صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 20 خرداد 1344


متن سند:

بسمه تعالی وداع ـ مادر1 مادر...
آیا می توانم محبت تو را که همچو آتشی در زیر خاکستر نهفته فراموش کنم آیا می توانم محبت خود را نسبت به تو که پس از تقسیمش صورت قدردانی به خود گرفته و باز شعله کشیده زیر پا نهم.
مادر...
من به جایگاهی می روم که همه می روند به جایی می روم که آغاز زندگی جاوید است با تو وداع می کنم...
وداع به تو می گویم خوشحال باش ـ اما امر نمیکنم.
مادر ـ می دانی آنچیز که به زندگی ارزش می دهدچیست: ایمان ـ عقیده به مبدأی بی نیاز ـ یگانه و...
، ما به سوی او بازمی گردیم.
هم چنانکه آمدیم ولی می توانم بگویم خوشحال باش ـ هیچ گاه امید را از دست مده و مأیوس مباش چون یأس مرگ آور است.
مادر...
محرومیت نیز مرحله ای از تکامل است.
من مدتی از تو دورم و به وادی جاوید مسافرت می کنم.
از تو می خواهم کمی به زندگانی حسین بن علی (ع) توجه کنی، لحظات حساس آخر و موقعیت حضرت زینب (ع) را به نظر آوری.
مادر...
مرا ببخش از این که گفتم از تو دروم.
نه این طور نیست.
من که همان فرزندانم باشم کنار تو و تونیز مانند همیشه من را در دامن مهر و محبت خود پرورش خواهی داد و مادر فرزندانت را نیز همچون دختری محروم دلداری خواهی داد.
مادر...
نمی دانم با چه بیانی محبت های تو را بر روی کاغذ بیاورم با تو وداع می کنم از تو می خواهم آن ها را با محبت خود به مسیر اسلام راهنمایی کنی متشکرم.
مادر خدای را شکر نما که مرا از دست مردمی ستمکار نجات می بخشد و شهادت را در برابر شرافت نصیبم می کند.
خدایا مرا به حال خود وامگذار و مادر توانایم را به تو می سپارم و از تو خواستارم که او را با محبت سرشارش در برابر ناملایمات زندگی پایدار داری.
آمین یا رب العالمین با تو وداع می کنم محتاج رحمت الهی و بخشش تو مهدی 20 /3 /44

توضیحات سند:

1ـ مادر شهید عراقی، بنام ام لیلا امامزاده قاسمی، در دامن خود، فرزندی برومند و شهادت طلب، چون حاج مهدی عراقی را تربیت کرد و در کوران مبارزات، با او همراه بود.
این وصیت نامه ای است که شهید عراقی پس از محکوم شدن به اعدام، در زندان برای مادر خود، تحریر کرده است.

منبع:

کتاب شهید حاج مهدی عراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 127

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.