صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تحبیب بهائیان

تحبیب بهائیان


متن سند:

تحبیب بهائیان

پس از رحلت آیت‌الله العظمی سید‌حسین‌بروجردی(ره)، رژیم پهلوی از یک سو و استعمار غرب از سوی دیگر احساس کردند از خلأ به ظاهر فراهم آمده‌ی مرجعیت می‌توانند در جهت آمریکا‌یی نمودن فضای ایران بکوشند. آنها اولین گام در راه اجرای برنامه‌ی آمریکا‌ییِ اسلام‌زادیی و هویت‌زدایی از ایران را، تصویب انجمن‌های ایالتی و ولایتی دانستند که در آن به جای سوگند به قرآن مجید ـ برخلاف قانون اساسی و شرع مقدس اسلام ـ کتاب آسمانی قرار گرفته بود. این لایحه مورد اعتراض شدید حضرت امام (ره) و به تبع ایشان دیگر علما و مراجع قرار گرفت و این اقدام را مقدمه‌ای بر « به رسمیت شناختن بهائیت » ـ که از نظر حضرت امام (ره) یک حزب سیاسی و پوسته دوم صهیونیزم در ایران بود ـ تلقی کردند.
مبارزات مستمر مراجع و علما که به مدت دو ماه به درازا کشید، هوشیاری و بیداری ملت را به دنبال داشت و با همه‌ی سرسختی و خباثتی که اسدالله علم به کار بست، منجر به عقب‌نشینی ـ ظاهری ـ حکومت شد.
اقدام بعدی حضرت امام(ره) در روند نهضت، مخالفت شدید با انقلاب به اصطلاح سفید بود که کشتار وسیع مردم و طلاب را در 15 خرداد سال 42 در پی داشت و بی‌اعتنایی حکومت به مردم، خاصه مراجع و در رأس آنها حضرت امام و سرسپردگی شاه، درباریان و دیگر حکمرانان به آمریکا‌، تصویب لایحه ذلّت‌بار کاپیتولاسیون را در سال 1343 پیش آورد که باز با برخورد شدید حضرت امام مواجه شد که به تبعید ایشان به ترکیه و سپس قتل حسنعلی منصور انجامید. این فراز و فرودها، زمینه را برای عوامل استعمار مساعد ساخت تا مهره‌ی سرسپرده‌ی دیگر خود را به نام امیرعباس هویدا ـ که چهره‌ی آشکار بهائیت بود و سه نسل از تبارش از خادمان آنها بودند ـ بر مسند نخست‌وزیری بنشانند.
از آن پس بود که به مدت 13 سال یعنی از 1343 تا 1357 وزیران بهایی متوالیاً یا متناوباً به مقتضای زمان و سیاست غالب صحنه‌گردانان پشت صحنه، گاه برکار بودند و گاه برکنار. از جمله بهائیانی که در دربار هویدا آمد و شد داشتند، هوشنگ نهاوندی (وزیر علوم )، فرخ روپارسای (وزیر آموزش و پرورش)، دکتر محمد باهری (وزیر دادگستری)، سپهبد پرویز خسروانی (وزیر کار)، غلامعباس آرام (وزیر امورخارجه)، عبدالرضا انصاری (وزیر اقتصاد و دارایی) و دکتر منوچهر شاهقلی (وزیر بهداری) بودند. گرچه از دهه 3 بدین سو، امثال سپهبد اسدالله صنیعی بر وزارت جنگ و به تناوب غلامعباس آرام وزارت امورخارجه و ابوالحسن ابتهاج بر سازمان برنامه و بودجه و حبیب ثابت از سرمایه‌داران و مبلغان متعصب بهائیت بر تلویزیون ملی و سپهبد علی‌محمد خادمی که در سال 57 دست به خودکشی زد، بر هواپیمایی کشوری سیطره و ریاست داشتند.
حکومت پهلوی علاوه بر وابستگی سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی به غرب و اقتدار و سلطه‌ی کامل آنها طی 53 سال بر ایران، اجازه ایجاد و رشد و گسترش جریان‌هایی مانند: فراماسونری، صهیونیسم و بهائیت را نیز داد و همواره در سیاستگذاری‌های خود با آنها هماهنگ بود.
جریان فراماسونری که به ‌عنوان ابزار مخفی غرب به ویژه انگلستان نقش‌آفرینی می‌کرد، از اواسط حکومت قاجار تا پایان حکومت پهلوی چون اختاپوسی هزارپا رجال نظامی، فرهنگی، اقتصادی و حتی علمی کشور را در چنبره خود گرفت، به‌گونه‌ای که بسیاری از درباریان، «سلطنه»ها و «دوله»‌های قجری تا نخست‌وزیران، وزیران، وکیلان و نخبگان پهلوی در این دام افتادند. این گروه و جریان، همانگونه که گفته شد در آغاز برخاسته از انگلستان و همگام با سیاست‌های استعمار پیر بود، ولی پس از کودتای آمریکا‌یی 28 مرداد به طرف آمریکا‌ییان گرایید. سیدحسن تقی‌زاده، ابراهیم حکیمی، نصرالله تقوی، حسن وثوق و برادرش، احمد قوام‌السلطنه در شمار اعضای برجسته‌ی این جریانند.
حزب صهیونیسم در اول فروردین 13 اعلام موجودیت کرد و از وزارت امور داخله خواست تا اجازه دهد شعبات خود را در سراسر ایران گسترش دهد و در شانزدهم همان ماه از طریق وزارت امورخارجه خواهان پیگیری آن شد.1
این جریان به قدری رشد و نمو کرد که به‌عنوان استعمار سوم، در کنار انگلیس و آمریکا‌ قرار گرفت و مستشاران خود را از اسرائیل برای آموزش ساواک و دیگر مراکز فرهنگی کشور گسیل داشت. حضور صهیونیزم رفته رفته تا جایی پیش رفت و برای کشورهای اسلامی آشکار شد که آنان ایران را اخوان‌الیهود نامیدند.2
بهائیت که از آغاز با هدف وحدت‌شکنی و ستیز با اسلام و تحقق اهداف غرب و به دست افرادی همچون ادوارد براون انگلیسی پدید آمد و هدایت شد، آمیزه‌ای است از دو جریان پیش گفته به‌ویژه صهیونیزم که همواره از آن، در داخل و خارج و خاصه در سرزمین‌های اشغالی حمایت ویژه می‌کرد. اسناد حاضر که در این بخش آمده، بیانگر به رسمیت شناختن این حزب سیاسی به‌عنوان مذهب و دین از سوی اسرائیل و به گفتۀ کارشناس ساواک، تحبیب بهائیان برای جلب همکاری آنان جهت جاسوسی است:

سند شماره ( 113 )
321 تاریخ: 16 /1 /5
211 شماره: 5317 /211
موضوع: به رسمیت شناختن دین بهائی توسط اسرائیل
دو برگ بریده روزنامه انگلیسی زبان اورشلیم پست اسرائیل که در مورد به رسمیت شناختن دین بهائی توسط اسرائیل مطالبی عنوان گردیده جهت بهره‌برداری به پیوست تقدیم می‌گردد.

سند شماره ( 114 )
شماره: 57 /232 تاریخ: 22 /1 /52
درباره: انتخابات اعضای محفل مرکزی بهائی‌های جهان در اسرائیل
طبق اظهارات آقای فتح اعظم عضو محفل مرکزی جهانی بهائی‌ها در اسرائیل قرار است در تاریخ 9 /2 /59 انتخابات نه عضو جهت رهبری کردن محفل مرکزی بهائی‌های جهان در اسرائیل به مدت پنج سال آینده آغاز شود.
همچنین قرار است نه عضو از هر محفل بهائی از یکصد و سیزده کشور جهان به منظور شرکت در انتخابات فوق‌الذکر به اسرائیل عزیمت نمایند.
نظریه : اسرائیل مذهب بهائی‌ها را به‌عنوان یک مذهب رسمی در سال 1972 به رسمیت شناخته است. دولت اسرائیل با اجرای برنامه تحبیب از افراد مزبور می‌کوشد از اقلیت فوق‌الذکر در سایر کشورهای جهان به ویژه ایران بهره‌برداری سیاسی ـ اطلاعاتی و اقتصادی بنماید.
با رعایت نظریه نماینده این گزارش تهیه شود تا به عرض برسد. 28 /1 /52

توضیحات سند:

1. روزشمار تاریخ معاصر ایران (اسفند 1299 ـ 1300)، تهران مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ج 1، ذیل صفحات اول فروردین 1300
2. دنیا بازیچه یهود، سیدمحمد شیرازی، تهران، 1348، بی‌جا

منبع:

کتاب اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 211


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.