صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تشکیل جلسه اعضاء جبهه به اصطلاح ملی در کرج

تاریخ سند: 12 آذر 1356


موضوع: تشکیل جلسه اعضاء جبهه به اصطلاح ملی در کرج


متن سند:

از: 20 ﻫ 11 تاریخ: 12 /9 /2536[1356] 13560912
به: 312 شماره: 15680 /20 ﻫ 11
موضوع: تشکیل جلسه اعضاء جبهه به اصطلاح ملی در کرج

اعضای جبهه ملی برای تشکیل جلسه از باغی واقع در قلعه حسن خان نزدیکی کاروانسراسنگی کرج استفاده کردند. از چند روز قبل برای تشویق مردم به شرکت در این مجلس دعوتنامه‌هائی تهیه و توزیع شده بود روز سه‌شنبه از ساعت 1400 کم‌کم مردم آمدند و حدود ساعت 1530 کلیه صندلی‌هائی که در داخل ساختمان گذارده شده بودند پر شده و عده‌ای هم در داخل صحن باغ ایستاده بودند. ساعت 1530 شخصی به نام آیت‌اله صالحی سخنرانی خود را آغاز کرد و به بحث پیرامون عید سعید قربان پرداخت. حدود نیم ساعت از شروع سخنرانی گذشته بود که صدای همهمه و فریادهای «جاوید شاه» از دور به گوش رسید صدا هر لحظه نزدیک‌تر می‌شد لذا گردانندگان مجلس به تکاپو افتادند چراغی را که در مقابل در باغ روشن کرده بودند به داخل باغ آوردند کوشیدند تا در باغ را ببندند اما در باغ قفل و بست نداشت کوشیدند تا با چوب و آهن پشت در را ببندند ولی جمعیت چوب به دست به در فشار دادند و به داخل باغ هجوم آوردند و بیرحمانه شروع به مضروب نمودن مردم کردند. جوانان و کسانی که در داخل صحن باغ بودند در همان لحظات اول موفق به فرار شدند و از دیوارهای باغ پائین پریدند و از طریق بیابان‌ها و باغ‌های ‌اطراف گریختند ولی افرادی که در داخل سالن و بر صندلی‌ها به استماع سخنرانی مشغول بودند گرفتار شدند و همگی سخت کتک خوردند. بیشتر زخمی‌ها و مضروبین از مردان مسن بودند که نه توان فرار داشتند و نه قدرت دفاع. گرداننده این مجلس داریوش فروهر بود که بهرام نمازی1 او را کمک می‌کرد قرار بود بعد از سخنرانی آقای صالحی، دکتر شاپور[شاهپور] بختیار و فرزین مخبر سخنرانی کنند که با حمله چوب به دست‌ها فرصت به آنان داده نشد. داریوش فروهر به هنگام حمله در جلوی در باغ جزء اولین نفراتی بود که کتک خورد او در وهله اول به صورت اولین مهاجم مشت زد و چوب او را گرفته و به حمله متقابل پرداخت لیکن ناگهان حدود ده نفر او را احاطه کردند و کتک مفصلی به او زدند و به قرار اطلاع آسیب وی به قدری شدید بوده است که تاکنون سه بار او را عمل جراحی کرده‌اند وی در بیمارستان آبان بستری است و طبقات مختلف مردم از او عیادت می‌کنند و احسان نراقی نیز از طرف دولت به عیادت او رفته است.
شاپور[شاهپور] بختیار و چند تن دیگر از معرکه فرار کردند و تا اواخر شب در یک طویله پنهان شده بودند. در این حادثه صرفنظر از مصدوم شدن گروه بسیاری که در بین آنان زنان نیز دیده می‌شدند کلیه اتومبیل‌های ‌پارک شده در آن خیابان که تعدادشان از 100 دستگاه متجاوز بود آسیب دیده بودند شیشه کلیه اتومبیل‌ها را شکسته بودند و بعد از آن افراد ناشناس باطری‌ها و اشیاء قیمتی اتومبیل‌ها را باز کرده بودند. در بین اتومبیل‌های ‌آسیب دیده کمتر اتومبیلی دیده می‌شد که باطری، چرخ زاپاس، رادیو ضبط و لوازم دیگر آن را سرقت نکرده بودند.
در این ماجرا و به هنگام حمله چوب به دست‌ها اهل محل به کمک مصدومین آمدند و با اتومبیل‌های ‌خود آنان را از معرکه فراری می‌دادند.
در بین شرکت کنندگان افرادی بودند که زن و بچه‌های ‌خود را نیز به همراه آورده بودند و حتی بعضی‌ها بچه‌های ‌شیرخواره همراه داشتند زیرا پوشش این جلسه شرکت در جشن عید قربان بوده که البته آنان نیز از چوب و ضرب دست چوب به دست‌ها در امان نمانده بودند.
ضمناً گفته می‌شود فردای حادثه اعلامیه‌ای از سوی گروه جبهه به اصطلاح ملی و گروه‌های ‌وابسته به آن منتشر شده و موضوع و جریان حمله و اسامی اشخاص معروفی که در این ماجرا آسیب دیده بودند فاش گردیده است. در این اعلامیه آمده است که گردهم آئی این مجلس به خاطر بزرگداشت عید سعید قربان بوده و چوب به دست‌ها را «رنجرهای گارد شاهنشاهی» معرفی کرده بودند.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد خبر این حمله به این مجلس انعکاس نامطلوبی در بازار تهران داشت خصوصاً اینکه این مجلس زیر پوشش جشن عید قربان تشکیل شده بود و حمله به این مجلس را یک گام ضدمذهبی می‌دانستند و با اینکه روزنامه‌ها آن را حمله کارگران قلمداد کردند مردم آن را نپذیرفتند و آن را کار پلیس می‌دانند هنوز هم گفتگو از این حمله موضوع صحبت مردم است و بازار شایعات در اطراف آن ادامه دارد همه جا صحبت از کشته شدگان این حادثه است در بین مردم شایع شده است که این حمله 60 نفر کشته به جا گذاشته است.
نظریه سه‌شنبه: با توجه به اینکه شنبه شخصاً در محل حضور داشته و از ضربات حمله کنندگان در امان نمانده و به اتومبیلش نیز خسارات فراوانی وارد شده است خبر صحت دارد. عارف
نظریه چهارشنبه: نظریه سه‌شنبه مورد تائید است. مشاهیر
دایره بررسی 13 /9
47374 در پرونده شخصی بایگانی شود. 22 /9 /36

توضیحات سند:

1. بهرام نمازی: در سال 1342ش، دانشجوی پلی‌تکنیک بود که در حزب ملت ایران عضویت داشت و در جریان دستگیری‌های ‌دهه‌‌ی 40 نیز، دستگیر شده و مدتی در زندان به سر برده بود. وی در جریان جدایی ایران از بحرین نیز، به علت اعتراض به این مسئله، همراه داریوش فروهر و چند تن دیگر از اعضای حزب ملت که در نشر و توزیع اعلامیه فعالیت داشتند، دستگیر شد و مدت دو سال در زندان به سر برد.

منبع:

کتاب احسان نراقی به روایت اسناد ساواک صفحه 426


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.