موضوع : بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک
تاریخ سند: 7 آذر 1341
موضوع : بیانات آقای فلسفی در مسجد ارک
متن سند:
شماره : 1929/ س ت /3 از ساعت 21 18 روز 6 /9 /41 مجلس وعظ در مسجد ارک برگزار گردید در ساعـت 43 18 آقای فلسفی بمنبر رفت و پس از تلاوت و تفسیر آیه ای از قرآن مجید و ذکر مقدمه در مورد تصویب دولت برای شرکت نسوان در انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی اظهار داشت آقایان اطلاع دارید که دولت چندی پیش برای انجام مقاصد شوم و پلید خود مسئله انتخابات ایالتی و ولایتی و شرکت نسوان در آنرا مطرح نموده آیا اینعمل درست است که با تعطیل مجلسین چند نفر دور هم بنشینند و تصویبنامه ای تنظیم کرده و بمردم تحمیل نمایند آنهم تصویبنامه ای که با شئونات دین مبین اسلام و قرآن مغایرت دارد آیا کارهای عمرانی دولت باتمام رسیده است؟ اینهمه فقر و فلاکت و بدبختی و فساد و پایمال کردن حقوق ملت و عدم آزادی مطبوعات دستگیری مردم غیور و آزاده زائیده حکومت هیئت حاکمه است شرم آور است که دولت با این اعمال ننگین خود دم از آزادی میزند اکنون یک نمونه زنده ای از آزادی بمعنای واقعی را برای شما شرح خواهم داد تا ثابت شود که تفاوت بین آن آزادی و دموکراسی و این آزادی مورد ادعای دولت تا چه اندازه است در زمان حکومت روزولت در امریکا فقط 400 نفر از 165 میلیون نفر مردم آمریکا با حکومت وقت مخالف بودند و همین عده قلیل تصمیم گرفتند با تظاهرات شدید خواسته های خود را بمردم امریکا اعلام دارند و یکروز دسته جمعی ضمن دادن شعار روانه کاخ مقر ریاست جمهور شدند و افراد پلیس جهت متفرق نمودن آنان از ریاست جمهوری کسب تکلیف کردند ولی رئیس جمهور جواب داد که خواسته این 400 نفر از نظر ما محترم است و باید بآن ترتیب اثر داده شود و کسی حق ندارد مزاحمت آنها را فراهم نماید.سپس آقای فلسفی اظهار نمود آقایان مأمورین دولت خوب گوشهایتان را باز کنید و بروید باربابانتان گزارش دهید که آزادی حقیقی آنست که مردم امریکا و روزولت عمل کردند نه این آزادی ننگین متداول در مملکت ما.
و پس از ذکر چند نمونه از آزادی اضافه نمود ما هم زمانی آزاد میزیستیم آن آزادی را که اجداد ما در زمان پیغمبر (ص) و علی (ع) و عمر داشتند و اکنون مدت مدیدی از آن میگذرد در حال حاضر در هیچیک از ممالک مترقی دنیا نیست ضمنا آزادی بیش از اندازه نیز برای جامعه مضر است و برای نمونه باید آماریرا که چندی قبل از نوزادان دولت ایالت متحده آمریکا منتشر گردیده ذکر نمود تعداد نوزادان در آن آمار چهار میلیون و ششصد هزار نفر بود که با حساب دقیق 000 /350 نفر آنها از زنا بوجود آمده بودند و همچنین در آماری که از دولت انگلستان قید شده که از هر 10 نفر نوزاد یک نفر از زنا بدنیا آمده اند و اینعمل باعث بدنامی و خواری این دولتها در جهان شده است و اکنون با تمام قوا میخواهند جلو اینکار را بگیرند.
در ایران نیز این قبیل اعمال زیاد بچشم میخورد آقایان بهتر میدانید که مسئولین امور مملکت در فصل تابستان و ماه محرم و غیره در کنار دریای خزر و سایر تفرجگاههای این کشور دست بچه فجایعی میزنند.
و با کمال پستی و وقاحت بناموس مردم دست درازی نموده و بشئونات اسلام توهین می کنند.
مرتبا می شنویم که دولت بفئودالها حمله میکند آیا خود آنها جزو فئودالها نیستند مگر اسلام نبود که ریشه فئودالیسم (بنده فروشی و برده فروشی) را از بین برد و حقوق همه را بنسبت مساوی تقسیم نمود این شما هیئت حاکمه هستید که با تعظیم و چاکر و بنده ام مردم را برده و اسیر خود نموده اید و آنانرا مانند توپ بیکدیگر پاس میدهید بعناوین مختلف اخاذی میکنید و با کمال بی شرمی بعیش و نوش میپردازید آیا نباید سزای این اعمال خائنانه خود را ببینید آیا آه و ناله این 15 میلیون نفر لخت و عریان شما را ذلیل نخواهد کرد؟ چندی پیش از یکی از آقایان علماء شنیدم که میگفت از وقتیکه آیت اله بروجردی فوت نموده اسلام از ایران ریشه کن شده است ولی من در جواب میگویم مگر بعد از وفات پیغمبر و علی اسلام از بین رفت و خطاب به جمعیت گفت بازاریان ـ کارمندان ـ دانشجویان ـ دانش آموزان ـ کارگران غیرتمند ایران قیام کنید و با این بی دینان و بهائی مسلکان مبارزه کنید و ریشه آنها را برکنید تا ثابت شود که علی زنده است، پیغمبر زنده است و دین اسلام زوال پذیر نیست بیش از این اجازه ندهید این دولت غیر قانونی دین اسلام را خوار کند هیئت حاکمه ملت مسلمان و مفتخر ایران را بین جهانیان خوار و لجن مال نموده ناموس عمومی در معرض خطر قرار گرفته فحشاء بحد اعلا رسیده است.
آیا مگر میشود چند نفر قلدر و بی دین در پوشش هیئت دولت در اطاقهای سرپوشیده برای خود تصویبنامه غیر قانونی طرح نمایند مگر میشود چند نفر پست و رذل با سرنوشت مردم یک مملکت بازی کنند در کجای دنیا دیده شده که بازاری زحمتکش و کارگر مسلمان و همچنین علماء و روحانیون را با کمال وقاحت در غل و زنجیر کشیده و اسیر نمایند تا کی باید خون مردم بیگناه را مکید تا کی باید صدا و ناله مردم را در گلو خفه کرد تا کی باید دیکتاتوری برقرار باشد (در این هنگام مردم از فرط عصبانیت میگریستند) سپس اظهار داشت ای مردم غیور متحد شوید و در این جهاد مقدس شرکت کنید در این مبارزه دینی که علماء و روحانیون در صف اول قرار دارند همت نمائید و تا دم مرگ با ما همکاری کنید من در این مکان مقدس سوگند یاد میکنم که تا این خائنین را سرکوب نسازیم از پای نخواهیم نشست من بآقای علم که گویا خود را رئیس دولت معرفی میکند میگویم که دیگر نمیشود این قدرت فشرده و زوال ناپذیر مردم مسلمان را از بین برد این اجتماع عظیم مسلمین در این هوای سرد و نامساعد که جای خالی در صحن و شبستان و حیاط یافت نمیشود نشانه بارز بیداری مردم مسلمان و پشتیبانی آنها از اقدام روحانیون و علماء در زنده نگهداشتن اسلام است سپس درباره کتاب (حکومت مردم) که از طرف وزارت دادگستری امریکا انتشار یافته و مربوط بآزادی عقاید ملت بود صحبت نمود اضافه کرد که یکنفر از آشنایانم که از سوئیس آمده بود تعریف میکرد روزی در سوئیس سوار ترنی شدم در ایستگاههای بعدی چون محل برای نشستن موجود نبود اشخاص زیادی سرپا ایستادند از جمله بشخصی که مردم برای او خیلی احترام قائل بودند و بعد معلوم شد که ریاست جمهوری میباشد نیز سرپا ایستاد و حاضر بنشستن نبود او بخاطر حفظ حقوق ملت سرپا ایستاد و رنج و ناراحتی رابخود تحمیل نمود تا مردم در آسایش بسر برند آفرین بر این دموکراسی و آزادی.
همچنانکه در سخنرانیهای قبلی خود یادآور شده ام دولت و مخصوصا آقای علم در جواب علماء اظهار داشته (چرخ زمان بعقب برنمیگردد)1 باری منهم میگویم چرخ زمان بعقب برنمیگردد.
پدرانمان 50 سال پیش با نثار خون خود آزادی و استقلال درخشانی بدست آوردند تا شما هیئت حاکمه خائن با دیکتاتوری هر چه تمامتر بر مردم بیچاره حکومت کنید و ملت قهرمان و مسلمان ایران را بغل و زنجیر کشیده و از هستی ساقط سازید با پول بیوه زنان و یتیمان کاخهای فرعونی بنا نمائید و غرق در عیش و نوش و فساد شوید هستی و مایملک دهقان زحمتکش و کارگر و بازاری را بیغما ببرید باری اینست آزادی ما که چرخ زمان بعقب برنمیگردد من از آقایان خواهش میکنم که این جمله را هیچوقت فراموش نکنید و هر وقت توانستید بوسایل ممکنه بهیئت دولت بگوئید که فلسفی گفت «چرخ زمان بعقب برنمیگردد» و این ملت ستمدیده هم آنرا تکرار میکند در این هنگام مردم با صدای بلند سه مرتبه با صدای بلند این جمله را تکرار کردند.
سپس نامبرده گفت حضار محترم، بازاریان، دانشجویان، دانش آموزان، کارمندان، کارگران بروید و بعموم ملت مسلمان بگوئید که با ما همصدا شده و روز پنجشنبه مورخه 8 /9 /41 با نظم و ترتیب خاصی از ساعت 7 صبح در مسجد سید عزیزاله در اجتماع پرشور ما شرکت نمایند البته شنیده ام که قرار است در آنروز آشوبی بپا کنند من از حالا میگویم که اینکارها نیرنگ و دسیسه دولت است زیرا همه بخوبی میدانند که علما و روحانیون اهل بلوا و اغتشاش نیستند.
جلسه فوق در ساعت 20 پایان یافت و حاضرین با ختم صلوات های بلند و ممتد مسجد را ترک نمودند.
نظریه ـ سخنرانی آقای فلسفی در لیله 27 /9 /42 مسجد ارک عموما جنبه تحریک احساسات و تخطئه دولت را داشته است و بخصوص جمله (چرخ زمان بعقب برنمیگردد) که جواب جناب آقای نخست وزیر بآقایان علماء بوده است بصورت شعار دسته جمعی طوری مردم را بهیجان درآورده بود که همه با هم سه مرتبه آنرا تکرار کردند و یادآور شد که از فردا بهرکس که میرسید این جمله را باو بگوئید و با هم تکرار نمائید زیرا ماهم از همین جمله استفاده می کنیم که دوران قلدری و دیکتاتوری تجدید نمیشود گویا این جلسه مربوط به آقای کاشانی تاجر بازار است که از آقای فلسفی دعوت نموده چون اگر دو شب دیگر که بپایان این جلسه باقی است بهمین منوال گفتار آقای فلسفی در روی منبر ادامه یابد بنظر میرسد فوق العاده به پرستیژ دولت لطمه وارد آورده و در مردم بخصوص بازاریان موجبات تحریک احساسات فراهم میگردد.
درگزارش روزانه درج شد.
7 /9
توضیحات سند:
1 ـ اعطای آزادی ظاهری به زنان در راستای تبلیغات دروغین دستگاه بوده تا بدینوسیله سرپوشی بر خفقان حاکم بر کشور گذارند و خود را جزو ملل مترقی و دوستدار آزادی و ...نشان دهند و در تحت این پوشش بتوانند هرچه بیشتر حقوق حقه ملت را از بین ببرند و با زرورقی از نوع اروپایی پسند به جنایات وحشیانه خود ادامه دهند.
3 ـ منظور واقعی در تصویبنامه فوق بهم زدن جامعه سنتی ایران و کانون خانواده بود تا بدین وسیله راه ترویج فساد و بی بند و باری را در کشور باز نمایندکه مسائل فوق بوضوح در لابلای سخنرانی های آن زمان آقای فلسفی گنجاندهشده است.
فلذا با توجه به عوامل فوق قاطبه علماء با حمایت گسترده مردم با آن مخالفت نموده و بالاخره دولت را مجبور به عقب نشینی نمودند و یک برگ زرینی در تاریخ به یادگار گذاردند.
1 ـ آقای فلسفی در مورد این سخنرانی می گوید: آن شب مسجد ارک مملو از جمعیت بود، از همه طبقات تجار، کسبه، دانشجویان، روحانیون و شخصتیهای سرشناس که در هوای سرد، شبستان، صحن مسجد و خیابان بیرون مسجد را اشغال کرده بودند، حضور داشتند پس از سخنانی شدیداللحن گفتم...
آقای نخست وزیر! دموکراسی به دیکتاتوری تبدیل نمی شود و بعد از قانون اساسی، استبداد و زورگویی نمی تواند قد علم کند.
آقای نخست وزیر! ملت ایران میگوید: چرخ زمان به عقب برنمی گردد و مشروطه به استبداد مبدّل نمی شود جوانها از امشب تا فردا در بازار و خیابان و مدرسه و دانشگاه شعار شما این باشد: «چرخ زمان به عقب برنمی گردد، مشروطه به استبداد مبدّل نمی شود.
» بلافاصله بعد از پایان مبنر، جمعیت به صورت دسته جمعی این جمله را دم گرفتند وبه خیابان ریختند و به این ترتیب، جریان مخالفت با تصویبنامه دولت روز به روز گسترده تر می شد.
همان منبع ص 242