صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مخالفین استقلال ایران می خواهند غیر مستقیم و به دست مأمورین انتظامی مرا سرکوب کنند

تاریخ سند: 11 آبان 1334


مخالفین استقلال ایران می خواهند غیر مستقیم و به دست مأمورین انتظامی مرا سرکوب کنند


متن سند:

تیمسار سرتیپ بختیار فرماندار نظامی رشید تهران به طوری که خاطر جنابعالی مسبوق است حسب الامر چند ماه پیش تصفیه کاملی در کادر نویسندگان امید ایران به عمل آمد و این عمل سبب شد که موافقین سابق من با این جانب به مبارزه برخیزند.
طبق دفاتر موجود تیراژ امید ایران در تهران نصف شد و نامه های متعددی بدون امضاء می رسید که مرا تهدید می کردند در جواب این نامه ها به طوری که ملاحظه فرموده اید من در شماره 20 درباره پیمان مطلب پیوست را نوشته ام درباره جشن سلطنت شاهنشاه مطلب پیوست را نوشتم که در آن مطلب با صراحت قید کردم که احزاب و دستجات همه رفتند فقط شاهنشاه ماند.
در جشن شانزدهمین سال سلطنت به طور تفصیل شرح پیوست را نوشتم و درباره پیمان مطالبی که هیچ یک از جراید منتشر نکردند انتشار دادم و در یک شماره هم تیمسار سرتیپ بختیار را قهرمان امنیت معرفی کردم که این وجه تسمیه واقعی از قلم من به دهان مردم راه یافت هنگام بازگشت دوست بسیار عزیز ده ساله ام سرتیپ حاجیعلی کیا1 افسر با شرافت و میهن پرست ارتش در شأن او تجلیل کردم و اکنون که از حیث تیراژ مجله ام پایین آمده است چند روز پیش ناشناسی ضمن تهدید تلفنی گفت ما بوسیله همان قوای انتظامی که تو طرفدارش شده ای باعث مرگ مجله ات را که مدتی عده ای را گول زد فراهم می کنیم.
این اولتیماتوم مرا به این فکر انداخت که مبادا با یک نعل وارونه موجبات سوءظن تیمسار بختیار را فراهم نمایند برای جلوگیری از این کار ضمن تقدیم نامه تیمسار سپهبد هدایت که از خوانندگان مجله امید ایران هستند و خدمات فدوی را ستوده اند اعلام می کنم که در راه شنوائی اوامر و نصایح آن جناب چنین خطراتی هم علاوه بر زیان مالی در کمین نشریه این جانب است و حالا که کتاب یادداشت های تاریخی رضاشاه کبیر را مشغول نگارش هستم پیش بینی می کنم بعد از انتشار آن کتاب دشمنان بیشتری پیدا خواهم کرد با این حال وفا کنیم ملامت کشیم و خوش باشیم/ که در طریقت ما کافریست رنجیدن مدیر مجله امید ایران ـ علی اکبر صفی پور 11 /8 /34 مادامی که راه راست برود هیچ کس نمی تواند درباره او سعایت کند.
17 /8

توضیحات سند:

1ـ حاجی علی کیا فرزند طاهر (معروف به حاجی پیرزاده از ملاکین ثروتمند مازندران) در سال 1285 شمسی در مازندران متولد شد.
وی افسر ارتش بود و برای ادامه تحصیل نظامی ـ به دستور سرلشکر ضرغامی ـ به کشور سوئد اعزام گردید و به علت وقوع جنگ جهانی دوم، به مدت دوازده سال در آن کشور اقامت داشت و دوره عالی ستاد ارتش را در آن کشور گذراند.
وی پس از بازگشت به ایران، ابتدا رئیس اداره مرزبانی و در سال 1327 ـ توسط سپهبد رزم آرا ـ به ریاست شعبه تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد و بعدا به یکی از چهره های فعال وابسته به دربار بدل شد.
نامبرده در زمان دکتر مصدق با درجه سرتیپی بازنشسته گردید و در آن زمان به تجارت و ملکداری پرداخت.
مشارالیه پس از کودتای 28 مرداد 1332 به دستور محمدرضاشاه داوطلب نمایندگی مجلس از مازندران گردید ولی به علت مخالفت نخست وزیر وقت (زاهدی) ناکام ماند و در سال 1333 توسط شاه مجددا به ارتش و تا سال 1336 از عناصر فعال وابسته به دربار در ارتش بود و عهده دار انحلال «لژ بیداری» که ادامه فعالیت آن به دلایلی مورد تأیید شاه نبود، گردیده است.
حاجی علی کیا در سال 1336 به ریاست اداره دوم ستاد ارتش منصوب شد و مدتی بعد به درجه سپهبدی رسید و در همین سال در رأس «نیروی مقاومت» قرار گرفت و توسط او سازمان کوک را تأسیس نمود ـ کوک یک سازمان پنهانی بود که در سال 1336 به دستور شاه توسط کیا تأسیس شد و شبکه خود را در سراسر ایران گستراند سازمان کوک برخلاف سایر شبکه های اطلاعاتی و جاسوسی دوران پهلوی، به دلیل سوءاستفاده و جاه طلبی های کیا نتوانست سری بودن خود را حفظ کند و به تدریج به یک سازمان نیمه پنهان بدل شد ؛ سازمان مذکور به یک شبکه مشخصی در راستای اهداف و منافع مالی و سیاسی خود بدل گردید و بیش از هر چیز به یک شبکه مخفی با ساختار شبه حزبی در راستای انواع دسته بندی های سیاسی و مالی شباهت داشت و اعضای آن تعدادی از قضات و کارکنان عالیمقام دادگستری و عناصر متنفذ فرهنگی بودند و ارتباط شخصی کیا حتی پس از برکناری وی با برخی از اعضای متنفذ و «کوک» حداقل تا سال 1343 ادامه داشت.
حاجی علی کیا در اواخر سال 1339 بازنشسته شد و در زمان نخست وزیر دکتر علی امینی به علت اشتهار به فساد مالی در سال 1340 بازداشت و سرانجام به دو سال زندان محکوم شد.
نامبرده از درون زندان، هدایت سازمان کوک را به عهده داشت و پس از آزادی از ریاست سازمان مذکور برکنار گردیده است.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، ص 486 ـ 493

منبع:

کتاب مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 58

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.