صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: مهدی تهرانی

موضوع: مهدی تهرانی


متن سند:

شماره: ۶۵/۳۱۹- ۷۹ک ۳۱/۱/۳۹ تاریخ:۳۹/۱/۳۱
موضوع: مهدی تهرانی

مهدی تهرانی طی نامه‌های به کیومرث مافی نوشته است مقامات دولتی از مقاله‌هائی که من نوشته بودم مورد اعتراض قرار گرفته‌اند. «آزمون»۱ این جوجه پلیس به مقامات سفارت و سازمان‌ امنیت چیها گفته است اینها توده‌ای‌ها هستند که این تشکیلات را به پا کرده‌اند. و مجله ماه فوریه که با رنگ آبی و سفید که مخصوص صلح و جشن ماه فوریه است منتشر نموده‌اند.
افراد دیگر سازمان‌ امنیت برای ارعاب روحیه جوانان شایعاتی پخش کرده که شاید بتوانند بدین وسیله آنان را از ادامه مبارزه باز دارند. نامبرده در نامه‌اش از مافی خواسته است که ترتیب ارتباط وی را با یکی از اعضاء کمیته مرکزی (دکتر کیانوری؟ - فروتن) بدهد. زیرا مطلب مهمی پیش‌آمده که نوشتن آن در نامه صلاح نیست و این موضوع به قدری مهم است که در تاریخ نهضت سابقه نداشته شاید بتواند رل بزرگی در تغییر سرنوشت ملتی بازی کند. و نیز نوشته اگر ممکنست من خودم به برلین بیایم و این مطلب را با یکی از رفقا در میان بگذارم. ضمناً از وضع منوچهر جهانبگلو سؤال نموده که آیا مورد اطمینان است؟ و نیز نوشته دو شماره مجله پیوند توسط رفیق دکتر اکبریه برایت فرستادم یکی را به بزرگ علوی و دیگری را به پیک ایران یا کمیته مرکزی برسان.

توضیحات سند:

۱-منوچهر آزمون در سال ۱۳۰۹ در تهران به دنیا‌ آمد پدرش کارمند ساواک بود، وی پس از طی تحصیلات ابتدائی و متوسطه در کنکور اعزام محصل به خارج شرکت نمود و راهی آلمان غربی شد و پس از مدت کوتاهی به دلیل مشکلات اقتصادی راهی آلمان شرقی شد و با توده‌ای‌ها دست همکاری داد. آزمون در شهریور ۱۳۳۶ دانشنامه دکتری خود را در رشته اقتصاد سیاسی از دانشگاه لایپزیک دریافت داشت او همزمان دوره تخصصی فلسفه مارکسیستی و اصول سازمانی احزاب کمونیست را در دانشکده کارل مارکس طی کرد و سپس به آلمان غربی بازگشت. بعضی منابع تحقیقاتی معتقدند که در این سفر او وصل به سرویس‌های اطلاعاتی شده است. او یک م اه پس از بازگشت به آلمان غربی با نام مستعار «خوش نقش» در ایستگاه ساواک در آلمان استخدام می‌شود چند روز پیش از بازگشت به آلمان با یک زن تبعه آلمان شرقی از دواج که ثمره آن یک دختر است او در اردیبهشت سال ۱۳۴۰ به ایران مراجعت و در بخش کمونیسم ساواک مشغول به کار گردید. و در آبان سال ۱۳۴۶ مشاور عالی سرپرست تلویزیون به منظور نظارت بر برنامه‌های اجتماعی و سیاسی منصوب می‌شود. وی بالاخره در شهریور سال ۱۳۴۷ از ساواک به وزارت اطلاعات و جهانگردی منتقل و معاون فنی این وزارت خانه شد. آزمون در خرداد ماه سال ۱۳۵۰ معاون وزیر کشور و در شهریور ماه معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اوقاف شد. که موجب نارضایتی بسیاری از روحانیون شد. آزمون در انتخابات دوره بیست و چهارم مجلس شورای ملی (۳۰ خرداد سال ۱۳۵۴) به عنوان نماینده اول تهران به مجلس راه یافت. وی در آبان سال ۱۳۵۵ به سمت وزیر کار و‌امور اجتماعی منصوب شد. و پس از سقوط دولت‌امیر عباس هویدا در دولت جمشید‌اموزگار استاندار فارس شد و در ۵ شهریور عنوان وزیر مشاور در‌امور اجرائی دولت شریف‌امامی را کسب نمود و زمانی که به بی‌نتیجه بودن پست خود پی برد در ۵ آبان استعفاء داد و در ۹ آبان حزب «اتحاد خلق ایران» را پایه گذاشت ولی عمر این حزب چند روزه با بازداشت آزمون به پایان رسید این بازداشت ادامه داشت تا در ۲۰ فروردین سال ۱۳۵۸ به همراه جمعی از بلندپایگان رژیم شاه اعدام گردید. ر.ک. مجله مطالعات سیاسی، مقاله آرزوهای پایان ناپذیر. ۱۸۹ – ۱۴۶
۲- نورالدین کیانوری از سال ۱۳۲۱ به حزب توده ایران پیوست کارت عضویت وی شماره ۴۴۶ بود. در کنگره اول به توصیه کامبخش به عضویت شعبه تفتیش در‌آمد. در کنگره دوم به عضویت کمیته مرکزی و عضویت هیأت اجرائیه انتخاب شد. بعد از تیراندازی به شاه زندانی شد و با سایر زندانیان فرار از زندان شوروی و ۵ سال زندگی مخفی در تهران داشت. در سال ۱۳۴۴ به شوروی پناهنده شد. دو سال در آلمان شرقی بود. مدتی در مسکو به دلیل اختلافات از حزب کنار گذاشته شد. در سال ۱۳۵۷ به دستور روس‌ها ایرج اسکندری از رهبری حزب برکنار و وی را دبیرکل نمودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران‌آمد و در‌اندک مدت حزب را بازسازی و فعال نمود.‌ امکانات مادی از سوی روسها، ارتباط تنگاتنگ با مأموران «ک. گ. ب» حزب را تماماً به صورت یک تشکیلات جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مبدل نمود. در سال ۱۳۶۲ به دنبال کشف توطئه کودتا، کیانوری و تمامی اعضای کمیته مرکزی و چند از نظامیان دستگیر و پس از محاکمه محکوم گردیدند. کیانوری در اعترافات مکرر خود به خطاها، خیانت‌ها و جاسوسی اعتراف نمود. وی در کتاب خاطرات گذشته ذلت بار و خیانت‌های مکرر حزب را تشریح نموده است.
- احسان طبری پیرامون شخصیت کیانوری و ویژگی‌های وی می‌نویسد: نفر سومی که در خارج از کشور به مقام دبیرکلی رسید، نورالدین کیانوری بود. کیانوری ۱۳ سال از رادمنش و ۱۰ سال از اسکندری جوان‌تر بود. و پس از رسیدن به دبیر اولی، وضع اجتماعی ایران دگرگون و انقلاب اسلامی به رهبری‌امام پیروز شد.
صفات کیانوری مانند: خودخواهی شدید، جاه طلبی، رفتار خشن و رنجانده، تک روی، م خفی کاری از جمع وابستگی و پنهانکاری و نظیر آن در حزب برای همه روشن بود. کسانی مانند رادمنش، اسکندری کشاورز. جودت. روستا. با کیانوری شدید مخالفت داشتند و او را به همه گونه اتهامات ممکن متهم می‌کردند. نقش «تخریبی» که غالب اوقات کیانوری در حزب ایفاء کرده، مانند احتمال شرکت او در سازمان دادن ترور شاه، همکاری او با قاسمی و روزبه برای قتل حسام لنکرانی و جمعی دیگر به عنوان جاسوس، استفاده از حادثه ی پسران یزدی برای منحل کردن هیئت اجرائیه. در مورد جاسوسی کیانوری می‌شد فهمید که او با شوروی‌ها بسیار محرم است و موافق دستور آنها مو به مو رفتار کند. در میان مهاجران ایرانی از کیانوری می‌ترسیدند و او را به عنوان جاسوس پست» که همه چیز را خبر می‌دهد معرفی می‌کردند. ١- کژراهه، تهران، ۱۳۶۶

منبع:

کتاب چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 36

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.