صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ملاقات رجال با یکدیگر

تاریخ سند: 7 مرداد 1342


موضوع: ملاقات رجال با یکدیگر


متن سند:

شماره: 1494/ بخش 312 اداره یکم عملیات هفته گذشته عده ای از رجال منجمله آقای دکتر عالیخانی1 ـ جمال امامی ـ نورالدین امامی مهندس امامی و دکتر جلالی و منصور مدیر شرکت بیمه در منزل امیرعباس هویدا2 مدیرکل شرکت نفت واقع در فریدونکنار اجتماع داشته اند.
در پرونده جمال امامی بایگانی شود.
کامیاب 22 /5 /42

توضیحات سند:

1ـ علینقی عالیخانی فرزند عابدین در سال 1307 ه ش در تهران متولد شد.
از دانشگاه تهران، لیسانس علوم سیاسی گرفت و در کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بین المللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد.
در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران، در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک، مشغول به فعالیت گردید.
ساواک در گزارشی، مشارالیه را چنین ارزیابی کرده است : «روحیه و افکار و عقاید نسبت به : شاهنشاه، خوب ـ مهین، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند، خوب ـ میزان علاقمندی به : مقام و قدرت، زیاد سوابق خدمتی : مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده، طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.
» دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینه هویدا فعالیت می کرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود، در سوءاستفاده های مالی به آن حد افراط کرد که در سال 44 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در مورد سوءاستفاده های وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشات سوء استفاده های مالی و اخلاقی وی به حدی است که می بایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود.
مشارالیه در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکرده ها به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد.
وی که مورد مراحم خاص محمد رضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران برکنار شد و سپس در مشاغل رییس هیئت مدیره بانک بین المللی ایران شرکت فراورده های نوز، شرکت آلوپن به سوء استفاده های خود ادامه داد.
در ذیل گزارش به تاریخ 19 /4 /52 در خصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج، پرویز ثابتی، چنین نوشته است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع می باشند که عالیخانی چنین صدمه ای زده است.
» وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسداله علم داشت، به نشر خاطرات او پرداخت.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 2ـ امیر عباس هویدا فرزند حبیب اللّه (عین الملک) در سال 1298 ه ش متولد شد.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در مدرسه فرانسوی بیروت به پایان رساند و سپس به بلژیک رفت و در دانشگاه آزاد بروکسل در رشته علوم سیاسی و اقتصاد درس خواند.
در سال 1321 به ایران برگشت و به استخدام وزارت امور خارجه درآمد.
در سال 1324 در اولین مأموریت سیاسی خارج از کشور، به پاریس رفت و با حسنعلی منصور آشنا شد.
در سال 1329 عبداللّه انتظام به وزارت خارجه رسید و هویدا را به ریاست دفتر خود انتخاب کرد.
در مهر ماه 1330 هویدا به پیشنهاد کمیسار عالی پناهندگان سازمان ملل متحد بمدت 5 سال مأمور خدمت در این سازمان شد.
در سال 1335 با درخواست منصور که سفیر ایران در آنکارا بود به عنوان رایزن سفارت ایران در ترکیه انتخاب شد.
در سال 1336 عبداللّه انتظام مدیرعامل شرکت ملی نفت شد و هویدا را به عضویت هیئت مدیره شرکت نفت انتخاب کرد.
هویدا در اوایل سال 1340 در زمره موسسان کانون مترقی به ریاست یار دیرین خود حسنعلی منصور، درآمد.
هویدا در سال 1342 در کابینه حسنعلی منصور به سمت وزارت دارائی برگزیده شد و به مدت پانزده ماه در این مقام بود تا این که منصور به قتل رسید.
شاه برای جلب رضایت آمریکائیان یکی از همکاران نزدیک منصور را به جانشینی او انتخاب کرد و او امیر عباس هویدا، کاملاً مطیع شاه بود و همان اعضاء کابینه منصور را در کابینه خود ابقا کرد.
در فروردین سال 1346 امام خمینی (ره) از نجف نامه مفصلی به هویدا نوشت و وضعیت کشور و حضور بیگانگان به ویژه امریکا را گوشزد نمود.
اما نامه امام بی جواب ماند ولی مسائلی را که امام بیان کرده بودند دهان به دهان در میان مردم پخش شد و زمینه حرکت هایی که در سال های دهه 50 شکل گرفت را فراهم کرد.
هویدا در سه بخش مهم سیاست خارجی، امور اقتصادی و مسائل نظامی مسلوب الاختیار بود و فقط در صحنه سیاست داخلی و حضور در نمایشات انتخاباتی حضور داشت.
هویدا رهبری حزب ایران نوین را به عهده داشت و دکتر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین کرد.
دکتر کلالی حزب را به صورت احزاب چپ سازماندهی کرد و او را گسترش داد و به کانون قدرت مستقلی تبدیل کرده کم کم خود شاه را به وحشت انداخت و خود هویدا دبیر کلی را به عهده گرفت و کنگره بزرگ حزبی را در دی ماه 1353 با دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان تشکیل داد.
علم نزد شاه رفت و تشکیل حزب واحد رستاخیز را به شاه تلقین کرد.
شاه در سال 1353 تشکیل حزب رستاخیز را اعلام و هویدا را به دبیر کلی حزب معرفی کرده و کم کم ستاره بخت هویدا پس از 12 سال افول کرد و شاه به هویدا تکلیف کرد استعفا دهد و او را وزیر دربار به جای علم که در بستر بیماری بود، انتخاب کرد.
ازهاری نخست وزیر وقت هویدا را مقصر همه فجایع کشور معرفی کرد و به ظاهر او را بازداشت کرد تا این که در روز 22 بهمن به دست نیروهای انقلاب افتاد و پس از یک محاکمه در روز شنبه 18 فروردین 1358 هویدا اعدام شد.
هویدا در یک خانواده بهائی به دنیا آمد و پدرش جزء مبلغان و داعیان فرقه ضاله بهائیت به شمار می رفت.
در دورانی که کنسول ایران در شامات بود، آنجا را مرکز تبلیغات حزب بهائیت نموده بود.
هرچند که هویدا می خواست به ظاهر بهائی قلمداد نشود اما ارتباطات او با افراد فرقه بهایت قطعی بود.
در مدتی که مأمور به کمیسار عالی پناهندگان بود با سازمانهای فراماسونری ارتباط برقرار کرد و یکی از اعضاء برجسته فراماسونری در اروپا و استاد اعظم لژ بزرگ ملی فرانسه بود.
در اسناد ساواک، دهها سند در مورد بهایی بودن، افتخار بهائیان به داشتن چنین رجال سیاسی دیده می شود.
در کتاب 2 جلدی امیرعباس هویدا به روایت ساواک با انبوهی از اسناد وابستگی وی به حزب بهائیت دیده می شود.
«بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی»

منبع:

کتاب جمال امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 317

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.