صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : هیئت مؤتلفه اسلامی1

تاریخ سند: 23 تیر 1345


موضوع : هیئت مؤتلفه اسلامی1


متن سند:

از : 136 به : 9 ه شماره : 23582 /316 برابر اطلاع واصله در یکی از جلسات وابسته به یک هیئت اظهار شده اخیرا آیت الله خمینی برای آیت الله میلانی پیغام داده2 دستور داده شده است به وضع تشکیلات رسیدگی شده و افراد هم ثابت و هر قدر فشار به جامعه روحانیت زیادتر گردد افراد نباید اقدامات خود را ترک نمایند.
ملاحظات : پیرامون نحوه و چگونگی فعالیت و وابستگی آیت الله میلانی3 به هیئت مؤتلفه به نحو غیر محسوس تحقیق و نتیجه را اعلام دارند.

توضیحات سند:

1ـ مؤتلفه اسلامی از ائتلاف سه جمعیت با یکدیگر در سال 1342 پدید آمد.
قبلاً در آغاز انقلاب اسلامی ایران در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی و ماجراهای رفراندوم قلابی شاه در 6 بهمن 1341 افرادی که بعدها به عنوان «هیئت مؤتلفه» شناخته شدند، به طور پراکنده و تحت رهبری امام خمینی (ره) به فعالیت پرداختند.
و بالاخره امام امت خمینی کبیر در اوائل سال 1342 آنها را در قم با یکدیگر آشنا و مرتبط ساخت.
نتیجه این ارتباط تشکیل رسمی جمعیتهای مؤتلفه اسلامی بود.
مسؤولین سازمان مرکزی این جمعیت عبارت بودند از شهید حاج صادق امانی، شهید محمد صادق اسلامی، شهید حاج مهدی عراقی، شهید سید اسداللّه لاجوردی، و آقایان حبیب اللّه عسگراولادی مسلمان و حاج مهدی شفیق و...
که همگی از کسبه و تجار متدین بازار تهران بودند، مؤتلفه اسلامی دارای یک شورای روحانیت مرکّب از استاد شهید مرتضی مطهری، و استاد شهید آیت الله دکتر بهشتی، و آیت الله آقای محی الدین انواری بود، که با همکاری کامل با شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد و شهید حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر باهنر، و آیت الله آقای هاشمی رفسنجانی نظارت بر آموزشها و کلیه اعمال و رفتار و خط و مشی جمعیت داشتند.
که البته این افراد به پیشنهاد مؤتلفه اسلامی و تأیید حضرت امام خمینی انتخاب شده بودند.
فعالیتهای چاپ و پخش اعلامیه های مراجع و علماء و سازمان دهی تظاهرات و راهپیمایی ها و مجالس سخنرانی ها که در جهت فرامین امام خمینی بود.
و همچنین گسترش تشکیلات و فعالیتهای مؤثر در 15 خرداد و نیز فعالیت در جهت برگزاری باشکوه استقبال از امام در مراجعت به قم در سال 1343، و همچنین تشکیل اولین جناح مسلح برای جهاد مسلحانه و اعدام انقلابی حسنعلی منصور از جمله فعالیتهای آنها می باشد.
در سال 1343 با اعدام انقلابی منصور خائن، رهبران و جناح سیاسی و نظامی مؤتلفه دستگیر شدند و به اعدام و زندانهای طولانی و کوتاه مدت محکوم شدند، این دستگیری و نیز تبعید امام خمینی و مسافرت شهید آیت الله بهشتی به اروپا و ضرورت مخفی کاری بیشتر و تبدیل شیوه غالب مبارزه عمومی و همه جانبه به مبارزه مسلحانه، مؤتلفه را دچار رکود کرد و هرچند فعالیتهای آن تا سال 1349 ادامه یافت اما آن گسترش و عظمت قبلی را نداشت، از سال 1349 عناصر اصلی این جمعیت به همکاری صمیمانه با سازمان مجاهدین خلق (که این سازمان بعدها به دلیل رفتار مرموزانه و تفکر التقاطی و سازش با رژیم ستمشاهی و لو دادن عناصر انقلابی به دستگاه مخوف ساواک به عنوان منافقین شناخته شدند) پرداختند، از این تاریخ با توجه به پیش آمدهای ناگواری که برای اعضای مرکزی به وجود آمد جمعیت نتوانست به فعالیتهای خود ادامه دهد، تا آنکه با مشخص شدن ارتداد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دوباره عناصر اصلی مؤتلفه به همراهی عده ای دیگر از مبارزین متدین به فعالیت پرداختند، بدون آنکه از نام جمعیت استفاده نمایند، در بیان اکثر اعلامیه ها و بیانیه های خود جمله «برقرار باد حکومت عدل اسلامی» را می نوشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی این عناصر در حزب جمهوری اسلامی به فعالیت پرداختند، در سالهای اخیر مؤتلفه اسلامی به عنوان یک گروه سیاسی با انتشار نشریه «شما» در صحنه سیاسی کشور به فعالیتهای خود ادامه می دهد.
ر.ک : هیئت های مؤتلفه اسلامی، 2ـ طی بررسی های به عمل آمده در پرونده انفرادی آیت الله میلانی در اسناد ساواک مدرکی دال بر ارسال پیام و محتوای پیام ارسالی از سوی امام خمینی (ره) برای آیت الله میلانی بدست نیامد.
3ـ وابستگی به هیأتهای مؤتلفه اسلامی: طی سالهای 1340 تا این مقطع ساواک احتمال آن می داد که آیت الله میلانی عضو جبهه ملی بوده باشد که قبلاً نیز توضیح داده شد که مدرکی دال بر عضویت رسمی و رابطه تشکیلاتی آیت الله میلانی با جبهه ملی در دست نیست و صرفا جبهه ملی همانند سایر گروههای مبارز مذهبی و ملی سعی می نمود از نفوذ آیت الله میلانی استفاده نماید.
از این مقطع یعنی سال 1345 ساواک احتمال می داد که آیت الله میلانی وابسته به هیأتهای مؤتلفه اسلامی می باشد که این موضوع نیز ساواک را بر آن داشت تا با اعمال مراقبتهای اطلاعاتی بتواند سرنخی را بدست آورد.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 469

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.