صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

دوست گرامی راجع به تفاهماتی که در قم به عمل آمده خاطر مبارک را مستحضر می دارد.
اینجانب در ساعت پنج بعدازظهر روز سی ام فروردین چهل و سه وارد قم شدم و در حدود ساعت شش و نیم بود که توانستم با آیت الله آقای خمینی ملاقات نمایم.
شرح ملاقات به قرار زیر است.
اینجانب صحبت را به عنوان نگرانی از منافق بودن اشخاص شروع نمودم و مِن باب مثال سرگذشت دکتر بقایی را با حزب دموکرات و مرحوم قوام السلطنه و اعلان جرم های علیه آن مرحوم را شرح دادم و سپس روابط او را با جبهه ملی و دکتر مصدق بیان داشته و اضافه نمودم با همه تظاهرات دکتر بقایی در مجلس و خارج از مجلس به نفع دکتر مصدق سرانجام ملاحظه فرمودید که چه کرد و نتیجه به کجا کشید.
حالا چون اطلاع پیدا نمودم افرادی از حزب زحمتکشان و غیره تصمیم دارند به قم آمده و تظاهراتی بنمایند بنده با در نظر داشتن سوابق اشخاصی که در بالا عرض شد و با در نظر گرفتن قطعنامه صادره هفته گذشته در مدرسه فیضیه که به عنوان حوزه علمیه قم منتشر شده بود از این جریانات متأثر شده دست از کار و کسب خود کشیده و با عجله و ناراحتی فراوان به حضور جنابعالی آمدم که از نزدیک راجع به مقاصد این گونه اشخاص که با دستجات مشکوک و مغرض و بی هدف که منظور جز ایجاد بی نظمی و اختلاف بین جنابعالی و اولیای امور و تولید ناراحتی و تفرقه برای عموم مردم ندارند باجنابعالی صحبت کنم در جواب بنده آقای آیت الله خمینی فرمودند که : «من خودم از این گونه جریانات تنفر دارم ولی چه کنم که درب خانه من باز است و همه مسلمین برای امور دینی مراجعه می نمایند و یحتمل که اشخاصی هم در بین آنها باشد.
» و راجع به صدور قطعنامه هفته قبل آقای خمینی فرمودند : «من هیچ گونه اطلاعی از این قطعنامه نداشتم و روز بعد از صدور قطعنامه گوینده مفاد قطعنامه را احضار و به او گفتم که اگر من آن شب در حین سخنرانی تو از جلسه خارج شده بودم آیا می دانید عاقبت و سرنوشت تو به کجا می کشد.
» او اظهار ندامت کرده و به آقای خمینی گفته است که : «مرا اغفال نموده اند.
» در این موقع فدوی موقع را مقتضی دانسته و با آقای آیت الله خمینی عرض کردم با این جریانی که هفته قبل گذشته حضرت عالی باید همیشه به اشخاصی اعتماد داشته باشید که در جلسات سخنرانی کنند که نظیر این گونه رفتار از آنها سر نزند و اجازه ندهید اشخاص مشکوک را در جلسات راه دهند و اضافه نمودم این عرایض بنده روی علاقه و ارادتی است که به شخص جنابعالی داشته و تجربیاتی که از گذشته دارم.
آقای آیت الله خمینی عرایض بنده را کاملاً تأیید و بلافاصله داماد خودشان آقای اشراقی را احضار و فرمودند که : «از فردا (دوشنبه 31 /1 /43) در مجلس سوگواری که در منزل برقرار است مراقبت کامل به عمل آورید که غیر از واعظ تعیین شده واعظ دیگری حق سخنرانی نداشته باشد و چنانچه از واعظ انتخاب شده برای روزی که تعیین شده یک یا چند نفر از آنها غیبت نمودند حق ندارید دیگری را به جای آنها انتخاب نمایید.
» و نیز دستور فرمودند : «برای مراقبت از دستگاه بلندگو شخص مطمئنی را بگمارید تا چنانچه اشخاص انتخاب شده هم احیانا مطالبی خارج از برنامه خود بگویند فورا بلندگو را خاموش کنند.
» و چند نفری هم که بعد از فرمایشات آقا حاضر شده اند راجع به برنامه سخنرانی در مجلس سوگواری سؤال نمودند آقا فرمودند : «جز وظیفه دینی وظیفه دیگری نداریم.
» به عقیده فدوی به منظور رفع سوء تفاهمات موجود و جلب اعتماد آقا چنانچه صلاح بدانید نکات زیر را مورد توجه قرار دهند که انجام آن مورد نظر ایشان است.
1ـ در جراید مطالبی نظیر مندرجات روزنامه اطلاعات روز 18 /1 /43 و مشابه آن چاپ نشود زیرا این گونه مطالب تولید سوءظن و بدبینی در ایشان می نماید.
2ـ چنانچه عواملی وجود داشته باشد که هدفش ایجاد اختلاف و دودستگی بین روحانیون باشد برکنار روند.
3ـ به خواسته های مشروح آقا که به صلاح کشور می باشد ترتیب اثر داده شود.
4ـ در جلسه در حضور آقای آیت الله خمینی صحبت از لزوم تعمیرات در مسجد بالای حرم مطهر به میان آمد و علت خرابی مسجد را نبودن آقای تولیت در محل می دانستند به عقیده بنده اگر صلاح دانسته و مانعی نباشد امر و مقرر فرمایید آقای تولیت به قم برگردند.
5 ـ راجع به چند کیلومتر راه قم به اصفهان که امر آسفالت سازی او مسکوت مانده است برای این که تصور نکنند این موضوع تعمدی است در صورت نداشتن مانع مقرر فرمایند آسفالت این چند کیلومتر راه عملی گردد.
6ـ در صورتی که مقتضی و صلاح بدانند مقرر فرمایید در سربازخانه ها و مدارس ضمن برنامه کار آنها ساعاتی را برای اجرای فرائض دینی (نماز) منظور نمایند تا هر کدام از افراد که علاقمند به ادای تکالیف مذهبی خود باشند بتوانند این تکالیف را به موقع برگزار نمایند.
در پایان امیدوارم نظریات معروضه مورد توجه واقع و این روابط فی مابین با رعایت کامل در حفظ محرمانه بودن آن مداومت داشته باشد.
موقع را مغتنم دانسته احترامات فائقه را تقدیم می دارد.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 5 صفحه 301


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.