صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: حادثه 21 فروردین ماه کاخ مرمر

تاریخ سند: 29 اردیبهشت 1344


درباره: حادثه 21 فروردین ماه کاخ مرمر


متن سند:

شماره: 8430/ض 18 تاریخ: 29 /2 /44 0229
درباره: حادثه 21 فروردین ماه کاخ مرمر
بازگشت به شماره 11135 /311-20 /2/

ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از مفاد نامه معطوف سئوالات زیر مستفاد و درباره یکایک پاسخ به شرح زیر داده می‌شود لیکن قبل از این که پاسخ به سئوالات داده شود توجه آن سازمان را به این نکته جلب می‌نماید که تیمسار سپهبد نصیرى ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور و آقاى شهاب نماینده مربوطه نیز نظارت و آگاهى کامل به موارد زیرین داشته‌اند:
سئوال 1 = نتیجه تحقیقات و نظریات اداره دوم چیست؟
جواب 1 = نتیجه تحقیقات و استنباطات اداره دوم از مجموع بازجوئی‌هاى سریعى که فقط در مدت 5 روز انجام گردید همان است که در اعلامیه دولت منتشر گردید (اعلامیه دولت به پیوست است).
سئوال 2 = علت اعزام متهمین و ارسال پرونده‌ها به ساواک چه بوده است؟
جواب 2 = در اجراى اوامر جهان مطاع ملوکانه چون متهمین غیر نظامى بوده‌اند و ساواک سوابق بیشترى از آنان در اختیار داشت به ساواک تحویل شده است.
سئوال 3 = ایا مسئله سوء قصد کشف شده است یا خیر؟
جواب 3 = تا آنجا که تحقیقات انجام شده می‌رساند مهندس احمد منصورى تهرانى مقدم و تکنسین احمد کامرانى محرکین اصلى سوء قصد بوده‌اند.
سئوال 4 = موضوع هسته‌اى با مرام و رویه اشتراکى چه بوده؟
جواب 4 = مهندس احمد منصورى تهرانى مقدم عضو هسته جدیدالتأسیس بوده است که داراى مرام و رویه اشتراکى است و به همین علت نیز تا آنجا که زمان اجازه می‌داد در بازداشت سایر همکاران او اقدام شد بدیهى است همانطورى که در پرونده‌هاى امر مضبوط است سایر متهمین از سوء قصد بنحوى از انحاء مطلع بوده‌اند.
سئوال 5 = آیا پرونده‌ها جهت تحقیق درباره هر دو جنبه مسئله (سوء قصد و تشکیل گروه کمونیستى) به ساواک ارسال شده یا خیر؟
جواب 5 = پرونده براى رسیدگى به دو جنبه ذکر شده در بالا و سایر جوانبى که ممکن است تحقیقات آتى ـ بازجویان را بدان هدایت نماید به ساواک فرستاده شده است.
در پایان سازمان ضد اطلاعات اداره دوم براى اجراى هرگونه نظریاتى که سازمان اطلاعات و امنیت کشور به منظور تکمیل سوابق لازم بداند آماده همکارى است و نیز در صورتی که موارد بالا از نامه معطوف نظر ساواک را تأمین ننماید در صورت لزوم خواهشمند است دستور فرمائید نماینده آن سازمان براى توجیه بیشتر بفرمانده سازمان ضد اطلاعات مراجعه نمایند%
از طرف رئیس اداره دوم
سرتیپ اردشیر تاج‌بخش1

به عرض تیمسار معاونت امنیت داخلى رسید ملاحظه فرمودند تکلیف روشن شد.
اداره یکم 311 ـ دقیقاً مطالعه و بر مبناى آن و بازجوئى که تاکنون کرده‌اید چنانچه بازجوئى خاتمه یافته فورى نتیجه طى گزارش ارائه شود.

توضیحات سند:

1ـ اردشیر تاجبخش، فرزند عبدالحمید (سرهنگ شهربانى)، در سال 1297 در تهران متولد شد و در سال 1317 به ارتش پیوست. او در سال‌هاى پس از شهریور 1320 در زمره افسرانى بود که در پیوند با دربار در ترسیم حوادث سیاسى روز نقش پنهان داشتند. در سال 1331 تاجبخش به عنوان واسطه محمدرضا پهلوى در ایجاد شورش عشایر بختیارى علیه دولت مصدق مشارکت داشت. .. به علت این پیوند با دربار، تاجبخش در رأس رکن دوم ستاد دژبان قرار گرفت و در حوادث ماههاى بعد نقش مخربى ایفا نمود. پس از کودتاى 28 مرداد 1332، تاجبخش در مشاغل حساس ستاد ارتش قرار گرفت و پس از پایان دوره دانشگاه جنگ، در سال 1338 فرمانده ضد اطلاعات اداره دوم ارتش شد. ارتشبد فردوست درباره نقش عجیب تاجبخش در این دوران توضیح داده و به نظر مى‌رسد که وى با حمایت جدى سرویس اطلاعاتى و هیئت مستشارى آمریکا مأموریت تحکیم مواضع این قدرت را در ارتش به عهده داشته است. سرتیپ تاجبخش در تاریخ 1 /5 /1345 به تقاضاى خود بازنشسته شد. .. باید افزود که بخش اعظم پرونده تاجبخش در ستاد ارتش در سال 1351 به طرز مرموزى امحاء گردیده است. اردشیر تاجبخش به پاس خدماتش به رژیم پهلوى نشانهاى افتخار درجه 3 و 2 نشان لیاقت درجه 3، نشان پاس درجه 3، نشان خدمت درجه 3، نشان سپه درجه 3 و نشان آذرآبادگان دریافت داشته است. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، ص 449 و 450
ـ ارتشبد نعمت‌اللّه‌ نصیرى، فرزند محمد نصیرى (عمید الممالک)، در سال 1289 در سمنان متولد شد. تحصیلات را در زادگاه خود به پایان رساند و سپس به دانشکده افسرى راه یافت و در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در 22 مرداد 1332، از سوى محمدرضا پهلوى، مأمور پیک «انفصال مصدق» و «انتصاب زاهدى» شد. در جریان کودتا نقش فعال داشت، در سال 1337 به درجه سرلشگرى رسید. در مهر 1339، ژنرال آجودانى گردید و سپس به ریاست شهربانى کل کشور منصوب شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد و در سال 1343 به سمت معاونت نخست وزیر و رئیس ساواک کشور منصوب و در سال 1350 به درجه ارتشبدى نایل شد. وى در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشانهاى داخلى و خارجى گرفت. با قیام اسلامى در ایران، در تیر 1357 از ریاست ساواک برکنار و مدتى سفیر ایران در پاکستان شد. اوج قیام باعث شد که شاه دستور دستگیرى و بازداشت وى را در 16 /8 /1357 صادر کند.
وى در 22 بهمن 1357 توسط مردم اسیر و در 27 بهمن همان سال، پس از محاکمه اعدام گردید.
(خاطرات فردوست / ج 2)
ـ آنگونه که از اسناد دیگر بر مى‌آید حتى همین دو نفر هم ارتباط یا شرکت در ترور نداشته‌اند فقط یکى از آنان چون امین شمس آبادى بوده صرفاً در جریان اقدام وى قرار گرفته است و شاید اصلاً در آن هنگام به اور هم نکرده باشد. این سند و سندهاى دیگر نشان مى‌دهد که ساواک و دیگر دستگاه‌هاى امنیتى ذیربط براى این که بتوانند در مدت زمان کوتاهى پاسخى براى شاه آماده کنند متشبث به این حشیش‌هاى ناپایدار شده‌اند. این مطلب به صورت تلویحى از دل همین سند که اساسا اشاره‌اى به شرکت آنان ندارد و حتى خود منکر شده است پیداست.

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 11

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.