صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شمس واعظ از تهران، ضمن تماس با شریعتمداری اظهار می‌دارد کارها خوب پیش می‌رود

تاریخ سند: 5 مهر 1357


شمس واعظ از تهران، ضمن تماس با شریعتمداری اظهار می‌دارد کارها خوب پیش می‌رود


متن سند:

از: قم تاریخ:5 /7 /1357
به: 312

صبح روز جاری:
1 . شمس واعظ از تهران، ضمن تماس با شریعتمداری اظهار می‌دارد کارها خوب پیش می‌رود. راجع به دربار هم ملاحظه نمودید که چطور شد. آن فردی که پریشب با عباسی1 در منزل ما (منزل شمس) بود، می‌گفت جنابعالی کارهایتان عقلانی است؛ ولی آنها (طرفداران خمینی)، دیوانه بازی در می‌آورند و اکثراً به طرف جنابعالی گرایش پیدا کرده‌اند. البته دیوانه‌ها یواش ‌یواش درست می‌شوند.
شمس اضافه می‌نماید که خوب است شریعتمداری فرد مورد نظر را خصوصی بپذیرد، ولی شریعتمداری موکول به نظر عباسی می‌نماید. ضمناً شریعتمداری در پاسخ شمس اظهار می‌دارد اگر این دیوانه‌ها بگذارند، کارها خوب پیش می‌رود.
2 . ثقفی از مشهد، ضمن تماس با دستگاه شریعتمداری اظهار نمود پسرم امروز از نجف تلفن کرد و گفت منزل خمینی محاصره است و اگر در ایران تعطیل عمومی باشد، دولت عراق دست و پای خودشان را جمع می‌کنند.
3 . حاجی حسن قمی از مشهد، ضمن تماس با شریعتمداری درباره خمینی اظهار می‌دارد در مشهد صحبت شده که اعلامیه‌ای داده شود. شریعتمداری اظهار می‌دارد اولاً روزنامه‌ها نوشتند که رفع محدودیت شده، در ثانی آقایان قم، تعطیل را قبول نمی‌کنند و چه معنی دارد، ولی با مشورت آقایان، مخابره تلگراف مانعی ندارد.
شریعتمداری ضمن تماس دیگری با مرعشی از2 در این مورد اظهار می‌دارد ممکن است طی تلگرافی از خمینی احوالپرسی نمایند و در نظر دارد تلگرافی هم به حسن البکر3 مخابره نمایم. ‌استحضاراً معروض، ضمناً به‌طوری که استنباط می‌شود، پاسخ‌های شریعتمداری روی محظوراتی است که دچار شده است. باصری نیا
گوینده . زندوکیلی
گیرنده . وثوقی
ساعت . 1250
محترماً به استحضار می‌رساند.
بندهای 2 و 3 در بولتن درج شود. ثابتی 5 /7 /57
در بولتن درج گردید. جهت هرگونه اقدام به ‌استحضار ریاست دایره عملیات برسد. روحانی

توضیحات سند:

1. منظور، احمد عباسی داماد آیت‌الله شریعتمداری است.
2. افتادگی در متن سند است.
3. احمد حسن البکر در سال 1914م /1293ﻫ ش در تکریت تولد یافت. در سال 1311 از دانشسرایعالى فارغ‌التحصیل شد و تا سال 1317 به شغل معلمى پرداخت. سپس به دانشکده افسرى در بغداد ملحق شد. پس از کودتاى 14 دی 1336 به عضویت شوراى دادگاه نظامى درآمد. در قیام 17 اسفند 1336، متهم به شرکت در این قیام گردید و به این علت با درجه سرهنگ دومى بازنشسته شد. بعد از کودتاى 19 بهمن 1341 به دریافت درجه سرلشکرى نایل آمد و به نخست‌وزیرى برگزیده شد. بعد از 20 آبان 1342 اختلاف و درگیرى در کادر حزب بعث عراق شعله‌ور گردید. در این زمان البکر ریاست جناح مخالف على صالح اسعدى دبیر کل وقت حزب را که در برابر میشل عفلق، دبیرکل [اصلى] حزب ایستادگى مى‌کرد، عهده‌دار بود. حسن‌البکر بعد از کودتاى «عبدالسلام عارف» در 19 بهمن 1341 علیه شرکاى بعثى خود، از سمت نخست‌وزیرى برکنار و به عنوان جانشین رئیس‌جمهور ـ که یک سمت تشریفاتى بود ـ برگزیده شد، ولى قبول نکرد. وى مدتى در دوران حکومت عبدالسلام عارف به همراه تعداد کثیرى از بعثى‌ها به اتهام تلاش براى براندازى رژیم زندانى شد. در سال 1343 بعد از طرد على صالح اسعدى دبیر کل حزب از این تشکیلات، از سوى رهبر قومى به جاى وى منصوب گردید. البکر پس از کشته شدن عبدالسلام عارف در یک سانحه هوایى، و روى کار آمدن عبدالرحمن عارف ضعیف نفس و بى‌کفایت در آوریل 1965م /1344 فعالیت سیاسى خود را به منظور به دست گرفتن قدرت گسترش داد. تا اینکه پس از پیروزى دومین کودتاى بعثى در 17 ژوئیه به ریاست جمهورى و ریاست شوراى رهبرى انقلاب برگزیده و به دریافت درجه فیلد مارشالى نائل گردید.
در دوران او حزب بعث با سلطه استبدادى و استعمارى خود علیه‌اسلام و تشیع با محدودکردن فعالیت حوزه‌هاى علمیه، تبعید، دستگیرى مراجع و علماء ضربات شدیدى به حوزه هزارساله نجف وارد آورد. حزب بعث در دوران حسن‌البکر به صورت یک ایدئولوژى سوسیالیستى ـ ناسیولیستى بر تمامى رسانه‌هاى عراق سایه افکند. سرانجام احمد حسن البکر در سال 1982م /1361ش به علت ابتلا به بیمارى سرطان درگذشت.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 414

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.