صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شیخ مروارید

تاریخ سند: 13 آذر 1342


شیخ مروارید


متن سند:

شماره: 8834 /16 ب تاریخ: 13 /9 /1342

شب دوشنبه 27 /8 /42 آقای شیخ مروارید از قم به کرمانشاه وارد و حامل مقداری اعلامیه بوده و عصر همان‌روز به مسجد مرحوم آقای بروجردی می‌رود و مطالب مشروحه زیر را توضیح می‌دهد.
( در مجالس ختم که برای مرحوم بهبهانی1 در قم گرفته می‌شد ابتدا شیخ علی دوانی و حاج شیخ انصاری که به منبر می‌رفتند اسمی از آقای خمینی نمی‌بردند در نتیجه مورد حمله و پرخاش طلاب واقع و حتی اخوی خودم شیخ مروارید که در قم ساکن می‌باشد قصد کتک کاری آنان را داشته ولی شیخ علی دوانی اظهار داشته طبق دستور آقایان علماء صلاح نیست نام آقای خمینی برده شود من نمی‌دانم امر آنها را اجرا نمایم یا به قول شماها رفتار کنم بالاخره به واسطه اصرار طلاب ناچار در مجالس بعدی از آقای خمینی تعریف و تمجید زیادی کرده و برای او دعا می‌خواند همچنین اخوی شیخ مروارید در مجالس ختمی که از طرف تهرانی‌ها برگزار می‌شود به منبر رفته و با سخنرانی‌های خود مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مردم نیز در موقع خروج از مجالس اظهار می‌کرده‌اند برای نابودی .... صلوات بفرستید که از سخنرانی او چند نوار گرفته شده که من یکی را همراه خود آورده‌ام که به ایلام ببرم. در ضمن یکی از طلاب از مشارالیه سئوال می‌نماید مگر در ایلام ضبط صوت هست نامبرده جواب داده یک‌ دستگاه وجود دارد که من می‌توانم از آن استفاده کنم و اضافه می‌نماید که مقداری اعلامیه هم با خود آورده‌ام.2 در اثر تقاضای طلاب یاد شده سه برگ از اعلامیه‌ها که یکی دفترچه هشت برگی می‌باشد به ایشان تسلیم و قول می‌گیرد پس از مطالعه به خودش مسترد دارد.
علیهذا رونوشت اعلامیه‌های مورد بحث جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌گردد.3
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان پنجم. مرادیان

توضیحات سند:

1. آیت‌الله‌ سید محمد بهبهانى، فرزند سید عبدالله‌ در سال 1250 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى و سطح، به خواندن فقه و اصول پرداخت و مدت 6 سال نیز فلسفه و معقول را نزد میرزا ابوالحسن جلوه فرا گرفت. وى 7 سال نیز در محضر علامه آشتیانى به تحصیل خارج فقه و اصول همت گمارد. در نجف اشرف از محضر مرحوم آخوند خراسانى و فقهاى معاصر بهره‌مند شد و به درجه اجتهاد رسید. پس از بازگشت به ایران، ضمن تدریس در حوزه علمیه تهران، در کنار پدر، براى حکومت قانون و تشکیل مجلس تلاش‌هاى زیادى کرد. او که از آزادیخواهان ضد استبداد به حساب مى‌آمد، در دوره دوم مجلس شورای ملی، وکیل مجلس شد. وى نزد عموم سیاستمداران کشور از احترام خاصى برخوردار بود و برخى پیام هاى خصوصى حضرت آیت‌الله‌ بروجردى توسط ایشان به مقامات بالاى دولتى ابلاغ مى‌شد. بعضى از علماى مرکز، در کارها و رویدادها، بدون مشورت با او کار نمى‌کردند. وى یکى از روحانیون مشهور و از سران مشروطه بود و در کمیسیونى که از طرف مشروطه‌خواهان تشکیل شد، به همراه 27 نفر دیگر براى اداره امور کشور تعیین شد. این کمیسیون محمدعلى شاه را از سلطنت خلع و احمدشاه را به نیابت وى انتخاب کرد. از دیگر کارهاى سیاسى او، بسیج عده‌اى از مردم جنوب تهران به نفع شاه و حضور در برابر کاخ شاه و منع وى از مسافرت به خارج در واقعه نهم اسفند 1331 بود. شهرت علمى و جایگاه معنوى او سبب شد که تدریجاً در تهران ملجأ و مرجع مؤمنان و نیازمندان شود. وى حدود 40 سال در تهران به تدریس خارج فقه و اصول و ترویج دین پرداخت. آیت‌الله‌ بهبهانى در جریان نهضت امام خمینى(ره) در آخرین ماه‌هاى عمر خود، به حمایت از امام(ره) برخاست و از همین رو مورد غضب رژیم واقع شد و در تنگنا قرار گرفت. وى در 20 آبان ماه سال 1342 در سن 92 سالگى دارفانى را وداع گفت و پس از تشییع باشکوهى در تهران، جنازه‌اش به نجف اشرف منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
2. راجع به انقلاب اسلامی در ایلام و نقش علمای این شهر در ترویج اندیشه‌های امام خمینی(ره) ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390 / یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیت‌الله حاج شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1391
3. اعلامیه‌های مورد اشاره در میان اسناد یافت نشد.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام و المسلمین علی دوانی به روایت اسناد ساواک صفحه 19

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.