جناب آقای پروفسور عدل دبیر کل محترم و محبوب حزب مردم
جناب آقای پروفسور عدل دبیر کل محترم و محبوب حزب مردم
متن سند:
به طوری که خاطر عالی استحضار دارد برابر ابلاغ صادر اینجانب مامور تشکیل حزب مترقی مردم در حوزه محلات ـ خمین ـ دلیجان گردیدم و این مأموریت را در روز جمعه 29 /2 /46 به بهترین محو به انجام رسانیدم که گزارش آن به حزب تسلیم شده است.تشکیل حزب و استقبال شدید مردم محلات و خمین و دلیجان موجب حمایت شدید و ناراحتی جناب آقای عطاءاله خسروانی دبیر کل حزب ایران نوین که اهل محلات هستند گردیده و برادرشان تیمسار سرلشگر خسروانی1 به وسیله فرمانده گروهان محلات اعضا حزب مردم دلیجان را تهدید نمودند و تضییقاتی برای اعضا حزب در خمین فراهم ساختند که با بردباری تحمل گردید.
فرماندار خمین را که از جوانان تحصیل کرده بوده تعویض و به جای او یکی از افراد قدیمی و معلوم الحال وزارت کشور را به نام شاکری که دست نشانده سرلشگر پرویز خسروانی است به این سمت گمارده اند.
فرماندار محلات را نیز که زیر بار پرونده سازی برای رقبای حزب ایران نوین نرفته در آستانه انتخابات قصد تعویض و به جای او اسداله ابوقداره را که از طرف حزب ایران نوین کاندید ایلام است و فرماندار شهرضا می باشد و سرسپرده آقایان خسروانی است در نظر گرفته اند تا وی را به طمع انتخابات ایلام وادار به اجرای نقشه خود نمایند.
حتی جناب دبیر کل حزب ایران نوین برای عکس العمل نشان دادن در مقابل تشکیل حزب مردم در محلات از موقعیت اداری و تفویض اجتماعی خود سوء استفاده کرده جناب آقای انصاری وزیر کشور را (طبق گفته خودشان) شخصا و به وسیله جناب آقای نخست وزیر تحت فشار قرار داده و به بهانه اینکه اینجانب شغلم درست معاون ثبت احوال کشور حساس و در انتخابات موثر است علیرغم نه ماه خدمات صادقانه و اصلاحات عمیقی که در ثبت احوال انجام داده است و با فساد اداری به معنی واقعی کلمه مبارزه کرده (نه به معنی ادعائی و قطعنامه ای) و سه بار از طرف جناب آقای عبدالرضا انصاری وزیر کشور تقدیر شده است اینجانب را در آستانه انتخابات بیکار نموده است تا پیروزی در محل به حساب داماد آقای خسروانی به نام رضا مجد محسوب گردد و روحیه افراد حزبی را در محلات ـ خمین و دلیجان متزلزل سازند.
اینست معنی عدم مداخله دولت به نفع حزب دولتی در امر انتخابات.
در ملاقات با جناب آقای انصاری به ایشان خاطر نشان کردم چنانچه مشاغل دولتی در سرنوشت انتخابات مؤثر است مسلما شغل اعضا هیئت دولت حزبی از شغل کوچک اینجانب حساس تر است و اگر قصد عدم مداخله کارکنان دولت در امر انتخابات است جناب آقای وزیر کار هم استعفاء دهند تا کمتر در وزارت خانه های دیگر اعمال نفوذ کنند و حزب و عضویت در کابینه را وسیله اعمال غرض و قوم و خویش بازی نمایند و لزوما دولت بی طرفی امر انتخابات را انجام دهد.
مراتب جهت استحضار خاطر عالی به عرض رسید تا در صورت اقتضاء رأی عالی مداخله دولت را در منکوب کردن و بیکار نمودن اعضا حزب مردم که بدون کوچکترین انحرافی فقط به قصد زد و بندهای سیاسی و قوم و خویش بازی و بوجود آوردن فرقه ای طرفدار و دست نشانده انجام می شود از شرفعرض خاکپای مبارک ملوکانه بگذرانند و این گونه اعضا فداکار حزب مردم دستخوش هوی و هوس نشوند و با سرنوشت خدمتگزاران واقعی شاهنشاه آریامهر این گونه بازی ننمایند و حزب مردم را به وسیله دولت تضعیف نکند.
با تقدیم احترام رئیس شورای حزب مردم محلات ـ خمین ـ دلیجان کامبیز حشمتی رونوشت جهت استحضار تیمسار سپهبد نصیری ریاست محترم سازمان اطلاعات و امنیت کشور تقدیم می شود.
رئیس شورای حزب مردم محلات ـ خمین ـ دلیجان کامبیز حشمتی عینا به استحضار ریاست بخش 321 برسد.
12 /3 /46 به کمیته انتخابات و جوامع غیر سیاسی نیز منعکس شده 23 /2
توضیحات سند:
1ـ پرویز خسروانی فرزند هاشم در سال 1301 ش بدنیا آمد.او در سال 1319 وارد دانشکده افسری شد.
برادر بزرگ او، شهاب خسروانی از چهره های سیاسی سالهای 1320 ـ 1332 و نماینده مجلس بود که با دکتر مصدق روابط حسنه داشت.
برادران دیگر او مرتضی و عطاءاله از دولتمردان لشکری و کشوری پس از کودتای 28 مرداد 1332 بودند سرگرد پرویز خسروانی در زمان دولت مصدق باشگاه ورزشی تاج را به راه انداخت و به گفته حسین فردوست در جریان قیام 30 تیر 1331 ورزشکاران خود را به سود مصدق و علیه قوام به خیابانها ریخت.
ولی مدت کوتاهی بعد، خسروانی را یکی از ارکان بسیج دستجات اوباش وابسته به دربار می یابیم که در جریان توطئه 9 اسفند 1331 در رأس اوباشی چون شعبان جعفری (بی مخ) و ملکه اعتضادی به خانه مصدق حمله کردند و لذا به دستور مصدق مدت کوتاهی بازداشت شد.
خسروانی در حوادث 25 ـ 28 مرداد 1332 در رأس باشگاه ورزشی تاج به سرقت اموال مردم و غصب اراضی اشتغال داشت و به علت وابستگی به دربار، در سالهای 43ـ1340 در درجه سرتیپی فرمانده ژاندارمری تهران (ناحیه یک مرکز) را عهده دار بود.
در سال 1343 خسروانی در پی دسیسه برای تصدی سمت ریاست شهربانی بود و شاه به این جاه طلبی او پاسخ مثبت داد و وی در کابینه هویدا به معاونت نخست وزیر و سرپرست سازمان تربیت بدنی رسید و قریب 5 سال در این سمت به چپاول ورزش کشور پرداخت.
همسر خسروانی به نام ملیحه نعیمی، دختر عبدالحسین نعیمی،از مأمورین قدیمی اینتلیجنس سرویس و از کارگزاران اصلی بهائیت در ایران بود.
در تاریخ 10 /7 /1345 ساواک تهران چنین گزارش می دهد : «دختر آقای نعیمی که همسر سرلشکر خسروانی است در چند سال قبل توانست بطور محرمانه شوهرش را به دین بهائی گرایش دهد.
سرلشگر خسروانی در حضور آقای دکتر محمدعلی ورقا استاد دانشگاه که از بهائیان متعصب و یکی از روحانیون بهائیان است، با حضور آقای نعیمی رسما به دین بهائی گرویده و قرار بر این شده که از لحاظ حفظ پرستیژ و شئون نظامی و برخی پستهائی که به وی محول گردیده بهائی بودن وی از چهارچوبه دیوار خانوادگی تجاوز نکند.
ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 2، نشر اطلاعات، ص 452 ـ 456.
ـ اسناد ساواک، پرونده های انفرادی.