صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تماس سیدمحمود طالقانی با مرد ناشناس و مذاکرات آنان در مورد گذرنامه حج جهت سیدمحمود طالقانی

تاریخ سند: 19 بهمن 1346


موضوع : تماس سیدمحمود طالقانی با مرد ناشناس و مذاکرات آنان در مورد گذرنامه حج جهت سیدمحمود طالقانی


متن سند:

به : 312 از : 20 / ه 2 شماره : 35504 /20 ه 2 سیدمحمود طالقانی ضمن تماس با مرد ناشناس اظهار داشت چه کردید؟ ناشناس در پاسخ گفت به طورکلی در آنجا هیچ راهی ندارد اصلاً کمیسیون دیگر نیست به سرگرد نوروزی و میرسعیدی که مال گذرنامه حج هستند گفتم ...
دیگر آنجا نیستند اصلاً کمیسیون به هم خورده و افزود من گذرنامه اردنی برایتان می گیرم از آن طرف بروید من با آن آقایان دوست هستم می روم قبلاً خصوصی با آنها صحبت می کنم.
طالقانی سپس در جواب ناشناس اظهار داشت پس چطور عرب زاده دیشب می گفت امکانش هست و آمد از ما عکس گرفت و اضافه کرد فقط با گذرنامه بین المللی می شود رفت در هر حال اگر بشود اشکالی ندارد فقط طوری باشد که به موسم حج برسیم و چون مخاطب جواب داد بلی زودتر می شود طوری که شما بروید یک روز آنجا بمانید و بعد بروید جده اظهار نمود پس زودتر معلوم کنید که ما تکلیفمان را بدانیم اگر بشود آنجا به شما ملحق می شویم.
ناشناس مجددا به طالقانی گفت فردا می روم پیش سرهنگ مصطفوی و تحقیق می کنم اینها که می گویند و می نویسند بیخود است روزنامه فرمان1 و شاهنده2 را که دنیا می شناسند یک چیزهایی نوشته ولی بیخود است اکنون که دارند مرتب می دهند.
طالقانی اظهار نمود وقتی که پیش سرهنگ مصطفوی می روید به آنها بفهمانید که من قبلاً هم می خواستم به حج بروم فکر نکنند که ما از گذرنامه بین المللی استفاده دیگری می خواهیم بکنیم تازه با این سروصداهای الان هم فکر نمی کنم کسی برود و قرائن نشان می دهد که امسال طور دیگری است حالا ببینید اگر امید بود به من هم اطلاع بدهید مال این حضرات را هم تحقیق کنید مال خانواده ما را و در خاتمه سؤال کرد 20000 تا دادند؟ ناشناس جواب داد بلی و در مورد خانواده یادداشت کردند.
نظریه منبع : ناشناس معیاری بود.
ملاحظات : 1ـ به نظر می رسد با توجه به گزارش خبری قبلی ناشناس مورد بحث محمدعلی مهیاری ـ کارمند مجلس شورای ملی که در 312 دارای سوابقی می باشد بوده است و این شخص نیز عازم مکه است.
جاجرود از نظریه منبع نام ناشناس معیاری قید شده در صورتی که در ملاحظات مهیاری نوشته اند کدام یک صحیح است؟ اداره کل سوم 19 /11 آقای دهمشگی 1983

توضیحات سند:

1ـ روزنامه فرمان، صاحب امتیاز، علی شاهنده، هیئت تحریریّه : عبّاس شاهنده، جعفر ندیم، هادی هدایتی.
روزنامه عصر که اوّلین شماره آن، 22 خرداد 1322 منتشر شد.
مواضع این روزنامه، در سال 1324، گرایش چپ افراطی و طرفدار حزب توده (البته بدون ذکروابستگی) و نیز، ارگان «حزب آزادی» بود.
سپس در سال 1325، طرفدار قوام السّلطنه و حزب دمکرات ایران شد.
ولی چند مرتبه متوقف شد و به ترتیب، روزنامه های دماوند و نسیم شمال، به جای آن منتشر می شد.
در آذرماه 1325، تغییر نام داد و با اسم «فرمان کارگران» منتشر شد که البته از همان امتیاز فرمان، استفاده می کرد.
فرمان ارگان کارگران اتّحادیّه سندیکاهای کارگری ایران بود و این اتّحادیّه، از پشتیبانی حزب دمکرات ایران، برخوردار بود؛ امّا در فروردین سال 1326 ه .
ش.
، بار دیگر به نام فرمان و با شکل سابق منتشر شد.
امّا حالا دیگر تغییر مواضع داده بود و به صورت روزنامه ای وابسته به دربار، منتشر می شد.
با توجّه به اینکه عبّاس شاهنده، یکی از فعّالان عرصه روزنامه نگاری بود، در اندک مدّت توانست در دستگاههای دولتی نفوذ بنماید.
البته ساواک، از وجودش، استفاده خاص خود را می برد.
روزنامه فرمان، در سال 1353، تعطیل شد.
2ـ عبّاس شاهنده، بعد از سال 1320، وارد کار روزنامه نگاری شد و با حمایت سرویسهای اطّلاعاتی انگلیس، روزنامه فرمان را منتشر کرد.
این نشریّه، نخستین بار در 31 خرداد 1322، به صورت نشریّه عصر، در تهران منتشر شد.
سردبیران آن، شاهنده، هادی هدایتی و جعفر ندیم بودند.
در سال 1323 ه .
ش.
، ارگان حزب آزادی شد که توقیف گردید و در 13 بهمن 1323 که حزب توده، جبهه آزادی را با شرکت برخی جراید تأسیس کرد، روزنامه فرمان نیز، به این جبهه پیوست و تا سال 1324، از حزب توده پیروی می کرد.
در این سال نیز، توقیف شد و به جای آن، نشریّه توده ای دماوند، انتشار یافت.
در آذرماه 1325، فرمان، ارگان اتّحادیّه کارگری (وابسته به حزب دمکرات قوام) شد.
شاهنده، روابط نزدیکی با قوام داشت و روزنامه اش را، عوامل سرشناس بریتانیا چون مهندس خسرو هدایت، دکتر مهیمن و جعفر شریف امامی، کارگردانی می کردند.
شاهنده، در جریان ملّی شدن نفت، نقش مرموزی داشت و بر ضدّ دکتر مصدّق فعّالیت می کرد و در 14 اسفند 1330، در تظاهرات تهران، دفتر روزنامه به آتش کشیده شد و شاهنده، با سردبیران چند روزنامه دیگر، مدّتی متحصّن بودند.
شاهنده، با اقبال هم روابط نزدیکی داشت و مدّتی نیز، دبیر حزب ملّیون شد.
او، در تمام صحنه ها، مدافع سلطنت و دربار بود و بعد از سال 1330، همواره مدافع و حامی رژیم بود.
(ظهور و سقوط پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 2، ص 291)

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 177

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.