صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش اطلاعات داخلی

تاریخ سند: 2 بهمن 1336


گزارش اطلاعات داخلی


متن سند:

روز 1 /11 /36 ساعت 1 بعدازظهر دکتر بقائی به اتفاق حسین بنکدار به منزل آیت الله کاشانی در پامنار رفته و با آیت الله و سید علی مصطفوی و حاج ابوالقاسم گازری1 و مهندس دیده ور معاون سابق وزارت راه و امیرناصر قندی و سید رضا و سیدابوالحسن کاشانی2ملاقات نمودند و پس از چند دقیقه استراحت، دکتر بقائی مدت چند دقیقه درباره کسالت آیت الله و معالجاتی که می کنند، مذاکره نمودند.
پس از صرف نهار دکتر بقائی صورت چند نوع دوا برای آیت الله نوشتند و به امیرناصر قندی دادند که از آقای احمد ناصری کرمانی در اداره بیمه بگیرند و تحویل آیت الله بدهند.
سپس تا ساعت 5 بعدازظهر دکتر بقائی با آیت الله و حاضرین درباره اختلافاتی که در بین سران جبهه ملی انداختند و جریان سیاست های گذشته مذاکره نمودند.
دکتر بقائی در میان صحبت خود به حاضرین اظهار داشت مأیوس شدن در زندگانی با مردن به نظر من یکی است ما یک اشتباه بزرگ کردیم که در ملی شدن صنعت نفت، دکتر مصدق را علم کردیم.
با شهادت روزنامه ها و جراید، در اول دوره چهاردهم که دکتر مصدق در منزلش بازنشسته بود، ما رفتیم به منزل ایشان و کلیه خبرنگاران را هم دعوت کردیم که مسئله همکاری و ملی کردن صنعت نفت را به دنیا اعلام کردیم، کارهائی که انجام شد و عملیاتی که در این چند سال انجام شد، به کنار، که اگر بخواهم همه را بگویم خیلی وقت لازم دارد چیزی که مرا خیلی ناراحت کرده است، سخنرانی این نوکران استعمار در مساجد و در محافل می باشد و با کمال بی شرمی به مردم می گویند که ملی کردن صنعت نفت و آن جریان چند سال قبل دستور خود انگلیسیها بود، اگر از این آیت الله شریف و واعظ بی سواد سئوال کنید دلیل شما برای این حرف چیست خفقان می گیرد جواب بدهد، قدرتی که فعلاً انگلیسیها در کشورهای خاورمیانه مخصوصا ایران به دست آورده اند تا به حال سابقه نداشته است، تمام قدرت خودشان را بوسیله یک قدرت همین یک عده مراجع تقلید بی آبرو و آیت اللهها به دست آورده اند، در تمام ایران فقط یک آقای شریف و محترم است که همین آیت الله کاشانی می باشد که سمت آیت اللهی را از خانه نشستن و مفت خوری کردن به دست نیاورده است، سمت آیت اللهی و پیشوائی را از راه مجاهدت و در راه دین اسلام و رفتن زندانهای مکرر و زجر کشیدن و قربانی دادن در راه آزادی به دست آورده اند.
در این وقت که دکتر بقائی بسیار عصبانی شده بود، حملات بسیار شدیدی به طبقه علما و روحانیون نمودند، آیت الله اظهار داشتند که بله هشتاد درصد این علما و روحانیون از کارمندان حقوق بگیر سفارت انگلستان می باشند.
حاج ابوالقاسم گازری اظهار داشت مثل شیخ بهاءالدین نوری(3)، آیت الله اظهار داشت اسم نبرید.
ساعت 5 بعدازظهر دکتر بقائی و حسین بنکدار پس از کسب اجازه منزل آیت الله را ترک نمودند.

توضیحات سند:

1- در گزارش 20 خرداد 1330 درباره ابوالقاسم گازری چنین آمده است: «اسم: ابوالقاسم، شهرت: گازری، سن: 32 سال، کارمند کارخانه سیمان، منزل وی در سه راه «دنگی معروف»، وی در منزل آیت الله، امور آبدارخانه را مسوول، ضمنا نماینده است بین سید کاشانی و تجار و همچنین ندادهنده از برای اجتماع می باشد و کلیه اخبار دوایر را این شخص به عرض سید کاشانی می رساند.
» 2ـ سیدابوالحسن مصطفوی کاشانی: فرزند سید ابوالقاسم، در سال 1308 هش در تهران متولد شد.
مهندس برق و رئیس سازمان آب شمیران و معاون امور شبکه سازمان آب، در سال 1355 بوده است.
وی در زمان حیات پدرش آیت الله کاشانی در فعالیتهای سیاسی دخالت نداشته، لیکن از سال 1339 به بعد در بعضی از جلسات حزب زحمتکشان شرکت می نموده است.
پرونده های انفرادی ساواک 3ـ آیت الله شیخ بهاءالدین نوری: فرزند آیت الله شیخ عبدالنبی نوری، در مسجد پدرش معروف به مسجد حاج عبدالنبی نوری اقامه جماعت می کرد.
او داماد آیت الله سید محمد بهبهانی بود.
از نظر اطلاعات علمی و حفظ برخی اخبار و روایات، بالنسبه مورد توجه بود و از دوستان نزدیک میرزا عبداللّه چهلستونی به شمار می رفت، وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی درگذشت.

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 231


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.