صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مسجد هدایت

تاریخ سند: 19 شهریور 1340


موضوع : مسجد هدایت


متن سند:

شماره : 3034 ط س ت از ساعت 1700 روز پنجشنبه 16 /6 /40 تعدادی از افراد احزاب جبهه ملی و نهضت آزادی و سران آنها در مسجد هدایت واقع در خیابان اسلامبول اجتماع نموده پس از صرف نوشیدنی و شیرینی در ساعت 1825 آقای دکتر سحابی در حضور عده ای در حدود سیصد نفر اظهار داشت چون تازه از زندان آزاد شده قصد مسافرت به مشهد مقدس را دارم و از طرفی وضع برای سخن گفتن آماده نیست لذا فقط به بیان چند کلمه اکتفا کرده از شما خداحافظی می کنم از شما تقاضا دارم همیشه و در همه جا حق و حقیقت را در نظر بگیرید و ندانسته کاری انجام ندهید برای من بسی افتخار است که توانستم در این محل پرمهر و محبت حضور یابم و با قیافه های آشنایی روبرو شوم ولی من تصور نمی کردم وضع چنین باشد زیرا جلسه معارفه و آشنایی بیش نبود این محبت دوستان بود که این مجلس را به این صورت درآورد اکنون چون مسافرم لذا از شما دوستان مهربان خداحافظی کرده و امیدوارم اتحاد و یگانگی ما با هم چند برابر شود تا پیروزی نصیب ما گردد.
سپس آقای مهندس حسیبی عضو شورای مرکزی جبهه ملی اظهار داشت خیلی خوشوقتم که دوستان ما چنین ابتکار خوبی را به وجود آوردند و نظیر این جریان را نیز هنگام مسافرت به حضرت رضا دیدم و آن از این جریان بود که چون دین و مذهب ما اسلام را در میان افراد و طبقات مردم طوری جلوه داده بودند که هر کس تصور می کرد که انبیاء ما فلاکت زده و بیچاره بودند و حال آن که مردان رشیدی بوده که زندگی هر کدام به ما درس می آموزد و از این نظر اشخاصی که کمی تحصیلکرده اند این عزاداری را مسخره می پندارند.
در نتیجه اطراف دین را هم با قلم قرمز می کشند در صورتی که اگر با سیستم صحیح انجام شود بهترین ادیان دنیا اسلام است.
آن چه را در مشهد مقدس دیدم از این قرار بود.
که روز عاشورا به ما که از طرف جبهه ملی به مشهد رفته بودیم خبر دادند که دسته ای به طرز مدرن امروز ظاهر خواهد شد و چون افراد آن را معرفی کردند لازم دانستیم در آن جا شرکت کنیم بنابراین روز عاشورا در محلی که قرار بود دسته خارج شود حاضر شدیم و ملاحظه کردیم که افراد به طور چهار چهار بدین صورت طبقه دانش آموزان، دانشجویان، استادان کسبه و طبقه عامله و کارمندان و در آخر طبقه روحانیون قرار داشتند و در دست خود شعارهای روز عاشورا که روی پارچه های سفید نوشته شده بود حمل می گردید.
یکی از آن شعارها نوشته شده بود «اگر مسلمان نیستید آزاده باشید» این طرز عزاداری واقعا جالب بود و امیدواریم در تهران که مرکز کشور است نیز این طریقه عملی شود تا جوانان ما از دین و مذهب متواری نباشند و از طریق دین دست اتحاد و یگانگی به سوی هم دراز کنند تا کسی نتواند به آنها اهانت کند اکنون من به آنهایی که بدون جهت به افراد برجسته کشور و وطن پرست تهمت ناروا می زنند می گویم شما پیشوای ما را به خاطر داشته باشید که گفته بود اگر مسلمان نیستید آزاده باشید و حق را در نظر داشته باشید و بدون جهت تهمت ناروا نسبت ندهید و به شما دوستان و آشنائی که می گویند یک دست صدا ندارد می گویم که هر کس با تنهایی خود بایستی سعی خود را در بهبود وضع بنمایند تا بلکه کشور از بدبختی نجات یابد.
پس از این آقای مهندس بازرگان اظهار داشت تصور نمی کردم مجلس ما بدین صورت درآید زیرا ما جلسه آشنایی بیش نداشته بنابراین خیال حرف زدن را نیز نداشتیم و از طرفی قدرت حرف زدن در خود نمی بینیم زیرا به قدر کافی رنج کشیده و دیگر نمی توانم این مشقتها را تحمل نمایم ولی در هر کجا که باشیم قصدمان آزادی کشور است چون در زندان که بودیم به ما زیاد سخت نمی گذشت و روزی که به ما گفتند آزاد هستید در نظر خود مجسم کردیم که از یک زندان کوچک وارد زندان بزرگتری می شویم و امیدوارم روزی از این زندان بزرگ رهایی یابیم.
در این موقع چون وقت نماز بود جلسه را ختم کردند و نظر به این که قرار بود آقای دکتر سحابی ساعت 1945 با قطار به مشهد برود لذا چند نفر از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی ایران برای بدرقه ایشان به ایستگاه راه آهن رفتند و در ساعت 2000 مراجعت کرده و در ساعت 2015 آقای طالقانی به منبر رفته و آیات قرآن را تفسیر نموده و اظهار داشت باید مردم مسلمان سعی داشته باشند از قید عبودیت رهایی یابند و آن ممکن نیست جز هدایت در راه خدا و اینکه بعضی می گویند تغییر دولتها باعث گسیختگی قیود عبودیت می شود صحیح نبوده بلکه نسبت بندگی تغییر می کند این نسبت در شخصی زیاد و در شخص دیگری کم است و آزادگی مطلق وجود ندارد جز در وجود خدا.
در این موقع به مأمورین شهربانی و سازمان امنیت اشاره کرده و اظهار داشت که این افراد سخنان این مجلس را آن طور که خواسته رؤسا و اربابان خودشان است گزارش می کنند ولی ما می خواهیم که حق و حقانیت را نیز متذکر شوند و نادیده نگیرند.
1 جلسه در ساعت 2100 پایان یافت.

توضیحات سند:

1ـ تاریخ : 18 /6 /40 شماره : 1038 موضوع : اجتماع در مسجد هدایت اطّلاعیه واصله، حاکی است ساعت 30:17 روز 16 ماه جاری، عدّه ای در حدود 2500 نفر از طرفداران جبهه به اصطلاح ملّی، در مسجد هدایت، واقع در خیابان اسلامبول اجتماع [کرده اند.
] ابتدا آقایان : دکتر سحابی و مهندس حسیبی، از حضّار و کسانی که در زندان ملاقات آنان رفته بودند، تشکر کردند؛ سپس آقای مهندس بازرگان، اظهار نمود: من، تازه از زندان مرخص شده ام و حال زندانی شدن مجدّد را ندارم.
در این موقع عدّه ای از حضّار، از مسجد خارج شده و عدّه ای از آنان، شروع به خواندن نماز کردند.
و پس از خاتمه نماز، آقای سیّدمحمود طالقانی، واعظ و پیشنماز مسجد مزبور، به منبر رفته، ضمن سخنرانی پیرامون پایه گذاری و بنای خانه کعبه ـ دائر بر اینکه به خاطر آزادی انجام گرفته ـ اظهار داشته مامورین کارآگاهی شهربانی و سازمان امنیّت، به اینجا می آیند و به صحبتهای ما گوش می دهند.
ولی گفته های ما را گزارش نمی کنند بلکه برخلاف و بر حسب دستور اربابان و رؤسای خود، گزارش می دهند.
البته این هم یک نوع بندگی است.
کارگر، بنده سرمایه دار؛ سرمایه دار، بنده نظامی ؛ نظامیان، بنده حکّام؛ و حکّام، بندگی کاخ نشینان را می نمایند و کاخ نشینان، بنده شهوت می باشند.

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 102


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.