صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: آیت‌الله حسن قمی

تاریخ سند: 27 شهریور 1357


موضوع: آیت‌الله حسن قمی


متن سند:

از: 9/ه‍1 تاریخ:27 /6 /1357
به: 312 شماره: 8249 /9 ﻫ 1‍‍
موضوع: آیت‌الله حسن قمی

در منزل آیت‌الله قمی مجلسی برپا و جمعیت شرکت‌کننده به قدری بود که تمام صحن حیاط و اتاق‌ها و راهروها را پر کرده بودند. خلاصه‌ای از مطالبی که در این مجلس بازگو شده، به قرار زیر است.
1 . شاعری به نام ژولیده اشعاری خواند که از قمی تمجید شده و مردم را به پایداری و مقاومت می‌خواند و به مردم هشدار داده بود که به سخنان نمایندگان مخالف در مجلس شورای ملی فریب نخورند و چند بار از خمینی نام برد.
2 . شخصی به نام حسین‌زاده اشعاری خواند و به تمجید از شجاعت قمی پرداخت و مردم[را] به اتحاد و یگانگی دعوت نمود.
3 . آیت‌الله قمی پشت میکرفن قرار گرفت و دعائی خواند به این معنی (پروردگارا به تو شکایت داریم از اینکه پیغمبر ما نیست و امام ما غایب است، دشمنان ما زیاد و تعداد ما کم است). سپس گفت همه دشمنان در فکر تضعیف شیعه‌اند و می‌خواهند ما را از بین ببرند و از مردم تشکر کرد که به حمایت از روحانیون، فداکاری کرده‌اند، صدماتی دیده‌اند و کشتار داده‌اند و از مردم خواست همچنان اتحاد خود را حفظ نمایند و اضافه نمود پس از مرگ آیت‌الله بروجردی1 دولت به اقداماتی دست زد که با مبانی دین منافات داشت. روحانیون زبان به اعتراض گشودند؛ من و خمینی در این راه ایستادیم و هر دو تبعید شدیم و حال پس از 13 سال است که به مشهد برگشته‌ام. پرستش مخصوص خداست و شایسته پرستش غیر از خدا کسی نیست؛ شاه‌پرستی هم غلط است. ضمناً در طی مبارزات چند ساله، خیلی از مسلمانان را کشتند، مخصوصاً جمعه گذشته. کسی نیست از اینها بپرسد چرا این همه مسلمان‌ را کشتید، ظلم و ستم تا کی، اگر در این دنیا کسی شما را مجازات نکند، در تک سلول قبر گرفتار خواهید بود و مجازات می‌شوید و حرف بسیار دارم و گفتنی زیاد، در آینده آنها را می‌گویم و در پایان مجلس چند اعلامیه پخش شد که به امضاء جواد تهرانی . فلسفی . مروارید و چند امضاء دیگر که از مردم خواسته بودند روز شنبه مغازه‌های خود را بگشایند و همچنین اعلامیه‌ای به امضاء بانوان مسلمان خراسان که در آن ورود قمی را به مشهد خوش آمد گفته و از وی خواسته بودند در طریق مبارزات، راهنمای آنها باشد.
نظریه شنبه . آیت‌الله قمی و یارانش فوق‌العاده در حفظ نظم و ندادن شعار اصرار داشتند و نگذاشتند کسی شعار دهد. آیت‌الله قمی می‌گفت یکی از آرزوهای من این است که در راه خدا کشته شوم و فدائی دین خدا شوم، ولی در عین ‌حال از کشتار برادران مسلمانم بیزارم و مایل نیستم خون بر زمین ریخته شود. ضمناً آیت‌الله قمی خواسته‌‌هایش را بدینگونه بیان داشت.
1 . اجراء احکام قرآن و دستورات اسلام و عمل به قانون الهی.
2 . آزادی زندانیان سیاسی. وی گفت ما کاری به زندانیان سیاسی غیرمذهبی نداریم، ولی آنهائی که در راه دفاع از دین زندانی شده‌اند، خواستاریم که هرچه زودتر آزاد گردند.
3 . بازگشت تبعیدی‌ها به اوطان خودشان و برای خمینی آرزوی بازگشت نمود.
نظریه یکشنبه . نظریه شنبه2 تأیید می‌گردد. ضمناً اعمال و رفتار آیت‌الله قمی تا حدود امکان تحت مراقبت و کنترل است.
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه تأیید می‌گردد.
محترماً به استحضار می‌رساند. خلاصه‌ای از اظهارات آیت‌الله قمی قبلاً به استحضار رسیده و در بولتن درج شده است. 1 /7 /57
آقای مجتبوی

توضیحات سند:

1. آیت‌الله‌ العظمى سیدحسین بروجردى، فرزند سیدعلی طباطبایی در سال 1254 ﻫ ش در بروجرد متولد شد، تحصیلات خود را در مکتب شروع کرد، سپس به مدرسه نوربخش بروجرد و بعد از آن به حوزه علمیه بروجرد رفت. صرف و نحو، بدیع، عروض، منطق و فقه و اصول را فرا گرفت. آن‌گاه براى ادامه تحصیل به حوزه علمیه صدر اصفهان رفت و از محضر میرزا جهانگیر خان قشقایى، سید محمد باقر درچه‌اى و میرزا کلباسى و محمد تقى مدرس کسب فیض کرد.
او در سال 1281 براساس درخواست والد خود پس از نه سال تحصیل در اصفهان به بروجرد برگشت و در سال 1282 به نجف اشرف جهت ادامه تحصیل عزیمت کرد. سید حسین در 36 سالگى در حوزه نجف مشهور شد و چنان موقعیتى پیدا نمود که در معابر و مدارس مورد توجه عام و خاص قرار گرفت و حوزه درسى او بسیار باشکوه برگزار مى‌شد. او از سال 1282 تا سال 1289 در نجف اشرف بود و باز به تقاضاى والد خود در سال 1289 به بروجرد حرکت کرد. رحلت پدر (1290ش) باعث شد که دیگر به نجف نرود و در بروجرد بماند. 12 سال در بروجرد مشغول تربیت طلاب شد و در سال 1304 بعد از مرگ فرزند خود جهت مسافرت عازم مشهد شد. در برگشت به قم رفت و به گرمى از طرف آیت‌الله‌ حائرى و حوزه علمیه قم تکریم شد و به دعوت فضلای قم شروع به مباحثه کرد، ولى با پیگیرى مردم بروجرد پس از یکسال و نیم توقف در سال 1306 به بروجرد بازگشت. سپس به مکه مشرف ‌شد و پس از مراجعت به تهران رفت و از آنجا برای بار دوم عازم مشهد شد و پس از 7 ماه توقف مجدداً به بروجرد بازگشت و تا سال 1319 در آنجا ‌ماند. در سال 1320 پس از رحلت آیت‌الله حائرى به درخواست علما و اهل علم ایشان به قم رفتند و خلاء وجودى آیت‌الله‌ حائرى را پر نمودند. با درگذشت مرحوم آیت‌الله‌ قمى، آیت‌الله‌‌العظمی بروجردى مرجع تقلید جهان تشیع شدند. ایشان نسبت به گسترش حوزه علمیه قم توجه وافرى داشت و آن‌را بیش از گذشته گسترش داد و مکتب فقهى خاص و مکتب علم رجال را پایه‌گذارى کرد.
مرحوم آیت‌الله‌ العظمی بروجردى از روحانیونى بود که با سلطنت رضاشاه مخالفت مى‌کرد و در دوره سلطنت محمدرضا شاه با بسیارى از اقدامات رژیم نظیر لایحه اصلاحات ارضى مخالف بود و تلاش مى‌کرد تا به وسیله نامه و پیام‌هاى ارسالى از خلافکاری‌هاى رژیم شاه نسبت به حریم اسلام جلوگیرى نماید. او در مواردى نیز تقیه می‌کرد و مبارزه با رژیم شاه را به فرصت مناسب‌ترى موکول می‌نمود. سرانجام پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین آیت‌الله‌العظمی بروجردی در دهم فروردین 1340 ﻫ ش (12 شوال 1380 ﻫ ق) رحلت فرمودند.
2. در اصل: یکشنبه.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 348


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.