صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات ناصر مکارم شیرازی در مسجد هدایت

تاریخ سند: 13 خرداد 1342


موضوع: اظهارات ناصر مکارم شیرازی در مسجد هدایت


متن سند:

شماره: 457/ س ت تاریخ: 13 /3 /1342
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: اظهارات ناصر مکارم شیرازی در مسجد هدایت1

ساعت 1730 روز 12 /3 /42 ناصر مکارم شیرازی در مسجد هدایت واقع در خیابان اسلامبول به منبر رفت پس از تلاوت آیه‌ای از قرآن درباره علت قیام حسین‌بن‌علی صحبت نمود و اظهار نمود بنی‌امیه فساد و ظلم و جور را به حد اعلاء رسانیده بودند که حسین‌بن‌علی قیام نمود تا اینکه شهید شد. به شما می‌گویم در این مملکت اسلامی چگونه حکومت می‌کنند. اکنون دشمنان اسلام کمتر از زمان بنی‌امیه نیستند. اکنون بین هیئت حاکمه و روحانیون اختلاف پیدا شده که اسم اختلاف را نمی‌شود روی آن موضوع گذشت بلکه باید گفت ما روحانیون با یک عده شمر و یزید قدیم طرف هستیم. با منطق ثابت می‌کنم که این رژیم فاسد چگونه مردم را گول می‌زند. دستگاه ما علیه جهل و نادانی اقدام می‌نماید و به قول خودشان به دهات و اطراف معلم می‌فرستند تا مردم را از جهل و نادانی نجات دهند ولی از طرف دیگر دانشگاه و دانشجویان را می‌کوبند و آنان را مضروب می‌کنند. آیا این است معنی توسعه علم و دانش. آیا این است دستور خداوند و قرآن. دیگر مسئله زنان است چندی پیش در منزل بودم شنیدم زنانی که معلوم‌الحال می‌باشند در کوچه داد می‌زنند و برای رهانیدن زنان از جهل و نادانی اعانه جمع می‌نمودند و از طرفی یک رقاصه را با تجلیل و تکریم وارد می‌کنند تا به زنان ایران درس به دست آوردن آزادی بدهد تا هنرپیشه و رقاصه شوند. طبق آماری که در یکی از نشریات نوشته شده بود این ستاره معروفه تعداد 36 عدد چمدان از البسه و 24 جفت کفش همراه خود آورده بود و این زن به عنوان یکی از زنان خوب جهان به زنان ایران معرفی شده است. آیا بدین طریق می‌شود زنان را از جهل و نادانی نجات داد. این است منطق یک دولت اسلامی. در ایران مسیحی‌ها. بهائی‌ها. زردشتی‌ها و اسرائیلی‌ها هر یک دارای نشریه‌ای می‌باشند و در محلی تجمع می‌نمایند و ما که در این کشور اکثریت داریم و ملت مسلمان هستیم حتی دارای یک نشریه دینی نیستیم. در گذشته نشریه‌ای به نام مکتب اسلام منتشر می‌شد که توقیف گردید و نشریه دینی دیگری منتشر شد، ولی
آن را هم توقیف کردند و حتی بنده به رئیس آگاهی شهربانی قم مراجعه نمودم و گفتم شما نشریه مکتب اسلام را توقیف نمودید این یکی را دیگر برای چه توقیف کردید. ایشان گفتند برای اینکه پشت جلد نوشته بود مکتب اسلام. آیا این منطق برای توقیف یک نشریه دینی کافی است. سپس به دادگستری مراجعه نمودم و گفتم به چه دلیل شما نمی‌گذارید نشریه منتشر شود. در دادگستری به من گفتند ما توقیف نکردیم شما می‌توانید آن را چاپ و منتشر نمایید ولی مجدداً چاپ و مأمورین آگاهی از انتشار آن جلوگیری نمودند و یکی دیگر از منطق‌های هیئت حاکمه این است که وقتی طرح 12 ماده‌ای را به قضات دادگستری دادند که آن را به اجراء نمایند، قضات گفتند این طرح صحیح است ولی باید به تصویب مجلس برسد و به همین علت در روزنامه‌ها قضات را جاهل معرفی نموده‌اند. من می‌گویم شما قضات را جاهل و دانشجویان را توده‌ای و روحانیون را مرتجع حساب کنید2 پس کیست که با عقاید شما موافق باشد اکثریت مردم با ما هستند پس شما هستید با سرنیزه‌هایتان. اما ما بر دل‌ها حکومت می‌کنیم و شما با زور سرنیزه. روایت است وقتی که قاصدی از کوفه می‌آمد در راه با امام حسین برخورد نمود. امام پرسید در کوفه چه خبر است. قاصد گفت من کوفه را در دو کلمه تشریح می‌کنم. شما بر دل‌ها حکومت می‌کنید و یزید با سرنیزه بر مردم حکومت می‌کند و اکنون هم در این کشور حکومت سر نیزه‌ای شده است. موضوع دیگر راجع به مرکز یهودیان در لندن است که 2000 نفر به خرج دولت ایران به آنجا رفته‌اند یهودیان ادعا می‌کنند که امام زمان[عج] را در صد سال قبل به دار آویختند.3 آیا با چنین مردمانی که دشمن اسلام هستند باید کمک و مدارا نمود. سخنرانی نامبرده در ساعت 1900 خاتمه پذیرفت.
بخش 2 . 13 /2 /43

توضیحات سند:

1. در گزارش دیگری که از این سخنرانی تهیه گردیده، ساعت شروع مجلس،1630 نوشته شده و در بخشی از آن آمده است: «ساعت 30 /16 روز یکشنبه 12 /3 /42 مجلس سوگواری از طرف انجمن دانشجویان اسلامی به مناسبت ماه محرم با حضور یک هزار نفر از دانشجویان دانشگاه . افراد جبهه ملی و سایر طبقات در مسجد هدایت واقع در خیابان اسلامبول تشکیل شد. ساعت 17 برنامه مراسم فوق توسط یکی از دانشجویان قرائت شد و از حضور حضار در این مسجد اظهار تشکر کرد. بعد آیاتی از کلام‌الله مجید قرائت شد و یکی از دانشجویان آن را ترجمه می‌نمود. آنگاه مقاله قیام حسین بن علی (ع) توسط یکی از دانشجویان خوانده شد در این مقاله مردم را دعوت به اتحاد. کسب ایمان به خدای یگانه. الهام از هدف‌های امام حسین (ع) دعوت می‌نمود ولی موقعی که خواست مقاله فوق را بخواند گفت ( به نام اولین رهبر بت‌شکن و برانداختن بساط ظلم و تعدی و بی‌دینی و...) بعد از خاتمه این مقاله آقای ناصر مکارم شیرازی واعظ بالای منبر رفت و ضمن مقدمه‌ای گفت بسیار خوشوقتم که موفق به حضور در این مجلس شده‌ام. از مشاهده شماها بسیار مسرورم شاید بگویید که در عصر ما جوانان پی شهوت‌رانی و غیره می‌روند ولی ببینید گروهی از بهترین و ارزنده‌ترین جوانان تحصیل‌کرده آینده این مملکت و جوانان روشنفکر در این محل جمع شده و به عزاداری مشغول شدند...
این جلسه در ساعت 30 /19 پایان یافت و ساعت 17 روز عاشورا این مجلس تشکیل و درباره پیروزی از آن امام‌حسین شد آقای ناصر مکارم شیرازی صحبت می‌نمایند. پس از ختم مجلس مقداری اعلامیه آیت‌الله میلانی. خمینی. دعوت‌نامۀ مکتب توحید و تراکت مربوط به نهضت آزادی ایران (گفته حسین بن علی (ع) رژیم فاسد دیکتاتوری که قصد انهدام دین و ملت ایران را دارد مردانه بپا خیزیم و مبارزه‌ای را که آغاز کردیم تا آخرین نفر و آخرین قطره خون ادامه دهیم. دانشجویان نهضت آزادی ایران.» بخش ضمائم اعلامیه آیت‌الله میلانی(ره) که دارای تاریخ 22 ذی الحجه 1282 و دارای عنوانِ «نامۀ حضرت آیت‌الله العظمی آقای میلانی به حضرات آیت‌الله عظام قم دامت برکاتهم» و درباره حوادث مدرسه فیضیه قم می‌باشد و همچنین تراکت «دانشجویان نهضت آزادی» در بخش ضمائم آمده است.
2. اصل: می‌کنند
3. این صحبت، پیرامون حمایت دولت ایران از تشکیلات بهائیت برای حضور در همایشی در لندن می‌باشد و منظور از به دار آویختن امام زمان (عج) توسط آنان، اشاره به به دار آویختن علی محمد شیرازی است که در ابتدا خود را «باب بقیه‌الله» و پس از چندی خود را «بقیه‌الله» و در نهایت خود را «پیامبر» نامید. امام خمینی(ره) درباره‌ی خطر بهائیت که یکی از بازوان رژیم غاصب صهیونیسم در ایران است و ارتباط رژیم شاهنشاهی با آنان، در تاریخ 8 تیرماه سال 1343، خطاب به روحانیون و طلاب تهران، که به دیدار ایشان رفته بودند، می‌فرماید: « امروز روزى نیست که در خانه نشست و دعا خواند؛ روز مبارزه است. روزى است که دشمن به دین حمله مى‌کند و ما باید در مقابل بایستیم؛ و من تا آخرین قطره خونم مى‌ایستم؛ و شما هم، باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر، دین را تهدید مى‌کند. اگر ما کارى به دولتی‌ها نداشته باشیم، آنها کار دارند. چنانکه من در آخرین جلسه ملاقات دکتر صدر، وزیر کشور، گفتم: « ما کارى به شما نداریم؛ مشروط بر آنکه شما هم کارى به دین ما نداشته باشید.» ولى نه؛ اینها کار دارند، منتها کم کم، امروز بهاییت را در ادارات راه مى‌دهند، و با یهودی‌ها ارتباط برقرار مى‌کنند؛ و فردا مى‌گویند اصلاً دین باید از قانون الغا شود. خطر به قدرى زیاد است که هر کس درک کند، نمى‌تواند راحت بنشیند...» (صحیفه امام، ج ‌1، ص 347)

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 45


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.