موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
تاریخ سند: 30 شهریور 1342
موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان
متن سند:
شماره: 19 /322 اداره دوم عملیات پیش از ظهر روز گذشته 29 /6 /42 جلسه هفتگی منزل اسداله رشیدیان تشکیل و در حدود یکصد نفر از طبقات مختلف و از جمله جمال اویسی.شیخ رضایی کارمند وزارت فرهنگ، حسین رمضان یخی، پاکدامن، هاشمی، طلان معینی، احتشام و مهندس غدیری کارمند وزارت کار در آن شرکت کردند در این جلسه در مورد انتخابات مجلس شورایملی مذاکره شد و طلان گفت در بین کسانی که انتخاب شده اند فقط اکبر امیراحمدی نماینده کارگران بلورسازی بسیار صالح و مورد علاقه کارگران است و منافع زحمتشکان را حفظ خواهد کرد.
رشیدیان پاسخ داد در عین حال که من خوشحالم چند نفر از کارگران را هم از صندوق بیرون آورده اند ولی به طور کلی هیچیک از انتخاب شدگان کاندیدای مردم نبوده اند.
اکبر امیراحمدی هم هر قدر که مورد حمایت کارگران باشد حداکثر دارای شش هزار رأی طبیعی بوده است و پر واضح است که دولت اینها را از صندوق بیرون آورده و دولت لااقل می بایستی کسانی را از صندوق بیرون بیاورد که برای مجلس شورای ملی مناسب بوده و شایسته این کار باشند و برعکس آقای مهندس مالک کارمند شرکت واحد اتوبوسرانی تهران چون شوهر خواهر آقای شجاع ملایری مدیرعامل آن شرکت بوده از صندوق (آن هم با آن آراء کذایی) بیرون آمده یا آنکه عده ای از پزشکان خوب را انتخاب کرده اند (مانند دکتر موثقی از تهران و دکتر سهامی را از مشهد که این اشخاص پزشکی می توانند به کشور و مردم خدمت کنند.
ولی در مجلس شورایملی قادر به هیچ خدمتی نخواهند بود و هیچکدام اطلاعاتی در مورد امور مجلس شورای ملی ندارند) منتها در عین حال که هیچ کدام از آنها نمایندگان مردم نمی باشند باید در مجلس شورای ملی اگر شایستگی داشته باشند به مردم خدمت کنند تا در خلال نمایندگی مورد علاقه مردم واقع شوند و نمایندگان مردم شناخته شوند.
طلان گفت اکبر امیراحمدی که در مکتب شما (منظور رشیدیان) ترقی کرده و نماینده کارگران شده هر جا که در اثر بیسوادی قادر به تهیه طرح و لایحه نباشد باید آخر شب نزد شما بیاید و کسب تکلیف و دستور کند و بالاخره وی با اینکه بدست دولت انتخاب شده ولی منافع طبقه خود را حفظ خواهد کرد.
معینی که سابقا نماینده کارگران قسمتی از بخش های راه آهن بوده اظهار داشت.
قره چورلو که یک نفر چاقوکش می باشد چگونه می تواند نماینده مجلس شورایملی و طرفدار حقوق کارگران باشد.
من در کنگره به کاندیدا شدن قره چورلو و چند نفر دیگر اعتراض کردم ولی به تحریک وی می خواستند من را بکشند و دو روز پیش از روز اخذ رأی در راه آهن دستور دادند که کلیه کارگران برگ انتخابات را به روسای راه آهن تسلیم نمایند که اسامی کاندیدای دولتی را بنویسند و روز اخذ رأی برای ریختن در صندوقها به کارگران مسترد دارند ولی من با جمع آوری کارتهای انتخابات مخالفت کردم و در ساعت 11 بعدازظهر که به منزل بازگشت کردم مقابل منزلم به وسیله مأمور سازمان امنیت دستگیر و من را نزد آقای سرهنگ مولوی1 بردند.
آقای سرهنگ مولوی علت مخالفت من را با جمع آوری کارتها پرسیدند و پاسخ دادم من در زمان جنگ در راه مملکت هفت گلوله خورده ام و اکنون هم که به نام نماینده کارگران به شاهنشاه خدمت می کنم می خواهم منویات شاهنشاه را که آزادی انتخابات است اجرا کنم.
آقای سرهنگ مولوی گفتند منویات شاهنشاه این است که لیست کنگره به زور از صندوق بیرون بیایند و اگر شما در راه آهن مخالفت کنید بیچاره خواهید شد.
معینی گفت با این ترتیب همه مردم می دانند این انتخابات با چه وضعی صورت گرفته است.
در مورد انتخابات حسین رمضان یخی و چند نفر دیگر صحبت کردند و همگی انتخابات را و اینکه هرکدام از انتخابات شدگان در حدود 160 هزار رأی داشتند مسخره کردند و گفتند طرز انتخابات این دوره از تمام ادوار مسخره آمیزتر و ننگین تر بوده است.
طلان با دو سه نفر اشخاصی که نزدیک او نشسته بودند به طور خصوصی گفت برنامه من و دوستانم این است که اکبر امیراحمدی را وادار کنیم ابتدا چند جلسه از روی نوشته نطق های پر شوری به نفع شاه ایراد کند و حتی اعلام کند که در هیچ یک از کشورهای پرولتاریایی و سوسیالیستی دیده نمی شود که یک کارگر به مجلس شورای ملی راه یافته باشد ولی در کشور ایران براثر الطاف شاه و براثر عدالت و مساواتی که برقرار شده چند نفر کارگر به مجلس رفته اند.
البته نطق اکبر امیراحمدی را دولت ایران به همه کشورها خواهد فرستاد و به زبانهای مختلف چاپ خواهد شد (برای آنکه تعریف از شاه می باشد) پس از اینکه چند جلسه در مجلس اینگونه نطق ها را ایراد کرد و مورد اعتماد شاه و دولت قرار گرفت بلافاصله اکبر امیراحمدی را مجبور خواهیم کرد که چند طرح و لایحه به نفع کارگران و مردم تهیه و از دستگاه بخواهد که این چند طرح نیز به تصویب مجلس برسد و خدمتی به کارگران بشود.
بدیهی است پس از آن نطق های اولی به وی دستگاه این آوانس را خواهد داد.
طلان افزود من در دانشگاه دوستان فراوانی دارم که همگی دانشمند و فاضل و نویسنده هستند و اکبر امیراحمدی را به وسایلی با آنها آشنا خواهم کرد و او را تحت تأثیر دوستان دانشگاهی خود قرار خواهم داد که از آن پس تحت ارشاد آنان قرار گیرد و موضوعاتی را که او باید در مجلس بیان کند از روی نوشته و دیکته نامبردگان باشد.
شیخ رضایی و دو نفر دیگر گفتند که طبق اطلاع موثق موقعی که بانو نهزت نفیسی در شهر بافت مشغول نطق انتخاباتی بوده کلیه مردان حاضر در آن جلسه همگی شلوارهای خود را پایین کشیدند و لخت مقابل مشارالیها ایستادند و بعضی می گویند که براثر این عمل بانو نفیسی از جلسه خارج شد و بعضی می گویند با همان وضع به نطق خود ادامه داده است.
مهندس انزلچی پیشکار رشیدیان می گفت در شهر تبریز نیز توانستند اهالی شهر را مجبور به دریافت کارت الکترال و شرکت در انتخابات کنند و در نتیجه کاندیدای کنگره در تبریز نفر اول آن با داشتن 2100 رأی و نفر آخری با 1100 رأی به عنوان نماینده مجلس تعیین شده است.
جلسه در ساعت سه ربع بعدازظهر پایان یافت.
در پرونده اسداله رشیدیان بایگانی شود.
1 /7 /42 گیرندگان: ساواک تهران ـ اداره یکم عملیات تعداد نسخه: 5
توضیحات سند:
1ـ سرهنگ علی اکبر مولوی فرزند عبدالحسین در سال 1300 ه ش در تهران بدنیا آمد.سرتیپ علی اکبر مولوی، از مهره های سرسپرده رژیم شاه و از مأموران امنیتی آن رژیم به شمار می رفت.
او عامل دستگیری دکتر حسین فاطمی در بهمن 1332 و مأمور کنترل دکتر مصدق در تبعیدگاهش بود.
در سال 1342 به مدرسه فیضیه قم حمله کرد و تعداد زیادی از طلاب را کشته یا زخمی نمود.
در شب قبل از تبعید حضرت امام خمینی (سلام اللّه علیه) به ترکیه نیز او به همراه نیروهایی از هوابرد به قم رفت و امام را به تهران آورد.
وی مدتی ریاست ساواک تهران را عهده دار بود و در دستگیری، بازجویی و شکنجه مخالفان رژیم نقش بسزایی داشت.
در شهریور 1349 به سمت معاون پلیس راه و در تیرماه 1350 به عنوان رئیس پلیس راه منصوب گردید.
مولوی در پنجم اردیبهشت 1351 بر اثر سقوط هلیکوپتر درگذشت.
ر.ک : دانشجویان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی مهدی عراقی، ناگفته ها، صص 160 و 199 و 204