صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاعیه

تاریخ سند: 12 آبان 1334


اطلاعیه


متن سند:

به طوری که مشاهده می شود عدم دسترسی به وسایل تبلیغاتی علنی برای حزب توده1 مهلک ترین ضربه ای برای خنثی کردن اعمال شیطانی آن حزب به شمار می رود ولی گردانندگان حزب ناچار برای پیش بردن منظور و هدفهای نهائی خود به هر وسیله ای که شده در صدد هستند نظریات خود را به طور غیر مستقیم در میان مردم انتشار دهند و بهترین وسیله استفاده از نشریات علنی و به قول خود (دموکراتیک) می باشد و برای این کار توصیه نیز شده است که رفقا باید سعی نمایند خودشان را در میان ارباب جراید و نویسندگان جا بدهند اینک در میان جراید و مجلات علنی کشور اولین مجله ای که حزب به عناوین مختلف از آن به نفع تبلیغات حزبی استفاده می کند همان مجله ((امید ایران)) می باشد که به طور غیر مستقیم دستور داده شد که رفقا آن را خوانده و استفاده کامل بکنند البته مجله مزبور هم تقریبا مطابق میل حزب مقالات و داستان های خود را انتخاب می کند برای نمونه موارد زیر را می توان اسم برد : 1ـ (یادداشت های معلم) که به طور کلی از دوشیزه «زوبا» دختر پارتیزان روسی تعریف کرده.
2ـ داستان «تحصیل کرده ها» به قلم مشفق همدانی مدیر مجله کاویان2 که سر تا پا اهانت به کشور می باشد.
3ـ «تفسیر وقایع اخیر آرژانتین» در شماره اخیر این مقاله طوری تنظیم شده که به غیر از کمونیست ها هیچ فرقه ای چنین نظری را ابراز نمی کند.
4ـ سر مقاله مجله شماره : 15 به تاریخ : 16 شهریور ماه تحت عنوان «اشتباه سیاسی قابل بخشش نیست» بر علیه الحاق ایران به پیمان دفاعی.
5ـ چاپ اشعار توده ای از شخصی به نام (کارو) نام مستعار شاعر چپی که فعلاً در آن مجله مشغول کار می باشد.
6ـ چاپ اشعار توده ای از (محمد.
ک) یعنی محمد کلانتری شخصی که بعد از قیام ملی 28 مرداد به علت گفتن اشعار مضره در روزنامه چلنگر مدتی بازداشت بوده است (بر علیه پیمان دفاعی و زمامداران کشور).
7ـ بالاخره مقاله اخیر مجله تحت عنوان «پشتیبانی شاهنشاه از الحاق ایران به پیمان دفاعی تنها عامل اساسی انجام این تصمیم و تسریع در تصویب آن از طرف مجلسین می باشد» که در باطن امر منظور و مقصود نویسنده این است که به مردم برساند نمایندگان از خود اراده و تصمیمی نداشته و آلت دست می باشند.
در خاتمه عقیده عموم اهالی وطن پرست و شاه دوست بر این است تا موقعیتی که مجله امید ایران روش خود را تغییر نداده باید جدا از انتشار آن جلوگیری به عمل آید برای این که جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست که این مجله کاملاً طرفدار «کمونیست های جهانی» بوده و تاکنون به هیچ وجه دیده نشده که مجله مزبور مختصر حمله ای به کشور روسیه و سایر کشورهای دست نشانده کرده باشد و یا لااقل از رفتار و کردار آنها نسبت به ممالک آزاد گله داشته باشد.
ارزش خیر : موثق.
قابل اقدام محترما به عرض می رساند : بعضی از مندرجات این مجله بررسی شد نظر مأمور صحیح می باشد اگر به وسایلی از نشر این مجله جلوگیری شود به صلاح می باشد.
13 /8 /34 رئیس ستاد پرونده مربوطه را بررسی و به خود این شخص گفته شده مواظب باشد اشخاص غیر صالح در دستگاه او نفوذ ننمایند.
ضمنا شعبه جراید بررسی نماید که این اشخاص در آن مجله دست دارند یا نه؟ سرهنگ ستاد مبصر3

توضیحات سند:

1ـ حزب توده در مهرماه 1320 یک ماه پس از ورود ارتش های بیگانه به خاک ایران موجودیت خود را اعلام کرد.
مؤسسان حزب توده از بقایای کمونیستهای سابق بودند که سالیان پیش از شهریور 1320 مأمور اشاعه افکار کمونیستی بودند و در سال 1315 محکوم شده بودند و با شهریور 1320 تعدادی از آنها در زندان و یا در تبعید بودند.
طی فرمان عفو عمومی، 28 شهریور 1320 آزاد شدند و پس از آن در صدد برآمدند که حزبی به نام حزب توده با مرام کمونیستی بنیان گذارند.
افرادی چون سلیمان محسن اسکندری، دکتر محمد بهرامی، مرتضی یزدی، جعفر پیشه وری، تقی مکی نژاد و احسان طبری جزو مؤسسان حزب و آزادشدگان از زندان بودند که به اشاره دولت شوروی دست به تشکیل حزب توده زدند.
اولین جلسه هیأت مؤسسان حزب توده در مهرماه 1320 در منزل محسن اسکندری با حضور 37 نفر از دسته 53 نفر و کمونیستهای دیگر و «علی اف» که ایرانی الاصل و کاردار سفارت شوروی بوده و به صورت ناشناس در جلسه حضور داشت، تشکیل گردید.
در این جلسه اعضای کمیته مرکزی انتخاب شدند و مرامنامه حزب به تصویب رسید.
حزب توده از تأسیس تا آغاز پیدایش فرقه دمکرات به صورت یک سازمان علنی و ملی می خواست باشد، ولی در همان آغاز راه منحرف شد و با طرح مسأله اعطای امتیاز نفت شمال خود را به کشورشوروی وابستگی امپریالیسم شرق ثابت کرد.
بعد از پیدایش فرقه دمکرات حزب توده به اوج خود می رسد و سه وزیر، به کابینه ائتلافی قوام وارد می کند و حزب توده از نظر کمی و کیفی گسترش می یابد که این دوران را دوران طلایی خود می داند.
پس از تیراندازی به شاه در 15 بهمن 1327، حزب توده غیرقانونی اعلام می گردد و اعضای آن دستگیر و یا متواری و سپس در خارج جمع می شوند و حزب را سامان می دهند.
در زمان نخست وزیری دکتر مصدق با استفاده از شرایط مساعد و آزادیهای به وجود آمده، یک سری سازمانهای علنی ایجاد و با شعار ملی شدن نفت مخالفت می کند.
بعد از کودتای 28 مرداد، سازمان نظامی حزب کشف می شود و دوران ورشکستگی حزب فرا می رسد و مجددا در خارج از کشور کار خود را ادامه می دهند و در تمام این دوره که به سال 1357 ختم می شود، کار حزب توده در داخل کشور اقدام به سازماندهی حزب و در خارج ستیز ایدئولوژیکی با گروههای ملی گرا بود.
دوران نهایی حزب توده از سال 1357 می باشد.
که بعضی از آنها معتقد بودند که با استقرار عناصر لیبرال می توانند در بازیهای دیپلماسی شرکت کنند و می گفتند که نهضت روحانیت و حکومت اسلامی دوامی ندارند و گروه دیگر در دل، شکننده بودن نظام را حتمی می دانستند و با کارهای مخفی به سازماندهی مشغول بودند.
اما در ظاهر حامی نظام بودند و از نظام حمایت می کردند ولی در خفا با خائنانی مانند ناخدا افضلی و سرهنگ عطاران، سرهنگ کبیری و آدرفر، فعالیت جاسوسی به سود شوروی را رهبری می کردند.
اما در سال 1361 به جرم جاسوسی و توطئه حزب توده منحل و رهبران آن دستگیر شدند و اعضای کمیته مرکزی فعالیتهای جاسوسی خود را اعتراف کردند و پایان زندگی این حزب فرا رسید.
سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ـ خاطرات ایرج اسکندری، تهران، مؤسسه سیاسی ـ خاطرات نورالدین کیانوری، تهران، دیدگاه، 1374.
2ـ مجله کاویان به صاحب امتیازی یحیی مشفق همدانی با روش سیاسی، اجتماعی، خبری و ادبی در سال 1328 به صورت هفتگی در تهران منتشر می شد.
این مجله وابسته به مؤسسه مطبوعاتی صفی علیشاه بود.
راهنمای مطبوعات ایران (1304 تا 1357 ش) مؤلف به سید محمد صدری طباطبائی ص 572 3ـ محسن مبصر فرزند عبدالعلی، در سال 1296 ش.
در تبریز به دنیا آمد.
در سال 1315 دبیرستان نظام را در تبریز به پایان رسانیده و پس از طی دانشکده افسری در سال 1317 با درجه ستوان دومی رسته توپخانه وارد ارتش شد.
او فعالیت اطلاعاتی خود را به عنوان افسر رکن 2 ستاد لشکر 2 آغاز کرد و سپس افسر دایره تجسس ستاد ارتش شد.
مبصر به عنوان یک افسر فعال اطلاعاتی در همین سالها مورد توجه سرویس جاسوسی انگلستان و عوامل آن در ارتش قرار گرفت.
و راه تصدی مشاغل حساس به رویش گشوده شد.
ابتدا رئیس رکن 3 ستاد لشکر 19 (اهواز) و سپس رئیس بازرسی صنایع نظامی شد و پس از آن در پست حساس ریاست تجسس و اطلاعات رکن 2 ستاد ارتش قرار گرفت.
سرگرد مبصر در توطئه کودتای 25 ـ 28 مرداد 1332 از مهره های مؤثر بود.
پس از کودتا ریاست ستاد فرمانداری نظامی تهران و راه آهن را به دست گرفت و در کنار تیمور بختیار در سرکوب نیروهای ضد رژیم نقش فعال داشت.
در تاریخ 8 /7 /1335 در ساواک مأمور خدمت گردید و ریاست حفاظت ساواک را به عهده گرفت.
مبصر سپس به عنوان رئیس هیأت وابستگی های نظامی ایران در کشورهای عربی به بغداد رفت و تا بهمن 1337 در این پست بود.
در بازگشت به تهران پس از مدتی رئیس پلیس تهران و سپس معاون شهربانی کل کشور شد و پس از مدت کوتاهی، پس از نصیری به ریاست شهربانی کل کشور رسید.
مبصر حدود شش سال (1343 لغایت 1349) در این سمت بود.
در پی بروز انقلاب بین وی و نصیری و درخواست اشرف پهلوی مبصر از شهربانی کنار گذاشته شد.
پس از برکناری در خرداد 1351 به معاونت نخست وزیر و سرپرستی سازمان دفاع غیرنظامی منصوب شد و سرانجام در 29 /6 /1352 بازنشسته شد.
در جریان انقلاب اسلامی مبصر بطور قاچاق به ترکیه رفت و از آنجا نیز راهی انگلیس شد.
ر.ک، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 48


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.