تاریخ سند: 2 آبان 1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا
متن سند:
شماره: 199 /322 تاریخ: 2 /8 /1342
موضوع: جلسه منزل سپهبد بازنشسته کیا
بعدازظهر روز گذشته جلسه هفتگی منزل تیمسار سپهبد کیا تشکیل گردید و در حدود پنجاه نفر از جمله حمید کیا. دکتر امیر کیا (برادران تیمسار). امینی رئیس شعبه دوم دادگاه استان. براتی مدیر دفتر شعبه 22 دادگاه جنحه. اوحدی معاون شرکت فرش. باقری مدیر شرکت اتو توکل اتوبوسهای خط کرج. هرمزی. سرمست. بیات. یزدانپرست. درودیان. شهردار ایوانکی. رضایی و سه نفر دیگر از اهالی مازندران. روحی به اتفاق یک نفر دیگر در آن شرکت کردند.
در این جلسه سپهبد کیا ضمن توضیح فعالیت بازرگانی و تجارتی و کشاورزی خود گفتند در این کشور به جای تشویق و تقویت بازرگانان، متأسفانه حسادت میورزند و از روی کینهتوزی اشکالاتی هم ایجاد مینمایند و اینجانب مطالباتی که از اشخاص و مؤسسات دارم، به علت طولانی شدن رسیدگی در دستگاه دادگستری، به این زودیها قابل وصول نیست؛ ولی بدهکاریهای زیادی که به بانکها و اشخاص دارم، باید در رأس موعد مقرر بپردازم؛ به این جهت ناچارم که روزانه بیش از پانزده ساعت مداوم کار کنم تا بتوانم با فعالیت تجارتی قروض خود را بپردازم.
سپهبد کیا از باقری سؤال کرد در مشهد باز چه خبر است و نامبرده پاسخ داد: شخصی به نام هاشمی1در بالای منبر شلوغ کرد و وضع مشهد را ناحق و ناروا به هم زد و چندین نفر مجروح و کشته شدند و گویا نامبرده را دستگیر و به مرکز فرستادهاند. باقری خطاب به سپهبد کیا افزود: تیمسار چنانچه شما را زندانی کردند، برای ملت روشن شد که شخص وطنپرستی بودید و بیگناهی شما ثابت شد و سپهبد کیا گفت: زندانی شدن من خیلی به نفع من تمام شد و عباس درودیان اظهار داشت تنها شما نیستید و مگر تیمسار بختیار و ارتشبد هدایت و عدهای دیگر، کم به شاه خدمت کردند و سپهبد کیا برآشفت و جواب داد: عباس در این قبیل موارد، پای شاه را به میان نکشید و حرف اشخاص را قبول نکنید و ما سالها با اعلیحضرت کارکردهایم و معظمله حاضر نیست حتی دشمنان خود را به دست قانون بسپارد، چه رسد به دوستان و چون گفته میشود که در ارتش میلیونها دزدی شده، لذا شاهنشاه بدون آنکه نامی از کسی ببرند، دستور تعقیب میفرمایند و لذا پای من و هدایت و غیره در بند میافتد و خیانتکارهایی که در دستگاههای قضایی هستند، موضوعات را صد چندان بزرگتر جلوهگر میسازند و بعد هم شایع میکنند که شاه آنها را در بند انداخته و از آن بهرهبرداری میکنند.
تعداد تایپ . 25 نسخه
گیرندگان . دفتر بولتن . اداره یکم عملیات
در پرونده انفرادی تیمسار بازنشسته هدایت بایگانی شود. 5 /8
توضیحات سند:
_
1. شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد فرزند سیدحسن در سال 1311 ش در بهشهر متولد شد. پس از تحصیلات مقدماتی راهی قم شد و از محضر اساتیدی چون آیتالله العظمی بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی بهرهمند شد و پس از فوت آیتالله بروجردی در سال 40 به مشهد رفت و علاوه بر تدریس، در درس آیات: محمدهادی میلانی و شیخ مجتبی قزوینی حاضر شد.
در جریان نهضت امام خمینی(ره)، پس از فاجعه 15 خرداد 1342ش، دستگیر شد و 41 روز در زندان شهربانی حبس بود و چند ماه بعد از آزادی، در فاجعه مسجد فین در 22 /7 /42 که ایشان سخنرانی میکردند، مجدداً دستگیر و زندانی و پس از مدتی آزاد شد. در سال 43 با همکاری آقای سیدحسن ابطحی «کانون بحث و انتقاد دینی» را بنا نهاد. پس از سخنرانی در مسجد سید اصفهان در اواخر دهه چهل، ممنوعالمنبر شد، اما به تشکل و راهنمایی دانشجویان پرداخت و کلاسهای زیادی در دانشگاهها برگزار کرد و در سال 54 در ایام فاطمیه در پی سخنرانی دستگیر شد و تا تاریخ 20 /3 /56 زندانی بود. پس از آن در مشهد به فعالیتهای خود ادامه داد تا اینکه دستگیر شد و در ضمن، بارها توسط ساواک مورد سوءقصد قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در مشهد شد، اما طولی نکشید که در هفتم مهرماه 1360 با نقشه سازمان منافقین در حالی که از کلاس درس در حزب جمهوری اسلامی خارج میشد، به شهادت رسید و در «دارالزهد» حرم حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) به خاک سپرده شد که در پی آن سه روز عزای عمومی در خراسان اعلام شد. روزنامه جمهوری اسلامی ش 5014، شنبه 7 مهر 1375.
یاران امام به روایت اسناد ساواک جلد پنجم (شهید حجتالاسلام سیدعبدالکریم هاشمینژاد)
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 99