صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : حزب ایران نوین

تاریخ سند: 9 آذر 1351


درباره : حزب ایران نوین


متن سند:

از : 341 احتراما در زمینه علل و جهات عدم توفیق حزب ایران نوین گزارش ویژه ای تهیه و از عرض می گذرد.
رئیس بخش 341 ـ رنجبر رئیس اداره چهارم عملیات و بررسی ـ شهاب 9 /9 /51 پس از اینکه حزب ملیون که زمانی زمام امور دولت را در دست داشت بدنبال کناره گیری دولت حزبی عملاً تعطیل گردید و حزب مردم نیز نتوانست نقش یک حزب اقلیت فعال را ادامه دهد و با توجه به اینکه وجود احزاب سیاسی و رژیم پارلمانی صحیح در کشور احساس گردید مقدمات تشکیل یک حزب قوی که جایگزین حزب ملیون سابق گردد احساس شد.
در آن موقع کانون مترقی برای تأمین این منظور مورد توجه قرار گرفت و مندرجا این کانون با شرکت در انتخابات و اشتغال تعدادی از کرسیهای مجلس شورای ملی و پیوستن گروه قابل توجهی از وکلای انتخاب شده و سایر طبقات به فراکسیون پارلمانی متشکله تبدیل به حزب ایران نوین گردید.
از آنجا که در ادوار مختلفه در کشور احزاب و دستجات سیاسی مختلفی بوجود آمده اند که برخی به علت غیر ایرانی و غیر ملی بودن و بعضی به جهت بی اعتقادی و عدم شایستگی و ورزیدگی های رهبران و کارگردانان با شکست مواجه شده و یا سرکوب شده اند در بین مردم ایران کشش و علاقه قابل ملاحظه ای در پیوستن به احزاب وجود ندارد لذا حزب ایران نوین نیز نتوانست آن طور که مورد نظر بود به صورت یک حزب قوی طبقات عده ای از مردم را به ویژه روشنفکران و جوانان را در برگیرد معهذا تلاش پیگیری از ابتداء از طرف کارگردانان این حزب جهت استحکام موقعیت حزب و تشویق مردم به اصل تحزب (مخصوصا طبقاتی که به نحوی از انحاء با دولت و سازمانهای دولتی سر و کار دارند) به عمل آمده است که تا حدودی نیز با توفیق همراه بوده است ولی همان طوری که عرض شد این توفیق نسبی بوده و وضع حزب به صورتی در نیامده است که چنانچه زمانی دولت در دست حزب ایران نوین نباشد بتواند به موجودیت خود ادامه دهد.
برخی از ایراداتی که منتقدین به حزب ایران نوین وارد می کنند به شرح زیر است.
1ـ هر حزب سیاسی باید متکی به مرامنامه و برنامه ای باشد حزب ایران نوین برای تنظیم چنین مرامنامه و برنامه متحمل زحمتی نشده است زیرا برنامه کار حزب ایران نوین اجرای اصول انقلاب دوازده گانه شاه و مردم است بنابراین هنر حزب فقط باید در اجرای این اصول نشان داده شود و با بررسی ارائه طرحها و پیشنهادات قابل اجرا و مفید در اجرای این اصول تسهیلات فراهم کند در حالی که در این راه حزب ابتکار و یا تلاش قابل توجهی نشان نداده است.
البته تردیدی نیست که دولت و سازمانهای مسئول در اجرای اصول انقلاب و پیشرفت اقتصادی مملکت توفیق خیره کننده و چشم گیری به دست آورده اند ولی نقش حزب در این پیشرفتها ناچیز بوده است.
2ـ در یک رژیم حزبی آن حزب است که باید دولت را اداره کند در حالی که در اینجا دولت است که حزب ایران نوین را اداره می کند.
3ـ حزبی می تواند قوام و دوام داشته باشد و پایه های مستحکمی در بین مردم بوجود آورد که اعضای آن خود به اصول و مبانی حزب خود معرفی و معتقد بوده و با مواجه شدن با مختصر ناکامی و یا نسیم ناموافق یا خواسته های خود از آن رویگردان نشوند ولی در حزب ایران نوین جز عده ای معدود بقیه افراد چندان اعتقادی به مبانی و اصول حزبی ندارند و در زمانی که برخی از افراد برای نیل به اعتقادات و مقاصد غلط خویش حاضرند جان خود را فدا کنند بعضی از افراد حزب مذکور حتی در دفاع از حزب خویش اصرار نیز ندارند چه رسد که جانفشانی نمایند.
در موارد عدیده ملاحظه شده است به مجرد اینکه یک وزیر حزبی از کار برکنار شده و یا وکیل حزبی مجددا انتخاب نشده و یا امید خود را برای توفیق در احراز مقامات دولتی از دست داده نه تنها دیگر در حزب فعالیتی نکرده بلکه زبان به بدگوئی علیه حزب و مقامات حزبی نیز گشوده است و این امر نشانه بی اعتقادی چنین افراد به اصول و عقاید حزب است.
4ـ نحوه انجام انتخابات مجلسین سنا و شورای ملی و انجمن های استان و شهرستان و شهر و سایر فعالیتهای اجتماعی و انتشار صورت کاندیداها بدون توجه به ضوابط و زمینه های محلی و تحمیل عده ای از افراد غیر موجه به مردم سبب بدبینی مردم نسبت به حزب می شود در حالی که حزب می تواند در هر منطقه سعی نماید فردی را که مورد توجه و علاقه مردم است کاندیدا و او را تشویق به قبول عضویت حزب نماید.
5ـ در پاره ای موارد حزب در کاندیدا کردن افراد در انتخابات و یا گماردن اعضای حزب در مشاغل مختلف مبادرت به اعمال تبعیض در بین افراد حزبی می نماید و این امر نیز در مأیوس کردن افراد مؤثر است به عنوان مثال کاندیدا نمودن خانم ایران اقبال یا خانم ضرابی برای نمایندگی مجلس و امثال آنها که فعالیت در خور توجهی در حزب نداشته اند را می توان ذکر نمود.
به کرات دیده شده است که بعضی از مقامات و افراد فقط برای احراز مقامی به طور صعودی آنکت حزبی را تکمیل و پس از احراز آن مقام دیگر توجهی به حزب نداشته اند بدیهی است این امر سبب ناراحتی افراد فعال حزب می شود.
6ـ اعمال نظر برخی از مقامات حزبی در واگذاری مشاغل به افراد گاهی اوقات موجب به هم خوردن نظام اداری می شود.
بسیار دیده شده است که مقامات اداری که عضویت حزب ایران نوین را دارند مشاغلی را به سایر افراد حزب تفویض کرده اند که استحقاق آن را نداشته اند و یا افراد سایر احزاب را از مشاغل خود بدون جایگزین کردن فرد بهتر کنار گذارده اند و ظاهرا نیز مورد تشویق مقامات حزب قرار گرفته اند و خود را به عنوان افرادی که دارای تعصب حزبی می باشند شناسانده اند.
7ـ وجود اختلاف سلیقه در بین مقامات حزبی که در رده های بالا و پائین حزبی به چشم می خورد که این امر به توفیق حزب و همبستگی و یکپارچگی آن لطمه می زند.
8ـ تورم کادر اداری و هزینه های سنگین حزب ایران نوین در سطح کشور که به منظور پرداخت اجاره بهاء و تأدیه حقوق قریب پانصد نفر کارمند و خدمه صورت می گیرد حزب را از صورت یک واحد مستقل سیاسی که می بایستی به خود متکی باشد خارج و در افکار عمومی مانند یک وزارتخانه در آورده است، پرداخت مقرری های کلان (بعضا معادل یک صد هزار ریال می باشد) به عده ای از مقامات حزبی شاغل در وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و یا افراد متوقع تائید کننده این مسئله می باشد که تلاش این عده صرفا بر مسائل مادی اتکاء دارد.
حزب ایران نوین با داشتن کادرهای وسیع در سطح کشور مانند وزراء، معاونین وزارتخانه ها سناتورها، استانداران، وکلاء، مدیران کل که اکثر مشاغل حزبی را به عهده دارند می تواند به نحو مطلوب از وجود آنها در جهت تأمین نیازهای تشکیلاتی و اداری خود استفاده نماید.
حزب ایران نوین برای کادر نسبتا قابل توجه اداری خود مقررات خاصی مانند میزان حقوق، رتبه، مزایا، مرخصی تدوین و اجرای همین مقررات و وجود این کارمندان موجبات ایجاد بوروکراسی در حزب را فراهم و به جای تلاش در جهت گسترش صحیح تشکیلات و آموزش افراد اوقات حزب مصروف رسیدگی به وضع آنان گردیده و چون حزب به صورت سازمان اداری اداره می شود اکثریت اعضاء از پرداخت حق عضویت خودداری و نتیجتا مخارج مذکور در فوق از طریق اخذ کمک از بودجه محرمانه نخست وزیری و یا دریافت حق عضویت های زیاد از مقامات حزبی که مشاغل مختلفی را دارند و ارتقاء خود را مدیون و مرهون حزب می دانند تأمین می گردد، فی الواقع حزب با گماردن این افراد در مشاغل پر درآمد و سپس دریافت حق عضویت به نحو غیر مستقیم هزینه های خود را از طریق دولت به دست می آورد نتایج حاصله از این مسائل موجبات رواج بازار تفتین و سعایت از یکدیگر، فقدان بی ایمانی، تلاش برای شغل و ارتقاء مقام بدون رعایت مقررات و ضوابط حزبی و ایجاد بوروکراسی و ظاهرسازی در حزب را فراهم و فعالیت آن را با رکود مواجه نموده است.
مخارج ماهیانه حزب به طور تقریب پیوست می باشد.

منبع:

کتاب حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 130






صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.