاومت همیشه وجود دارد، و خاطره تلخ تصفیه اردن در 1970 همیشه در جلوی چشم رهبران مقاومت است، و بخصوص که لبنان آخرین پایگاهی است که مقاومت در اختیار دارد و اگر تصفیه ای در لبنان انجام بگیرد بعید است که مقاومت بتواند به سادگی دوباره بلند شود و برپای خود بایستد.
بیشتر دولتهای عربی نیز خواهان ضربه زدن به مقاومت و اقلاً تأدیب رهبران آن هستند و اصولاً می خواهند مقاومت ضعیف و حرف شنو باشد و مثل یک آلت، در دست آنها قرار گیرد.
و از استقلال رأی رهبرانش ناراضی هستند.
در جریان قراردادهای سادات ـ کیسینجر، مقاومت فلسطینی و ابوعمار ابراز مخالفت کردند، و سادات رادیوی مقاومت را در قاهره بست، با این حال گروه های چپ به ابوعمار دشنام می دادند که او دست راستی و سازشکار است و آن طور که باید به سادات حمله نمی کند.
در حالی که بعد از مدتی «کمال جنبلاط» با قرارداد سادات، برای بازگرفتن سینا موافقت کرد و احزاب وابسته چپ و «جبهه امتناع» کاملاً سکوت کردند و حتی کلمه ای اعتراض نکردند! نکته مهم دیگر این که در جریان این حوادث خونین، در حالی که جنبلاط همه را تهییج و تشویق به جنگ می کرد، نیروهای خودش و بخصوص «دُرزیها» (که 000،10 مسلح دارند) و مناطق دُروزی نشین به کلی از جنگ به دور نگاهداشته شدند و جنگ و خونریزی فقط در مناطق شیعه نشین انجام می شد.
«کمال جنبلاط» رسما اعلام کرده بود که برای تحلیل نیروهای کتائبی می خواهد جنگ فرساینده فقط در چند منطقه محدود برقرار کند، به همین جهت علت چند منطقه شیعی، «شَیّاح»، «بُرج حَمّود»...
صحنه زدوخورد بود.
شیعیان کشته می دادند تا احزاب وابسته چپ بهره برداری کنند، و حتی مقاومت را به صحنه جنگ و خطر نابودی بکشانند.
باز هم نکته دیگری می توان افزود و آن این که پسر «جنبلاط» دزدیده شد و او فورا با «کمیل شمعون» (که بعد از سال 1658 سالهای سال با او قهر و دشمنی بود) آشتی کرد و بعد از نیم ساعت فرزندش را پس گرفت! در حالی که صدها مسلمان و شیعه در بند بودند و به سرنوشت آنها اعتنایی نداشت.
احزاب مارکسیست (مدعی چپ!) سعی دارند که خود را مقیاس سنجش، برای مبارزه با ظلم و استعمار و امپریالیسم جا بزنند و این عمل را با تبلیغات شدید خود دنبال می کنند.
خوش دارند که مردم هر عملی را با افکار آنها بسنجند.
و صحت هر عملی باید همان افکار و اعمال چپ گرایان باشد! آنها می خواهند به خود جنبه نیمه خدایی بدهند! و مرجع وطن دوستی و مبارزه باشند، هر کس با آنها موافق نباشد و یا در جناح آنها قرار نگیرد.
عامل اجنبی و خائن و بورژوا و طرفدار امپریالیست است! و این ادا به جایی رسیده است که حتی وقتی شخص ابوعمار و مقاومت فلسطینی با آنها مخالفت می کنند از طرف احزاب چپ تکفیر می شوند، و دست راستی و حتی خائن به شمار می آیند! «ابوعمار» رهبر مقاومت فلسطین خائن و بورژوا به شمار می آید!، و بعد «کمال جنبلاط میلیونر و فئودال و سیاستمدار معروف لبنانی که کارش زدوبندهای سیاسی است، مبارز و پیشرو و انقلابی قلمداد می شود.
مهمترین چیزی را که احزاب چپ می خواهند، ایجاد یک حکومت کمونیستی در جنوب لبنان است، که این خواست با مصالح «کتائب» و اسرائیل نیز مطابقت دارد و به همین دلیل جنگها مرتبا استمرار می یابند.
لبنان ـ بنیاد شهید چمران ص 254 ـ 258

منبع:

کتاب امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 479

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.