صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 21 آذر 1349


متن سند:

از: 302 به: عرض میرساند جلال آهنچیان در یک مذاکره خصوصی با ملیحه خسروانی ضمن اظهار پاره ای مطالب ملیحه اظهار داشت یک گله ای هم من دیشب کرده ام انشاءالله رسیدگی میکند.
گفتم منزل ما و جاهای دیگر را کنترل میکنند و آزادی مردم رااز بین میبرند او گفت تو یک شرحی بنویس ببینم چه کسی اینکار را می کند و سپس ملیحه1 گفت...
میخورند غلط می کنند مگر مملکت کمونیستی است هر کس میخواهد روی حسابهای شخصی خودش با مردم حسابهایی دارد و میخواهد دزدی و پدرسوختگی کند نبایستی که این کارها انجام شود ما یک مملکت شاهنشاهی داریم ما مملکت سوویت یونیون2 (Soviet anion) که نداریم که مردم تحت کنترل و رژیم این آدمهایی که از مردی و همه چیز بری هستند باشند آهنچیان گفت او با من دعوا هم کرد که چرا به من نگفتی ملیحه گفت من هم یک روز گفتم اگر اینطور باشد من هم می روم آن طرف چیز می شوم و به جلال آهنچیان اظهار داشت حالا فهمیدی آدمها وقتی هم خیلی آرامند غیرتی می شوند و حالا وقتی رسیدگی کنند معلوم می شود همان پائینی ها این چیزها را بخاطر کلاشی و اخاذی از خودشان در آورده اند.
آهنچیان سؤال نمود که آیا او حالا اینکار را انجام میدهد ملیحه گفت صددرصد خواهی دید حالا این را به چه صورتی در می آورم.
حق ندارند توی دنیای آزاد که کسی کاری نمی کند و گذشته های همه صاف و مرتب است.
بلکه دو نفر بخواهند با یک نفر معاشقه کنند که کسی نفهمد بزندگی اشخاص چکار دارند.
آهنچیان گفت همین مسئله یک امر خصوصی است و من تعجب می کنم.
ملیحه گفت این بادمجان دور قاب چین ها هستند که از یکی پول می گیرند.
شما که یک دفعه به آنها کمک می کنی آنها چشده خور میشوند و هی میآیند و سیخونک می زنند من یک داستانی را برای او تعریف کردم شاخ در آورد.
گفتم یک آدمی برای خودش یک محلی گرفته که بره عشق کند و را...
بگذارد مردم میروند کنترل می کنند ولی او گفت چنین چیزی محال است ملیحه گفت بلکه امروز من بخواهم بروم برای خودم سرکوه قاف یک آپارتمان بگیرم کسی نداند من چکار می کنم پس باید اینکارها را کنترل کنند.
اگر یک چنین چیزی مد شود امنیت اجتماعی تمام مردم از بین می رود و آهنچیان با تأکید اظهار میداشت واقعا همینطور است.
ملیحه گفت آدم دیگر جرأت نمی کند در خیابان راه برود بلکه من بخواهم توی خیابان با فلان آقا یکمرتبه ببینم با فلان خانم می رود آن وقت آنکه تمامش تویش جنایت می شود.
گفته اند دنیای آزاد آهنچیان سؤال نمود همه اینها را به او گفتی ملیحه گفت دیشب نه یک روز دیگر گفتم اصلاً باور نمی کرد و گفت باز دروغ گفتی؟ آهنچیان گفت مگر آن تصمیماتی که در آنجا گرفته می شود اون در این کار دخالت ندارد من این را می خواهم بفهمم ملیحه گفت تصمیمی نگرفته خودش تعریف کرد این پائین تری ها به واسطه اینکه از مردم اخاذی کنند پا می شوند یک چنین چیزی را بهانه می کنند و یک دروغ به این و یک دروغ به آن می گویند و بعد هم از آنها پول می گیرند و اینها را میترسانند و هی می برند و می آورند.
ملیحه گفت باید آدم تا یک چنین چیزی دید برود و بگوید برای تلفن خودم هم من یک جایی نوشتم.
خودش گفت که چه کار کن.
آخر حق ندارند اگر در دنیا صدایش در بیاید.
گند در میآید مگر می توانند یک چنین کاری بکنند.
آهنچیان اظهار داشت این کارها نبایستی برای کسانی باشد که در این مملکت از هر نظر امتحان خود را داده اند باشد ملیحه پاسخ داد بله هر وقت اگر یک چیز سیاسی از آدم دیدند که آدم یک خطای کوچکی کرده بله آنها آزادند ولی تا موقعی که آدم حرکت زشتی نداشته و گذشته پاکی داشته حق ندارند.
تلفن یکی از چیزهایی است که آدم میخواهد توی تلفن با یکی معاشقه کند و حرفهای خصوصی بزند این دیگر به حریم آزادی فردی اشخاص دخالت کردن یکی از مسائل زشت و زننده است.
آن یکی خانه آدم.
یکی میخواهد برود الواتی کند به کسی چه مربوط.
حالا بمن گفتند آن آدمی که اینکار را کرده اتفاقا آدمش هست.
من امروز به او تلفن کردم نبود که بیآید ببرمش آنجا یکساعتی که بگوید که کجائی داشته میرفته الواتی هی میآمده اند چیز میکردند (رژه میرفتند) ملیحه اظهار نمود که او گفت اینکارها را پائینی ها می کنند و بالائیها این دستور را هیچوقت نمی دهند و سپس ملیحه گفت مردی که به نان شب محتاج است می رود یک حرفی میزند و دو هزار تومان میگیرد و میگوید دنبالتم و یارو را میترساند.
آهنچیان گفت آخر مردم آبرو دارند مثلاً آدمی که می رود الواتی مثلاً زن دارد اگر صدای موضوع در بیاید آبرویش می رود پس از آبرویش می ترسد و طبعا خودش را محدود می کند و سپس گفت اصلاً این کارها نبایستی در شأن یک چنین دستگاهی باشد.
این دستگاه برای چیز دیگری است باید یک مشت افراد منحرفی که با خارجی ها تماس دارند و بر علیه امنیت مملکت میخواهند اقداماتی بکنند بایستی بگیرند و پدرشان را در بیاورند و اعدامشان کنند.
ملیحه گفت حالا هم اینکارها را می کنند آهنچیان گفت نه آدمی مثل من که هیچوقت در دستگاه دولتی نبوده و از دولت حقوقی نگرفته و هیچوقت هم با خارجی ها تماس ندارم جز معامله و آخر سال هم بیآیم میلیونها ریال یاتومان مالیات بدستگاه دولت بدهم یک چنین کاری بکنند واقعا دور از انصاف است این اقدام چه از طرف پائینی ها باشد و چه از طرف مسئولین در هر شرایطی که باشد.
آنها هر موقع آمده اند و هر چه خواسته اند من تمام زندگی خود را در اختیار آنها قرار داده ام.
ملیحه گفت شما تقصیر خودتان است اگر من بودم تحمل نمیکردم و دفعه اول که می آمدند یک عریضه می نوشتم و شکایت میکردم که آخر منکه کاری نکردم.
یک وقت می بینی آدم یک ناراحتی کوچک سیاسی دارد میگوید خوب لای سبیل در کنم ولی وقتی آدم کاری نکرده نباید اصلاً جواب بدهد.
آهنچیان گفت من در تمام مدت زندگیم در یک حزب نبوده ام.
ملیحه گفت شما قرار بود وقتی که این آدم آمد بیرونش کنید و شما خودتان اشتباه کردید باید روز اول که آمد از شما سؤالاتی کند شما قرار بود بگویید برو بیرون والا محل کلانتری دارد و منکه کاری نکرده ام و شما اجازه پرسش از من ندارید.
ملیحه گفت اصلاً این سازمان برای آزادی فردی مردم درست شده نباید که این کارها را بکنند.
این سازمان برای راحتی مردم است نباید که به این همه بودجه و دردسر و بیا و برو اینجا هم بشود مثل کشورهای پشت پرده آهنین مردم توی خانه نتوانند با تلفن حرف بزنند پس اگر اینطور باشد همه می روند آن کشور دیگر.
پس چرا دیگر زحمت بکشند و سرمایه بگذارند که اینجا یک کشور آزادی باشد.
دیگر دنیا روی اینکارها می خندد که زن و شوهر را جاسوس هم می گذارند و از توی مستراح و از توی دیوار میکروفون می گذارند و حتی کنترل می کنند که موقعی که مردم شب میخوابند چطور معاشقه می کنند آن وقت اینجا هم اینطور باشد این غیر ممکن است و قابل قبول نیست و من تعجب می کنم آهنچیان گفت ولی در اصالت اینکار هیچ تردید نداشته باش و اگر خود او تحقیق کند به او میگویند که درست است یا درست نیست ملیحه گفت حالا او میرود دنبال می کند تا بگردد و پیدا کند و بمن گفت تو با او کار نداشته باش یک کاغذ بنویس به آنجا که تا ابد درش بسته شود.

توضیحات سند:

1ـ لحن گستاخانه ملیحه نعیمی با نهاد کنترل کننده که ساواک بود حکایت از قدرت و موقعیت او در رژیم گذشته و کانونهای ذی نفوذی که قدرت امر و نهی به شاه را داشتند می نماید، در صفحات قبلی از همکاری پدرش با سرویس انگلستان مطالبی ذکر شد و همچنین در آنجا ذکر شد که ملیحه نیز با سرویس های خارجی ارتباط دارد، مجموعه این ارتباطات او را فردی ذاتا جاسوسه بود و پشتیبانی بیگانگان او را در مقابل نهادهای دهشتناکی چون ساواک گستاخ کرده بود.
و با پشتیبانی که داشت او را جسور می نمود.
2ـ منظور نظام های سوسیالیستی و کمونیستی است.

منبع:

کتاب پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 263




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.