تظاهرات فراگیر، همچنان ادامه داشت.
تظاهرات فراگیر، همچنان ادامه داشت.
متن سند:
تظاهرات فراگیر، همچنان ادامه داشت. عزل امیرعباس هویدا از نخست‌وزیرى هم حلال مشکل نبود. در 14 مرداد، اصفهان به خون کشیده شد و در همان روز، محمدرضا پهلوى در پیامى به مناسبت سالگرد مشروطیت، دم از دموکراسى مسئول زد و گفت:«در آزادى‌هاى سیاسى، به اندازه ممالک دموکراتیک اروپایى، آزادى خواهیم داشت و مثل ممالک دموکراتیک، حدود آزادى هم تعیین خواهد شد... انتخابات باید صددرصد آزاد باشد. یعنى هرکس باید رأى خود را بدهد و آن رأى خوانده شود.»
این عوام فریبى‌ها، کارساز نبود. حضرت امام (ره) فرداى آن روز، در پیامى که به مناسبت کشتار مردم اصفهان، از نجف اشرف، ارسال کرد. متذکر گردید:
«... باز با کمال علاقه به ملت ایران هشدار مى‌دهم که به دنبال دولت، شاه دم از انتخابات زد. هرکس که سخنان او را شنیده باشد، خوب مى‌فهمد که شاه با طرح مسئله انتخابات مى‌خواهد مسیر اصلى حرکت اسلامى ایران را که سرنگونى این دودمان است، تغییر دهد و ملت را اغفال نماید. ولى دیگر دیر شده و طرح حکومت اسلامى در عروق مردم ایران ریشه دوانیده است و به امید خدا پیروزى از آنِ ماست.»
سخنان شاه، در کاشان به تمسخر کشیده شد. در این موقع شعرى بر دیوار مسجد اباذر غفارى در یکى از خیابانهاى کاشان نصب شد که داراى عنوان «فکاهى است» و امضاى «نهضت بیسوادى‌هاى کاشان» بود که ساواک آن را به تهران ارسال کرد.
گفت با شاه خمینى هوشیار
که ز پهلوى دین مرو به کنار
کارتر بین که دُم علم کرده
گوشها تیز و پشت خم کرده
دُم خود تا تکان دهى بردت
تا کُله چرخ داده‌اى خوردت
شاه خر گفت خمینى هم ترسوست
به خیالش که کارتر هم لولوست
کارتر حیوان خوش خط و خالیست
فکر سرمایه‌هاى ایران نیست
سه قدم دورتر شد از اسلام
ناگهان دید دمش بود در دام
ناگهان کارتر از کمین برجست
نفت و معدن به روى ملت بست
به دهان برگرفت و رفت چون باد
دین و مال ملت آن جلاد
کارتر از پیش و شاه از دنبال
دزد دنبال دزد رفت به ملال
لیک کارتر معادن را بربود
چاره‌اش نهضت خمینى بود