صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

رونوشت تلگراف

تاریخ سند: 25 تیر 1347


رونوشت تلگراف


متن سند:

رونوشت تلگراف
اصفهان ـ تهران [شماره:] 1285 - 58 – [تاریخ:]25 /4 /1347
تهران
حضرت آیت‌اله آقای خوانساری مدظله العالی

خبر محاکمه و محکومیت حجت الاسلام آقای منتظری و آقای ربانی شیرازی موجب نگرانی گردید. مستدعی است اقدام فرمائید مقدمات مربوطه در تجدید نظر مقام شامخ این دو نفر عالم جلیل‌القدر را ملحوظ دارند و موجب تأثر روحانیون و مسلمین را فراهم ننمایند.
علی الموسوی بهبهانی. حسین الخادمی.1
الاحقر ابوالحسن شمس‌آبادی.2

توضیحات سند:

1. آیت‌الله‌‌ سید حسین خادمى، فرزند ابوجعفر، در سال 1280 ﻫ.ش (سوم شعبان 1319 ﻫ ق) در خانواده‌اى روحانى در اصفهان به دنیا آمد.
تا سیزده سالگى علوم ابتدایى را فراگرفت و سپس در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل علوم دینیه مشغول گردید و نزد اساتید بزرگى نظیر آیات‌الله‌ سید على نجف‌آبادى، سید محمد نجف آبادى، شیخ على یزدى، میرزا احمد اصفهانى و میرزا محمدصادق اصفهانى بسیارى از مراتب علمى را طى کرد.
این عالم وارسته پس از فراگیری خواندن و نوشتن، ‌علوم حوزوی را نزد علمای بزرگ حوزه علمیه اصفهان، نظیر شیخ علی مدرس یزدی، آقا میرزا اردستانی، میرزا احمد مدرس اصفهانی‌ و میر محمد صادق خاتون‌آبادی، آخوند ملا عبدالکریم گزی، میر سید علی مجتهد نجف‌آبادی و سید محمد نجف‌آبادی فراگرفت.
وى که در دو خانواده بزرگ صدر و شرف الدین، بزرگ شده بود جـهت ادامـه تحصیل بـه نجف اشرف عزیمت نمود و از محضر آیت‌اله‌‌ سیدابوالحسن اصفهانى، آقا ضیاءالدین عراقى، آیت‌الله‌‌ نائینى، شیخ محمد بلاغی و سید ابوتراب خوانساری بهره برد. تلاش فوق العاده و استعداد سرشار وی در اندک زمانی، آیات عظام حوزه علمیه نجف را، که استادان وی نیز بودند، بر آن داشت که تا قوه استنباط و اجتهاد وی را گواهی کنند و به او اجازه روایت دهند و سپس به اصفهان بازگشت و حوزه علمیه اصفهان را که به دست رضاخان از هم گسیخته شده بود، مجدداً احیاء نمود و تحکیم بخشید و با تلاش شبانه‌روزی خود آن را رونق و جهت داد. وی که در فقه، اصول، رجال، تفسیر، معارف و علوم عقلی و نقلی، سرآمد استادان عصر خود در حوزه علمیه اصفهان بود، توانست در مدتی کوتاه، حال و هوایی دیگر بر حوزه درس اصفهان حاکم کند، به گونه‌ای که جلسات درس او به پر جمعیت‌ترین و پر مایه‌ترین مجالس درس مبدل گردید. وی این روند تعلیم و تعلم را با وجود کهولت سن، تا آخر عمر پر برکتش هم چنان دنبال می‌کرد و متجاوز از پنجاه سال در حوزه علمیه اصفهان به تدریس، تألیف و سایر وظایف علمى و اجتماعی قیام نمود.
آیت‌الله‌‌ خادمى در مقطعی از تاریخ به اصفهان بازگشت که استبداد رضاخانی با همه توان خود، کمر به دین‌زدایی و دین‌ستیزی بسته و با بستن درب حوزه‌ها و گشودن مراکز فساد، مؤمنین را در موضعی انفعالی قرار داده بود. ایشان در این برهه، در مقابل اقدامات رضاخان قد برافراشت و به تغییر لباس و متحدالشکل کردن لباس مردان، کشف حجاب بانوان و جلوگیری از برگزاری مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ اعتراض نمود. این اعتراضات باعث شد تا مأمورن حکومت رضاخانی مدتی منزل او را تحت نظر قرار دادند به طوری که خروج وی از خانه ممکن نبود. وی با فعال کردن «هیئت علمیه اصفهان»، زمینه‌های مبارزه را فراهم آورد و با جلسات مستمر این هیئت در منزل خود یا سایر علما، هماهنگی مناسب را در بین آنان به وجود آورد.
آیت‌الله‌ خادمی در جریان نهضت ملی شدن نفت با آیت‌الله‌ کاشانی همکاری داشت و با فدائیان اسلام ارتباط برقرار نمود. آیت‌الله‌‌ خادمى با آغاز نهضت امام خمینی(ره) در سال 1341، به مخالفت با انجمن‌های ایالتی و ولایتی برخاست و در طول نهضت امام خمینى (ره) به ویژه در سالهاى 43ـ42 یکى از همگامان اصلى به شمار مى‌رفت و در ماجراى دستگیرى و زندانى شدن حضرت امام در خرداد 42 به همراه سایر علماى بلاد به تهران عزیمت و مرجعیت ایشان را گواهى نمود و با صدور اعلامیه، مدارس علمیه اصفهان، بازار، نمازهای جماعت و... را به عنوان اعتراض تعطیل می‌نمود.
با اوج‌گیری مبارزات در سال 1342 با هدایت و نظارت ایشان چند دستگاه تکثیر اعلامیه تهیه و اعلامیه‌های حضرت امام(ره) و سایر علماء را با نام‌های مختلف چاپ و در سطح وسیعی از تهران، اصفهان و سایر شهرستان‌ها پخش می‌کردند که در ادامه همین فعالیت‌های زیرزمینی، گروه‌های تحت امر او که در تشکل‌های 3 ـ 4 نفری فعالیت می‌کردند، در سال‌های 1347 و 1354 توسط ساواک دستگیر و زندانی شدند.
با شروع انقلاب اسلامی - سال 1356-1357 – و بالا گرفتن آن، آیت‌الله‌ خادمی اقدام به تشکیل مجالس و شرکت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات نمود. نقش محوری آیت‌الله‌ خادمی باعث گردید دو تحصن پانزده روزه مادران و خواهران زندانیان سیاسی و تحصن ده روزه، منزل ایشان به کانون انقلاب مبدل نماید تا جائی که سران رژیم مجبور شدند در اصفهان اعلام حکومت نظامی کنند.
نقش ایشان در اصفهان در برپائى مجالس و تظاهرات مردم و تشویق علماء و روحانیون براى همراهى با انقلاب به حدّى بود که استان اصفهان را پیشتاز مبارزات مردمى در سالهاى پر هیجان 56 و 57 کرد.
وی که در انتخابات خبرگان اول (قانون اساسی) و دوم از طرف مردم استان اصفهان به نمایندگی برگزیده شد و علی‌رغم کهولت سن، ضعف و بیماری در جلسات آن شرکت می‌نمود و اولین جلسه مجلس خبرگان اول، با ریاست سنی آن بزرگوار رسمیت یافت.
وى در طول دوران دفاع مقدس ـ مادامى که در قید حیات بود ـ از پشتیبانى مادى و معنوى رزمندگان اسلام دریغ نورزید.
از ایشان آثار علمى قابل توجهى مانند: رهبر سعادت، رساله در عدم ارث زوجه، خاتمه برائت و استصحاب، حواشى به کتب اصول و... بر جاى مانده است.
آیت‌الله‌‌ خادمى سرانجام در سال 1364 ﻫ ش در سن 84 سالگى دیده از جهان فرو بست و پس از تشییع باشکوه مردم اصفهان، در جوار مرقد مطهر حضرت رضا(ع) سر در نقاب خاک کشید.
ر. ک: خادم شریعت. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب نوزدهم، آیت‌الله‌‌ سید حسین خادمی، 1380.
2. آیت‌الله‌‌ سیدابوالحسن آل رسول معروف به شمس‌آبادى، در سال 1286ﻫ ش در اصفهان متولد و پس از فراگیرى مقدمات علوم اسلامى در اصفهان نزد اساتیدى نظیر مرحوم ابوالقاسم زفره‌اى، سید على نجف‌آبادى، سید محمد نجف‌آبادى و احمد حسین‌آبادى عازم نجف اشرف گردید و از محضر درس خارج مراجع بزرگى همچون مرحوم آیت‌الله‌‌ العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى، ضیاءالدین عراقى، جمال‌الدین گلپایگانى، سید عبدالهادى شیرازى و سید محسن حکیم استفاده نمود و پس از 12 سال براى تدریس و ارشاد مردم به اصفهان بازگشت، آیت‌الله‌‌ شمس‌آبادى از روحانیونى بود که در سال 42 وفادارى خود را به نهضت حضرت امام(ره) اعلام نموده بود. وى در تأسیس و گسترش انجمن مددکارى امام زمان(عج) (ویژه کمک به ایتام)، سازمان ابابصیر (ویژه نابینایان) حسینیه اصفهانیها در مشهد و کربلا نقش بسزائى داشت. آیت‌الله‌‌ شمس‌آبادى یک روز پس از بازگشت از سفر حج به هنگام فجر مورخه 18 /1 /55 در راه رفتن به مسجد جهت برگزارى نماز جماعت توسط باند جنایتکار مهدى هاشمى معدوم ربوده شد و آن عالم خدوم را به طرز فجیعى به قتل رساندند و جسدش را در اطراف اصفهان رها ساختند پس از کشف جسد، با تشییع باشکوه مردم در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 199

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.