موضوع : پسرعموی ملکه فرح
تاریخ سند: 29 فروردین 1339
موضوع : پسرعموی ملکه فرح
متن سند:
شماره : 326/ د ـ 3 جسته گریخته اکثر کسانی که با مطبوعات خارجی سروکار دارند فهمیدند که سال قبل یک شماره از مجله معروف (نیوزویک) (News Week) بدست مردم نرسید ولی علت آن را نفهمیدند.ولی به طور خفیف چند نفر ابراز می دارند که پسرعموی1 ملکه فرح در آن شماره مقاله ای نوشته و گفته بود (شاه ایران دختر عمو و نامزد مرا از من گرفت) و بعد مفصلاً از این موضوع شکایت کرده بود2 و این شماره گویا از خارج به دست آنها رسیده است.
اداره سوم
توضیحات سند:
* تاریخ : 1 /6 /38 شماره 2ـ3ـ2321 موضوع : دربار شاهنشاهی پیرو گزارش قبلی در مورد کاندید دوشیزه اخگر برای همسری شاهنشاه قبل از ظهر روز 28 مرداد دوشیزه اخگر به وسیله بانو دانشور (همسر دکتر دانشور معاون وزارت دارائی) به حضور شاهنشاه شرفیاب و طی مدت دو ساعتی که شرفیاب بوده اند بانو دانشور از وضع تحصیلات و خانوادگی دوشیزه نامبرده مطالبی را به شرف عرض ملوکانه رسانیده اند.توضیح آنکه اخیرا بین علیاحضرت ملکه مادر و والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی بر سر این موضوع اختلاف نظر ایجاد شده و والاحضرت به علت داشتن کاندید دیگر مخالف این امر می باشند در حالی که علیاحضرت ملکه مادر برای تحقق یافتن موضوع جدا پافشاری و فعالیت می نمایند و فعلاً خانواده دوشیزه اخگر منتظر اطلاع از نظریات شاهنشاه می باشند و به آنها اطلاع داده شده که فعلاً تا یک سال دوشیزه اخگر ازدواج نکند.
1ـ فرد مورد نظر احتمالاً رضا قطبی پسردایی فرح که در این زمان در فرانسه تحصیل می کرد می باشد ولی در زبان انگلیسی Cousin به معنی عموزاده، دایی زاده، عمه زاده و خاله زاده می باشد و به همین دلیل به جای پسردایی، پسرعمو ترجمه شده است.
2ـ براساس گفته های فرح در کتاب خاطراتش او از دوران کودکی با رضا قطبی (پسردایی اش) بزرگ شده بود و هنگام تحصیل در فرانسه نیز با هم ارتباط داشتند و احتمالاً در این ارتباطات در زمینه ازدواج نیز با هم صحبت هایی کرده بودند اما سفر فرح به ایران و پیش آمدن موضوع ازدواج با محمدرضا پهلوی که در نهایت به راهیابی فرح به دربار ایران گردید.
پسردایی اش (رضا قطبی) ازاین مسئله ناراحت و گزارشی در نشریه نیوزویک به چاپ رسانده و باتوجه به موقعیت جدید فرح انعکاس این خبر باعث زمزمه هایی در جامعه علیه دربار می گردید به همین دلیل از انتشار شماره مورد نظر نشریه فوق جلوگیری کرده اند.
لازم به ذکر است مکاتباتی که از رضا قطبی بجای مانده مؤید این مطلب می باشد.