صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

صورت اسامی وعاظی که از طرف خمینی از قم به قطر و کویت و بحرین و پاکستان می‌روند:

صورت اسامی وعاظی که از طرف خمینی از قم به قطر و کویت و بحرین و پاکستان می‌روند:


متن سند:

صورت اسامی وعاظی که از طرف خمینی از قم به قطر و کویت و بحرین و پاکستان می‌روند:

1ـ شیخ ابوالقاسم خزعلی بروجردی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
2ـ شیخ محمد منتظری یزدی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
3ـ آقای علی اکبر کافی خراسانی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
4ـ آقای سید احمد امامی اصفهانی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
5ـ حاج سید محمد رضا سعیدی خراسانی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
6ـ آقای علی دوانی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
7ـ آقای شیخ نعمت ادیبی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
8ـ آقای شیخ عباس صالحی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
9ـ شیخ حسین تهرانی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
1ـ سید عباس معصومی از طرف خمینی از قم به قطر می‌رود.
11ـ حاج سید مصطفی علوی از طرف خمینی از قم به کویت می‌رود.
12ـ سید عبدالحسین مشکوه از طرف خمینی از قم به قطر یا بحرین می‌رود.
13ـ سید جواد الیاسی از آبادن به کویت می‌رود.
14ـ سید عباس مهری1 از خرمشهر به کویت می‌رود.
15ـ شیخ محمد نصرالهی 2 از خراسان به کویت می‌رود.
16ـ شیخ مرتضی ناطق از خراسان به کویت می‌رود.
17ـ سید علی جان مدنی از خراسان قصد مسافرت به پاکستان را دارد.
18ـ آقای مفتح3 و آقای جعفر سبحانی4 از قم قصد مسافرت به آبادان را دارند. (رونوشت برابر اصل است). ج

توضیحات سند:

1. آیت‌الله سید عباس مهری، فرزند سید حسن در سال 1294 ﻫ ش در روستاى «مُهر» از توابع لارستان فارس در خانه‌اى محقر چشم به دنیا گشود. مراحل مقدماتى علوم دینى را در زادگاهش آموخت و با وجود مشکلات زیاد در سال 1310 خود را به حوزه علمیه نجف اشرف رسانید و در مدت کوتاهى با تلاش و جدیت فوق‌العاده به مدارج علمى بالایى رسید. او فقه و اصول را نزد استادانى چون مرحوم آیت‌الله‌ محمدباقر محلاتى، مرحوم آیت‌الله‌ سیدمحمود شاهرودى و مرحوم آیت‌الله‌ محمدتقى بحرالعلوم فرا گرفت. با اصرار مومنین کویت، اساتیدش او را وادار به تصدى امامت جماعت و رهبرى مسلمین آن خطه کردند. مرحوم آیت‌الله‌ مهرى حدود 40 سال پیش یکى از مهم‌ترین خدماتش در محدوده مسجد و منزلش مبارزه با بى سوادى بود و زمانى به این فکر افتاد که موضوع مبارزه با بى‌سوادى و نهضت براى سوادآموزى به فکر کسى نرسیده بود. او قبل از قیام 15 خرداد به امام(ره) علاقه‌مند شد و به او پیوست و سمت نمایندگى امام(ره) را در کویت به عهده گرفت. آیت‌الله‌ مُهرى با تمام افراد خانواده‌اش، در زمستان سال 1358از کویت اخراج و به جمهورى اسلامى ایران برگردانده شدند.
آیت‌الله‌ مهرى داراى رساله‌ها و کتاب‌هاى ارزنده چاپ نشده‌اى است که از جمله مى‌توان به تفسیر سوره والعصر و دروس فى‌الدین اشاره کرد؛ دو کتاب وى نیز که در ایام حیاتش چاپ شده است عبارتند از: شعاع من التاریخ و شعاع من سیرتنا و سنتنا. آیت‌الله‌ سید عباس مهرى در تاریخ 26 بهمن 1366 در اثر یک بیمارى طولانى دعوت حق را لبیک گفت و در قم از سوى مقامات رسمى و علمى و مردم تشییع شد و در جوار حضرت معصومه(س) در مسجد بالا سر به خاک سپرده شد.
2. حجت‌الاسلام محمد نصراللهی، از اساتید و وعاظ محترم خراسان در سال 1304ﻫ ش در مشهد به دنیا آمد. دروس جدید را تا متوسطه خواند و سپس به تحصیل علوم دینى پرداخت، پس از خواندن قسمتى از سطوح به قم مهاجرت و سطوح عالیه را در نزد اساتید معظم حوزه علمیه قم آیت‌الله‌ سیدمحمد داماد، امام خمینى (ره) و آیات دیگر خواند و از درس خارج فقه و اصول آیت‌الله‌ العظمى بروجردى، آیت‌الله‌ سیداحمد خوانسارى و آیت‌الله‌ حجت (ره) استفاده کرد. وی سپس به مشهد مقدس مراجعت و به خدمات دینى و تدریس علوم عقلى و نقلى اشتغال ورزید. حجت‌الاسلام نصراللهی از طریق سخنرانی در شهرهاى مختلف خدمات شایسته‌اى انجام داد، وی آثاری در فقه و اصول و فنون دیگر دارد.
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، کتابفروشی اسلامی، 1352، جلد 2، صص 417 و 418
3. شهید آیت‌الله‌ دکتر محمد مفتح، فرزند حجت‌الاسلام حاج شیخ محمود در سال 1307 ﻫ ش در همدان متولد شد. پس از طی دوره دبستان، جهت فراگیرى معارف اسلامى به مدرسه مرحوم آخوند ملاعلى معصومى همدانى (ره) رفت و پس از آن در 15 سالگى به حوزه علمیه قم هجرت کرد و در آنجا به سرعت مدارج و مراحل علمى را با استفاده از محضر حضرات امام خمینى (ره)، آیت‌الله‌ العظمی سیدحسین بروجردى، علامه سیدمحمدحسین طباطبایى و آیت‌الله‌ سیدمحمد محقق داماد پیمود و به درجه اجتهاد رسید. در کنار آن، دکتراى فلسفه را نیز از دانشکده الهیات دریافت کرد. پس از اوج‌گیرى مبارزه روحانیت و تبعید حضرت امام خمینى(ره)، به مبارزه در ابعاد مختلف آن ادامه داد که منجر به اخراج وى از آموزش و پرورش و تبعید به نقاط دورافتاده شد. پس از تبعید، ناچار به اقامت در تهران شد و فصل دیگرى از زندگانى مبارزاتى او آغاز شد. وى در منبر و درس، علیه استبداد و استعمار فرهنگى به مبارزه پرداخت. در سال‌هاى 1342 ـ 1340 جزو مبارزان نهضت امام(ره) بود و بارها دستگیر، تبعید و ممنوع‌المنبر شد. در سال 1352 مسجد جاوید را احیا و با تشکیل کلاس‌های مختلف، حرکت فرهنگى خود را آغاز کرد، اما ساواک آن مسجد را تعطیل و او را به همراه مقام معظم رهبری، آیت‌الله‌ سیدعلی خامنه‌اى دستگیر و روانه زندان ساخت. پس از آن، مسجد قبا را تأسیس و آن را به صورت پایگاه مهمى در جهت فعالیت‌هاى مبارزاتى علیه رژیم شاه درآورد. در سال 1356 و 1357 نماز عید فطر را با عظمت برگزار کرد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به عضویت شوراى انقلاب و جامعه روحانیت مبارز درآمد. وى همچنین ریاست دانشکده الهیات را به عهده گرفت. شهید مفتح در 27 آذر 1358 در حالى که وارد دانشکده مى‌شد، به دست مزدوران آمریکا (موسوم به گروه فرقان) به شهادت رسید. از آثار وى حاشیه بر منظومه، ترجمه تفسیر مجمع‌البیان و روش اندیشه مى‌باشد.
ر. ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت‌الله‌ دکتر مفتح، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
4. آیت‌الله‌‌العظمی شیخ جعفر اقبال سبحانى، فرزند محمدحسین در سال 1308 ﻫ ش در تبریز متولد شد. تحصیلات خود را در ادبیات و ریاضى و هندسه در زادگاه خود به انجام رسانید و علوم ادبى و عربى را نزد اساتید بزرگى چون آقا میرزا محمدعلى مدرس تبریزى، صاحب فرهنگ نوبهار و ریحانه‌الادب، آموخت. در جریان غائله آذربایجان در سال 1325 به قم مهاجرت نمود و از محضر اساتید بزرگ، حضرات آیات بروجردى، حجّت و علامه طباطبایى، گلپایگانى و مجاهد تبریزى بهره‌مند شد. او بیش از 14 سال از جلسات درس حضرت امام خمینى (ره) کسب فیض کرد. استاد سبحانى ازجمله مؤسسین مجله «مکتب اسلام» بود و سالیان متمادى مقالات علمى فراوانى را در آن مجلّه به چاپ رسانید. فعالیت‌هاى مبارزاتى او علیه رژیم پهلوى به آغاز نهضت حضرت امام(ره) برمى‌گردد. بنا به گزارش ساواک، در جریان تبعید امام به ترکیه به جرم تشویق علماء و مراجع قم براى انجام عکس‌العمل در مقابل عمل دولت وقت و ملاقات با آقایان حاج شیخ هاشم آملى، حاج شیخ مرتضى حائرى و سید احمد زنجانى بازداشت و در 18 /8 /43 به زندان قزل قلعه انتقال یافت و 10 روز بعد محکومیت او به قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایى تهران تبدیل گردید و از زندان آزاد شد. در بهمن ماه همان سال به جرم سخنرانى در دفاع از حضرت امام(ره) در شهرستان دزفول، به 6 ماه تبعید به کاشمر محکوم گردید. تبعید وى عکس‌العمل مراجع وقت از جمله حضرت آیت‌الله‌ سید محمد هادى میلانى را برانگیخت و جهت حمایت از وى به آیت‌الله‌ سید اسدالله‌ نبوى از علماى بزرگ دزفول متوسل شد. در سال 1344 از طریق آبادان، مخفیانه به عراق سفر نمود و در سال 1346 به همراه روحانیون به اصطلاح افراطى ممنوع‌المنبر گردید. در سال 1347 به علت دعا نمودن به امام خمینى در پایان سخنرانى خود در شهرستان کنگاور، شهربانى از منبر وى جلوگیرى و روز بعد (26 /3 /47) او را از کنگاور اخراج نمود. ساواک چنان با حساسیت مواضع وى را دنبال مى‌نمود که جمله‌اى از مقاله وى در مجله مکتب اسلام را که نوشته بود:
«... در پرتو انتساب به رئیس مملکت همه گونه سوءاستفاده بنمایند»، بریده و ضمن بایگانى در پرونده، دستور مراقبت داده بود. همچنین پس از انتشار این مقاله که با عنوان «توطئه خطرناک منافقان» در شماره 114 مجله مکتب اسلام به چاپ رسیده بود، وى به ساواک احضار و مورد مصاحبه قرار گرفت. در پى اظهاراتى در تاریخ 23 /8 /48 در مسجد امام حسن مجتبى(علیه‌السلام) در خرم آباد و اشاره به فقر شدید مردم و اینکه بعضى براى سگ هاى خود ماشین و راننده مخصوص دارند تا سگها را براى تفریح با ماشین به خیابان ببرند، ولى حقوق راننده، کفاف معاش وى و عیالش را نمى‌دهد، بلافاصله از سوى ساواک احضار و تهدید شد. در سال 1350 به‌اتفاق آیت‌اللّه‌ مکارم شیرازى و سید على محقق داماد مؤسسه‌اى به نام جمعیت خیریه و مرکز مطالعات اسلامى و نجات نسل جوان دایر نمودند که با هماهنگى آقاى شریعتمدارى، ساواک با تأسیس آن مخالفت نمود. در سال 1351 نیز مجدداً به خاطر اظهاراتش بر منبر در خرم آباد، دستور احضار وى به ساواک داده شد و در سال 1353 نیز ضمن احضار به ساواک، از روش منبر وى اظهار نگرانى گردید. وى از جمله افرادى بود که در سال 1356 تلگراف تسلیت حوزه علمیه ‌قم به حضرت امام در شهادت حاج آقا مصطفى را امضا نمودند. ایشان در سال 1359 « مؤسسه تحقیقى و تعلیماتى امام صادق (ع)» را بنیان نهاد و ریاست آن را بر عهده گرفت. آیت‌الله‌ سبحانى در حدود 100 جلد کتاب در زمینه‌هاى فقه و اصول و فلسفه و تاریخ منتشر کرده است که تعدادى از آنها عبارتند از الهیات، کلیات فى علم‌الرجال، اصول‌الحدیث، اصول‌الفلسفه، نظریه‌المعرفه، الله‌ خالق الکون، فلسفه اسلامى و اصول دیالکتیک، فروغ ابدیت و سرچشمه هستى. آیت‌الله سبحانی هم‌ اکنون در کسوت مرجعیت به نشر و تبلیغ معارف دینی مشغول است.


منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین علی دوانی به روایت اسناد ساواک صفحه 16

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.