صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تحلیلی بر گفته های رئیس سازمان تربیت بدنی ایران

تحلیلی بر گفته های رئیس سازمان تربیت بدنی ایران


متن سند:

تیمسار سرلشکرخسروانی رئیس سازمان تربیت بدنی نطق خود را اینطور آغاز کردند.
«دستگاهی که من وارث آن شده ام متأسفانه نه از لحاظ سازمانی و نه از حیث عوامل انسانی متناسب با زمان ماو روح انقلاب شاه1 و مردم نیست.
» بنظر ما دستگاهی که ایشان وارث آن شده اند یکی از سازمانهای پیشرفته و مترقی مملکت است و هم از حیث عوامل انسانی متناسب با زمان ما و روح انقلاب شاه و مردم است و هم از لحاظ مقررات و آئین نامه ها بهترین مقررات را داراست چون هیچ قانونی و آئین نامه و مقرراتی در سازمان تربیت بدنی وجود ندارد که متخصصان قبلاً روزها درباره آن بحث کرده و با زمان ما تطبیق ننموده باشند و پس از چندین بار بررسی و سپس بتوشیح شاهنشاه آریامهر نرسانده باشند [ناخوانا ]رئیس سازمان تربیت بدنی این همه واقعیات را ندیده گرفته و برای برشمردن یک چنین سازمان مترقی و با داشتن چنان مقرراتی از جمله یا جملاتی استفاده کرده اند که بوی یأس و بدبینی را در نهاد فردفرد جوانان کشور می کارد و آنها را به آینده مأیوس وناامید میسازد.
سپس رئیس سازمان گفته اند: «مسئولان این سازمان در گذشته نخواسته اند که گامی اساسی برای ورزش مملکت برداشته شود و اینها در حکم مرداری را پیدا کرده بود که هر لاشخوری بقدر توانائی و تیزی منقار خود از گوشتها و متأسفانه حتی استخوانهای آن کنده و برده است.
» بنظر ما اگر بگفته های تیمسار خسروانی که بخبرنگاران گفته است که ثروت من و باشگاهم متجاوز از 10 میلیون تومان است توجه کنیم و با در نظر گرفتن اینکه باشگاه دوچرخه سواران با یک اطاق در خیابان ایرانشهر شروع بکار کرده است (طبق نوشته آقای محمودی آشتیانی در روزنامه تاج) باید بیندیشیم که این ثروت و دارائی کلان را از کجا آورده است؟ در صورتیکه همه میدانند که دارائی ایشان متجاوز از 300 میلیون تومان است و 10 میلیون تومان چیز ناقابلی است.
مگر غیر از این می شود تصور کردکه این پولها را از همان مردار سازمان تربیت بدنی که در نطقشان بدان اشاره شده بدست آوره اند با این تفاوت که منقار ایشان بلندتر و تیزتر و آهنین بوده است.
فروشگاه ورزشی او که بنا به گفته خودش متجاوز از 4 میلیون تومان ارزش دارد و عنقریب تبدیل به نمایشگاه خواهد شد از کجا آمده است؟ در صورتیکه خود او اذعان می کند که با 500 تومان سرمایه اولیه شروع بکار کرده است.
چه نوع کاسبی میتواند در عرض 20 سال سرمایه 500 تومانی را به متجاوز از 4 میلیون تومان برساند؟ اجناس بی گمرک ـ فروش قیمتهای زیاد فروشنده این فروشگاه کیست؟ درجه دار ژاندارمریست که با لباس شخصی از صبح تا شب کار فروشندگی را بعهده دارد؟ او گرسپور است که امضاء آن زیر هر خرید و قبض رسید وجود دارد.
آیا با این وضع؟ و با این ترتیب نمی خواهید رئیس سازمان جدید قیاس به نفس کند و سازمان تربیت بدنی را بمردار شبیه نسازد؟ یا خلط مبحث ننماید.
از همه اینها گذشته شما فکر می کنید باشگاه خسروانی چندسال محل ندارد؟ یکسال ـ دو سال ـ سه سال ـ چهار سال ـ پنج سال ـ آخر چند سال؟ از خودش هم بپرسید درست نمیداند؟ از موقعی که از خیابان ایرانشهر بخاطر اجاره ندادن و گردن کلفتی اساسش را بیرون ریختند چند سال می گذرد همان اندازه سال ـ در این مدت ماهیانه از 8 هزارتومان بعنوان سهمیه و سالی چند هزار تومان به عناوین مختلف از سازمان تربیت بدنی گرفته است.
پولهائی که سابقا برای این باشگاه گرفته و دیناری از آن را خرج باشگاه نکرده سرسام آور است.
آیا می دانید که چرا ده روز سازمان تربیت بدنی را تعطیل کرده اند؟ برای اینکه تمام پرونده های مربوط به این نوع پولها را از بین ببرند.
یک قلم 250 هزار تومانی سرقفلی باشگاه سابقش را به حسابی ریخته است؟ به حساب باشگاه یا حساب شخصی در یا این و آن یکی است؟ در صورتی که چون بنا به گفته خودش باشگاه دولتی است باید پولهای دولتی سوا از پولهای شخصی باشد و ایشان سپس گفته اند.
«در سازمان تربیت بدنی به غیر از ارقام وحشتناکی که از حیف و میل به هم می خورد هنوز برخی از مسئولان گذشته این دستگاه دهها هزار تومان بدهکارند شما شاید باور نکنید که ما به لیست نامرئی که اصلاً آدمهای آن وجود ندارند یا اگر وجود دارند برای گرفتن پول آن هم هر چندماه یکبار مراجعه می کنند.
این ارقام می تواند متعلق به اشخاص باشد ـ فلان زورخانه دار ـ یا فلان مدیر باشگاه که حرفش را نمی خورند لابد مال باشگاههای صاحب نفوذ است ـ یا متعلق به کسانی است که باشگاههای صاحب نفوذ معرفی کرده اند آیا شما تصور می کنید فلان مقاطعه کار را عباسعلی پیشخدمت معرفی کرده و یا سیدعلیخانی پاسبان سازمان تربیت بدنی ترتیب بلعیدن این پولها را داده است ـ اینها ـ این پول بگیرها همان هایی که خسروانی و امثال خسروانی بیتوته کرده اند غیر از این افراد نفرات سرشناس دیگری را میشناسیم که در دستگاه تربیت بدنی با لطایف الحیل استخدام شدند تا جاسوسانی برای خسروانی باشند ـ اینها اکنون مصدر کارند و این روزها با دم شان گردو می شکنند و امیدوارند که خسروانی بپاس کارهای گذشته دست خویش را بسر آنها نیز بکشد.
خسروانی در دنباله بیانات خود گفته است ـ برخورده ایم افرادی بنام رئیس باشگاه که نه جا دارند و نه ورزش میکنند و یا اگر زیرزمین کثیف و آلوده ای را بنام باشگاه روی آن گذاشته اند ارزش ورزش ندارد.
بنظر ما خسروانی گذشته خود را که با یک اطاق کار خود را شروع کرده فراموش نموده است و بخصوص یادش رفته که هنوز باشگاه تاج محلی برای ورزش کردند در تهران ندارد و متجاوز از ده سال است که این وضع ا دامه دارد و ماهی 8 هزار تومان هر ماه به عنوان سهمیه و پولهای زیاد دیگری باسماء مختلف از همین مردار میگیرد.
علت واقعی اینکه باشگاههای تهران همان طور یک اطاقه مانده یا باصطلاح تیمسار زیرزمینهای کثیف تغییر شکل نداده اند اینست که تیمسار در موقع مدیر باشگاهیش ـ با دوستی با رؤسای ادارات ـ با دوستی با مسئولین دولتی متجاوز از 20 قطعه زمین کوچک و بزرگ برای باشگاه خود گرفته که قرار است به ترتیب برنامه های دولت آنها را بسازد و آباد کند و بعضی از آنها را تبدیل به احسن کرده و بعضی دیگر در شرف احسن شدن است (پرونده شماره 66 /129 در شعبه 23 بازپرسی در دادسرای تهران مربوط به یکی از همین زمینهاست) اگر تیمسار اجازه میدادند دیگران نیز از ین مردار بنوائی میرسیدند که وضع باشگاهها اینطور نبود.
رئیس جدید سازمان اضافه کرده است ـ اگر بگویم این دستگاه تا به امروز مثلاً در امر مسابقات فوتبال نتوانسته نظارت اساسی داشته باشد ومسئولان این فدراسیون صدها هزار تومان پول بلیط مسابقات را بهر طریق که انسان خواسته است بمصرف رسانده اند.
فدراسیون فوتبال و یا هر فدراسیون دیگری یک شخصیت حقوقی است و در کارش مسئولیت دارد ـ اینگونه فدراسیونها یک مشت مقررات و آئین نامه های خارجی دارند که از کمیته امنیت الهام میگیرد و کسی هم نمیتواند در این نوع کارها دخالت بکند ـ بعضی مقررات داخلی دارند که تا آنجا که روشن است همه فدراسیونها نسبت به آن تمکین کرده اند و چنانچه فدراسیونی پیدا شود مقررات و آئین نامه های داخلی را رعایت نکند عزلش میکنند و یکی دیگر را جای او میگذرانند و چه بسا رؤسای سازمانهای نسبت بفدراسیون های مقرراتی خصومت بخرج داده و آنها را فقط بخاطر اینکه خواسته اند اصول را رعایت کنند و حرف خصوصی رئیس سازمان را گوش ندهند از کار برکنار کرده اند ـ همه میدانند که فدراسیونها باید استقلال داشته باشند تا کار ورزش بطور دائم طبق یک شرایط در گردش باشد و اگر عیب و ایرادی در کار فدراسیونها به چشم می خورد و همین بی شخصیتی و وابستگی برای استقلال خود دست و پا کردند ولی ثمری نگرفته اند ـ بی استقلالی ـ همین می شود که بمحض عوض شدن یک رئیس سازمانی همه کارها بهم میریزد و ورزش میخوابد ـ در همین فدراسیون فوتبال ـ چه برنامه ها و طرح هایی که آماده شده بود و چه مسابقات در نظر گرفته شده بود که بمحض عوض شدن رئیس سازمان همه رؤسای فدراسیونها را کله پا کرد بامید اینکه در رأس آنها رفقا و دوستان خود را که سالها پای او سینه زده اند بگمارد والاّ هیچ دلیلی نداشت بخصوص نسبت به فدراسیون فوتبال که یک کار نو و جدیدی را ارائه کرده بود و میخواست که آنرا شروع کند روی لجبازی با او فقط همه چیز را زیر پا بگذارد و حتی بقول و قرارهای بین المللی کشور که همه باید برای بالا بردن سطح آن کوشش کنند وقعی نگذارد و ارجی قائل نشود.
تیمسار سرلشگر خسروانی سپس اضافه کرده است ـ اصولاً در سالهای اخیر مسیر ورزش مملکت از جریان عادی خارج شده است دستگاه فقط به فکر برگزاری چند مسابقه بین المللی و انتخاب چند قهرمان بوده است ورزش را برای پرورش جوانان و تندرستی مردم نخواسته اند اما آماتوریزم بصورت یک طفل آواره و بی سرپرست درآمده است.
ما با شما در این گفتار همداستانیم ـ اما چه کسی این طفل آواره را به گدایی وامیداشت ـ چه کسی دست این طفل را می گرفت و این اطاق و آن اطاق؟ و این اداره و آن اداره و این وزارتخانه و آن وزارتخانه می برد...
هر جا صاعقه به ورزش زده است به دست توانای تیمسار بوده است حالا هم به جای درمان و علاج برای طفل آواره دوران زده می خواهید به عنوان دلسوزی کارهایی بکنید که تا حالا هیچ خولی ای نکرده است ـ شما حق دارید به پای آماتوریزم سینه بزنید ـ زیرا مسابقات زیاد و پُر درآمد با ممالک همجوار بخصوص با شوروی هیچوقت نمی گذارد شما آن را فراموش کنید.
تیمسار گفته است تأسف این سرباز فدایی شاهنشاه آریامهر بیشتر از این بابت است که برابری مسئولان این دستگاه تا به این درجه منحط بوده اند که از حسن نیت و اعتماد شخص اول مملکت سوءاستفاده کرده اند و به مردم مملکت و شاهنشاه دروغ گفته اند.
شما فکر می کنید رئیس سازمان جدید از اعتماد ایشان بخود برای کوبیدن دشمنان خود سوءاستفاده نمی کند ـ شما باور می کنید همه حرفهائی که زده راست و درست است و هیچ موئی لایش نمیرود؟ ما که باور نمی کنیم ـ بهترین نمونه اش همین حرفهائی که زده است ـ واقعا در ورزش ایران در خرابی ایکه رئیس جدید بدان اشاره کرده خسروانی سهمی نداشته است ـ هیچ رئیس فدراسیونی را به رؤسای گذشته تحمیل نکرده است.
هیچ پولی از سازمان تربیت بدنی گرفته نشده است؟ ما که باور نمی کنیم ـ آینده صحت گفتار ما را ثابت خواهد کرد.
رئیس سازمان تربیت بدنی درنطق خود گفته است ـ بهرحال من مأمور شده ام به این وضع خاتمه دهم و فساد و تباهی؟ و دزدی را از سازمان ورزش کشور ریشه کن سازم و نه تنها بملوک الطوایفی و طائفه رشوه خواری پایان بدهم بلکه اساس درستی نیز برای پرورش جوانان و تربیت بدنی مملکت بوجود آورم.
بنظر ما عاملین فساد و تباهی و دزدی در گذشته ایادی و کسانی بودند که در پرتو حمایت جنابعالی از خوان یغمای تربیت بدنی استفاده میکردند و اکنون هم بعناوین مختلف با سمتهای دهان پرکن همراه شما به راه افتاده اند و می خواهند انقلاب کنند ـ شما با کادر ضعیف و افراد سرشناس و گمراه و بدنامتان نمی توانید قدمی در راه منویات شاهنشاه آریامهر بردارید منتها این حرفها را که می زنید مردم یک مقداری تشفی حاصلی می کنند و خیال میکنند واقعا شما دزد بگیرید و این اشتباه هم بزودی رفع خواهد شد؟ سرلشگر خسروانی گفته است ـ شاهنشاه آریامهر استدعای این سرباز را پذیرفتند و فرمان کلیه رؤسای فدراسیونها را لغو فرمودند و اجازه فرمودند تجدید انتخابات بشود و بطور کلی در سازمان فدراسیونها تجدید نظر گردد.
البته که شاهنشاه آریامهر بزرگ ورزش ایران به همه کسانی که داعیه اصلاح طلبی یا انقلاب دارند امکان مرحمت می فرمایند کما اینکه به همه گذشتگان این فرصت ها را مرحمت فرمودند منتها به هم ریختن و ناراحتی بوجود آوردن و مأیوس کردن خادمین کار درستی نیست ـ الآن در سراسر ایران متجاوز از چندین هزار ورزشکار مسابقاتشان تعطیل شد و بلاتکلیفند و مأیوسند بخاطر اینکه تیمسار خواسته است ضرب شستی بفدراسیونها نشان داد ـ اینکار یک کمی حوصله هم امکان پذیربود ـ حالا از کجا که بعدمدتی تعطیلی اون نفریکه تیمسار بگذارد مثل سابقی ها نباشند ـ این وجه تمایز ایجاد شده است کی ضمانت میکند ـ اگر خیال دارید از آنهایی که آزمایش بد داده اند و ورزشکاران بنادرستی آنها را میشناسند که با شما رفیقند بگذارید باید از همین حالا فاتحه ورزش را خواند ـ در هر صورت صبر بهترین چیزهاست ـ تا به بینیم چه کسانی برگزیده میشوند؟ تیمسار سرلشگر خسروانی گفته است ـ والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی1 نیز برای بهبود امور المپیک اوامری صادر فرموده اند و موافقت فرموده اند در صورتی که سازمان تربیت بدنی مصلحت بداند تغییراتی در وضع کمیته ملی المپیک داده شود و آقای محمد حسن رهنوردی بسمت دبیرکل جدید کمیته ملی المپیک ایران انتخاب شده اند.
ما اعتقاد داریم والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی ریاست کمیته ملی المپیک ایران با بینایی و بصیرت کاملی که به امور ورزشی دارند با کنایه جمله «در صورتیکه سازمان تربیت بدنی مصلحت بداند تغییراتی در وضع کمیته ملی المپیک داده شود» را بر زبان آورده اند چون اصولاً کمیته مجزااز سازمان تربیت بدنی است و رئیس آن والاحضرت از همه بیشتر در ورزش بینش دارند و اگر صلاح بدانند خودشان در وضع کمیته تغییراتی می دهند ـ کمیته ملی المپیک یک مرجع بین المللی است با قوانین و مقررات بین المللی بوجود آمده است و تابع کمیته المپیک جهانی است ـ هر نوع دخالتی در کمیته ملی المپیک یک دخالت بی رویه است بخصوص در مورد تعویض دبیرکل کمیته المپیک ایران ـ اینکار یک رویه ای دارد ـ باید رأی بگیرنداکثریت داشته باشد ـ شاید هم لغو رئیس رؤسای فدراسیونهای یکی این بوده است که رهنوردی رأی پیدا کند چون رؤسای قبلی به رهنوردی رأی نمیدادند و به این ترتیب با یک تیر دو نشان زده شده است ـ یکی دشمنی با رؤسای قبلی فدراسیونها یکی هم جا به جا کردن دبیر کمیته ملی المپیک ایران در صورت تعویض سوای حرفهای گفته باید گفت ای کاش این کار را انجام نمی داد گرچه آقای امیر امین زیاد اشتیاق به ماندن در این پست نداشت و وقتی هم که بود بیشتر غرق مطالعه افکار خود بود و دشمنی تیمسار را که همیشه میخواسته است به این پست حمله کند و رهنوردی را که خویشی با آنها پیدا کرده به جای او بنشاند درک نمیکرد ولی لااقل دوزبان زنده دنیا را بلد بود از این گذشته مرد بیطرف و محترمی بود حزب بازی نمی کرد ـ اصلاً وجود دبیر جدید ضایعه ای برای کمیته المپیک خواهد بود ـ دبیر جدید جز وزنه برداران بیسواد وبی استعداد زمان خویش بوده است و در طول مدت وزنه برداری که به آن افتخار می کند حتی در یک مسابقه جهانی نفر اول نشده است ـ این مرد با این خصوصیات چطور می تواند کار مکاتباتی جهانی مملکت ما را به پیش ببرد مگر اینکه تصور کنیم که ایشان همیشه کارشان این خواهد شد که بعنوان کادر محافظ تیمسار دو قدم عقب تر حرکت کند و از چشم زخم به تیمسار حفاظت نمایند.
تیمسار سرلشگر خسروانی گفته است ـ هم اکنون در سازمان تربیت بدنی چندین کمیسیون ـ کمیته و شورا مشغول تنظیم طرح و برنامه شده اند و بهمین لحاظ بود که از همه علاقمندان به بهبود ورزش کشور درخواست کردیم نظریات و پیشنهادات خود را برای ما ارسال دارند و خوشبختانه باید بگویم آنها تاکنون رسیده است مفید بوده است و ما را راهنمایی می کند و ما در این مدت از هموطنانی که ما را در راه طی ریزی تنها نگذاشته اند فوق العاده ممنون و سپاسگزاریم و شورای انقلاب اداری سازمان که از سه روز پیش تشکیل شده است تصمیمات مفیدی گرفته است که ظرف همین هفته به اجرا گذاشته خواهد شد و کمیسیونی نیز برای تجدید سازمان تشکیل شده که تقریبا کارش رو باتمام است و برای تقدیم به پیشگاه شاهنشاه آریامهر ریاست عالیه سازمان تا هفته آینده آماده خواهدگردید.
در این قسمت از فرمایشات تیمسار یک اشتباه از نظر نویسنده نت نطق افتاده است که همه حرفها و بگیر و به بندهای تیمسار را راجع به انقلاب خنثی میکند و اگر امکان داشته باشد ممکنست تکذیب کند.
چون بکلی آبروی نویسنده نطق از بین میرود و حتی اگر ما بجای تیمسار بودیم او را محاکمه می کردیم ـ به اتهام اینکه عمدا خواسته کار دست مردم بدهد تا علیه رئیس جدید سازمان بکار ببرند ـ تیمسار محترم کسی که میخواهد انقلاب کند ـ کسی که همه سازمانها را بنام انقلاب بهم میریزد ـ کسیکه همه را برکنار می کند ـ دیگر نباید منتظر نظریات مردم به نشیند تا هرچه آنها می گویند بنام انقلاب بخورد همان ها بدهید ـ باید انقلاب کننده خود طرح یا برنامه داشته باشد.
اینجا اشتباه شده است ـ تیمسار همه چیز را بهم زده است و منتظرند تا مردم چه میگویند و چه پیشنهادی میدهند که همان را با کمی [ناخوانا] و اصلاح عمل کند ـ جل الخالق ـ عقلت منم ادعای خدائی کن.
از این حرفها گذشته شورای انقلاب و کمیته های درست شده از افرادی تشکیل یافته که سالیان دراز نان همین کمیته بازیها را میخورند ـ آیا میدانید شورای انقلاب اداری از چه کسانی ترکیب یافته است؟ شورای انقلاب فعلی اینها هستند ـ داود نصیری ـ عبدالله نادری ـ معلمیان ـ حاج عظیمی ـ ادیبخواه؟ چه آقازاده هائی؟ واقعا چه شورائی ازین بهتر و والاتر ـ همه سرشناس ـ همه محبوب ـ همه سالیان دراز در شوراهای انقلاب شرکت کرده همه جاسوسانند چند جانبه برای رؤسای وقت و دم بختها؟ و بالاخره آرتیستهائی بنام مردار و لاشخورها به کارگردانی مرد انقلابی با 200 ملیون سرمایه از پرتو همان مردار.
تیمسار سرلشکر خسروانی گفته است ـ بر طبق امریه اعلیحضرت همایونی و موافقت دولت از اراضی ملی شده اطراف شهرها برای تأسیسات ورزشی استفاده خواهد گردید ـ از امروز کمیسیونی مأمور تعقیب و مطالعه در این زمینه شده است.
بنظر ما واقعا خیلی جالب است ـ موش و پیت پنیر ـ تیمسار خیلی معذرت میخواهیم این دیگر کمیسیون نمیخواهد ممکنست درز کند و یک آدم فضول تقاضا کند که یکی از این زمینها را به باشگاهها بدهد ـ بهتر است همه را یک جا یک بنیاد دیگر درست کنید و این یکی را نیمه ملی اعلام بفرمایید خیلی جالب خواهد بود.
یک بنیاد دولتی ـ یک بنیاد نیمه ملی ـ یکی هم انشاءاللّه وقتی معاون نخست وزیر یا خود نخست وزیر شدید ملی ـ چقدر خوب خواهد بود، حالا هم آقا دارایی و سازمان آبادانی و مسکن و سازمان برنامه که هستند خدا برای شما هر سه را نگهدارد دانشگاه که درست فرمودید یک انستیتو تحقیقاتی هم برای خارج کردن پولها بد نیست ـ چطوری؟ موافقم.
تیمسار سرلشکر خسروانی گفته است ـ ما در سال آینده از ساختمانهای پرخرج ورزش خودداری خواهیم کرد و در عوض کوشش خواهیم نمود برای مردم شهرستانها زمینهای ورزشی و وسائل ورزشی فراهم کنیم و ورزشگاههای موجود را ترمیم و تجهیز نمائیم ـ یک کمیسیون فنی مأمور شده است برای تأسیسات ورزشی مملکت مطالعه کند و تا پیش از پایان سال یک برنامه جامع پنج ساله تنظیم و تهیه نماید.
بنظر ما خیلی کار خوبی میکنید اغلب شهرستانها باشگاههای تاجش کوچک است اول آنها و بعد هم تعمیرات و تجهیزات مال نارمک و نازی آباد خیلی بجاست موفق باشید.
تیمسار در پایان مطالبش اظهار کرده است ـ ما از این به بعد مصاحبه و حرف کمتر خواهیم داشت مگر در مواردی که لزوم باشد مطالبی را به اطلاع مردم ایران برسانیم امیدواریم کار و عمل ما نمودار صداقت گفتارمان باشد به نظر ما تیمسار یک اشتباه هم اینجا کرده اند.
چون بعد از این قرار ـ دو مصاحبه تلویزیونی ـ یک مصاحبه مطبوعاتی ـ یک مصاحبه با نمایندگان مجلس شورای ملی ـ یک مصاحبه خصوصی با خبرنگاران خصوصی ـ یک کنفرانس برای رؤسای ادارات یک کنفرانس برای اعضاء سازمان تربیت بدنی ـ زورخانه دارها ـ نموده اند که گویا فراموش کرده اند.
گروه شاهپرستان و اصلاح طلبان ورزش

توضیحات سند:

1ـ انقلاب سفید شاه و مردم (ملّت)، نام حرکتی است که محمدرضا شاه پهلوی به امر آمریکا در سالهای 1340 ـ 1341 در ایران انجام داد.
عناوین این حرکت سیاسی را اصلاحات ارضی، ملّی کردن منابع طبیعی و جنگل ها، واگذاری سهام کارخانه های دولتی به مالکان بزرگی که طی اصلاحات ارضی، زمین خود را به دولت می فروختند و اعطای حق رأی به زنان تشکیل می داد.
لکن در کنار آن قوانین شرع و اخلاق مذهبی و روحانیت هم پایمال می شد.
مجموعه این حرکت به تعمیم زندگی دنیاداری می انجامید و طرح انقلاب سفید در کاخ سفید امریکا ریخته و مأموریت اجرای آن به دکتر علی امینی ـ عاقد قرار داد کنسرسیوم نفتی پس از کودتای 28 مرداد 1332 ـ داده شده بود امّا شاه پس از مدّت کوتاهی اربابان امریکایی خود را راضی کرد که خود عهده دار آن گردد.
امینی استعفا داد و شاه، اسداللّه علم را که اجدادش به نوکری انگلیس شهرت داشتند، به نخست وزیری منصوب و موظف به انجام آن کرد.
روحانیت به رهبری مراجع در برابر آن، مردانه ایستادند و با آن مخالفت کردند.
نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (سلام اللّه )، از آن مخالفت و مقاومت و کشمکش سیاسی، جوانه زد.
انقلاب سفید بر خلاف ادعای شاه و اربابان امریکایی اش «سفید» نماند، بلکه از همان ابتدا و در جریان مقاومت مردم و روحانیت ، با خون فرزندان اسلام رنگین گشت.
امام خمینی (سلام اللّه علیه) در این باره فرمودند : «اینها ثمره شوم انقلاب خونین و استعماری است که با تبلیغات و عوام فریبی ها می خواهند آن را به انقلاب سفید ملقّب سازند و آن را انقلاب شاه و ملّت بنامند.
هتک مقدسات اسلام، کشتن علما و مردم مسلمان در زیر شکنجه، هجوم به مدرسه فیضیه و دانشگاهها و کشتار فجیع 15 خرداد، از ثمرات دیگر این انقلاب ننگین است ...
» [صحیفه نور، ج 1، صص 322 و 399] ر.ک : فرهنگ واژه های انقلاب اسلامی، جلال الدین فارسی، صص 172ـ 173.
1ـ غلامرضا پهلوی پنجمین فرزند رضا شاه از توران امیر سلیمانی در سال 1302 درتهران متولد شد.
اندکی بعد از تولد وی، مادرش از رضا شاه جدا می شود.
از همان زمان غلامرضا با مادرش درخانه ای که رضاخان برایشان تهیه کرده بود زندگی می کرد.
وی تحصیلات ابتدایی را در ایران گذراند.
در سال 1313 همراه سه برادر دیگرش، برای ادامه تحصیلات به سوئیس مدرسه لوروزه فرستاده می شود و در سال 1315 همگی برادرها به اتفاق محمدرضا به تهران بر می گردند.
و در دبیرستان نظام مشغول به تحصیل می شوند.
نامبرده سپس برای تحصیلات عالیه به آمریکا سفر کرده و در دانشکده پرنیستن به تحصیل پرداخته است و مجددا به تهران مراجعت نمود.
غلامرضا سپس وارد دانشکده افسری شده و در مهر 1327 دانشکده نظام را به پایان می برد، و در اسفند 1350 به درجه سرتیپی می رسد.
نامبرده به عنوان یک مقام رسمی نظامی به شمار می رفت و در ضیافتهای خارجی و داخلی به جای شاه حاضر می شد.
اهم مشاغل وی عبارت بود از ریاست کمیته المپیک، ریاست باشگاه سوارکاران، آجودان ویژه شاه، ریاست عالی بازرسی ویژه ستاد فرماندهی عالی، عضو شورای نیابت سلطنت.
غلامرضا پهلوی در سال 1326 با هما اعلم، دختر امیر اعلم پزشک رضاشاه ازدواج کرد.
دومین ازدواج غلامرضا با منیژه جهانبانی دختر سرلشگر منصور جهانبانی بود نامبرده مدتی مسوول امور جوانان و ورزش کشور بوده است.
در مهرماه سال 57 سرویس اطلاعاتی فرانسه اطلاع داده است که یکی از اعضای خاندان پهلوی با سرویس اطلاعاتی شوروی همکاری دارد که پس از بررسیهای لازم، مشخص شده که به احتمال زیاد این فرد غلامرضا پهلوی بوده است.
در میان اعضای خاندان پهلوی، غلامرضا به عنوان فردی فاقد شخصیت و پول دوست و خسیس شهره است.
به عنوان نمونه هنگامی که یک نفر به او گفته بود که به فراماسونهایی که بعد از انقلاب به خارج آمده اند ماهی صد دلار کمک مالی می شود، و عجبا که او به این در و آن در زده بود که این پول واهی را وصول کند و ظاهرا بعد از مراجعه به او گفته بودند که سر به سرش گذاشته اند.
از نحوه فعالیت و شیوه ورود غلامرضا پهلوی در فراماسونری اطلاع کاملی در دست نیست ولی قدر مسلم آن است که وی از فعالین فراماسونری در ایران بوده است.
ر.ک: خاندان پهلوی به روایت اسناد، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ـ پرونده انفرادی ساواک، ص 11 تا 16

منبع:

کتاب پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 94




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.