صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: محمدتقی فلسفی واعظ1

تاریخ سند: 20 بهمن 1350


موضوع: محمدتقی فلسفی واعظ1


متن سند:

از: 6هـ به: 312 شماره: 18813/هـ در تاریخ 27 /11 /50 از طرف تعدادی از روحانیون آبادان دو فقره تلگراف درمورد ممنوع المنبر شدن2محمدتقی فلسفی برای آقای نخست وزیر و خود نامبرده بالا مخابره گردیده است.
نظریه یکشنبه: مراتب مورد تائید است و متن تلگراف مزبور جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌گردد.
3حقانی 13:00 2 /12 ص115 312 دایره بررسی ـ در گزارش روزانه درج و و بهره‌برداری شود.
[ناخوانا] طبق همان روش اقدام شود.
در گزارش روزانه 4 /12 /50 درج شد بهره برداری شد از طبقه بندی سری خارج و به خیلی محرمانه تبدیل شد بایگانی شود

توضیحات سند:

1.
حجتالاسلام شیخ محمدتقی فلسفی، فرزند حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در سال (8)1286 شمسی (1326 هجری قمری) در تهران تولد یافت.
تحصیلات خود را از سن 6 سالگی آغاز کرد و از محضر اساتیدی چون مرحوم والدش، آقاشیخ محمدعلی کاشانی، میرزا مهدی آشتیانی، میرزا طاهر تنکابنی و میرزا یونس قزوینی بهرهمند شد.
وی نخستین بار در سن 16ـ15 سالگی در مسجد محل (فیلسوفها) با شعری در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به منبر رفت و چنان مورد استقبال مردم واقع شد که در سن 19 سالگی از جمله مدعوین سخنرانی در مجلس شورای ملی آن زمان شد و نامش ورد زبان مردم گردید.
او مبارزات خود را از زمان رضاخان آغاز و در سال 1316 شمسی پس از حادثه‌ی خونین مسجد گوهرشاد، بر بالای منبر این حادثه را محکوم کرد و در نتیجه مدتی ممنوعالمنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم شد.
حجت‌الاسلام فلسفی با حزب توده و تشکیل دولت غاصب اسرائیل مبارزه میکرد و به جمع آوری اعانه جهت کمک به مردم مظلوم فلسطین میپرداخت.
از خصوصیات بارز وی اطاعت محض و بی چون و چرا از مرجعیت عالی شیعه حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی بود که ضمن ملاقات با شاه و رساندن نقطه نظرات آقای بروجردی، موجب عدم تخریب مسجد مادر شاه و ساخت مسجد ارک فعلی، الزامی شدن درس تعلیمات دینی در مدارس و عدم حرکت دادن مشعل از امجدیه تا دربار که نمودی از آتش پرستی بود، شد.
در پی غائله‌ی انجمنهای ایالتی و ولایتی و لوایح ششگانه مخالفت خود و علما و مراجع وقت به ویژه حضرت امام خمینی (ره) را طی یک سخنرانی پرشور ابراز داشت و به همین دلیل تحت تعقیب قرار گرفت و تا بعد از انجام رفراندوم تحمیلی شاه از رفتن به منبر محروم شد.
آقای فلسفی نخستین بار در تاریخ 18 اسفند سال 1341 در مجلس دومین سالگرد رحلت حضرت آیت‌الله بروجردی توسط نیروهای شهربانی بازداشت و 2 روز در زندان قزل قلعه محبوس شد و سپس به مدت 48 روز ممنوع‌المنبر بود.
در حادثه‌ی مدرسه‌ی فیضیه منبرهای متعدد رفت و سخنانی پرشور ایراد کرد.
در شب عاشورای سال 1342 طی نطقی کوبنده به استیضاح دولت اسدالله علم پرداخت که در همان روز، سخنرانی وی تحت عنوان «اولین استیضاح ملی در سال 1342» چاپ و در تیراژ وسیع در اختیار مردم قرار گرفت.
به همین دلیل برای بار دوم از سوی نیروهای شهربانی بازداشت و به زندان شهربانی منتقل شد.
او که در حادثه‌ی خونین 15 خرداد در زندان به سر میبرد، تدریس فن خطابه را برای علاقه‌مندان در زندان آغاز کرد.
این دوره‌ی زندان 45 روز به طول انجامید.
پس از آزادی از زندان در روز جمعه 28 تیرماه 1342، بلافاصله به ساواک احضار و به مدت 100 روز ممنوعالمنبر شد، اما این بار ممنوعیت به مدت 250 روز طول کشید تا سرانجام در 26 اردیبهشت 1343 برابر با دوم محرم ممنوعیت رفع شد.
وی در سفرهای تبلیغی خود به شهرهای مختلف، محور سخنرانیهایش را پیامهای حضرت امام قرار میداد و به تبیین و تشریح خط کلی نهضت میپرداخت.
پس از تبعید امام به ترکیه، وی از سوی ساواک مورد سوء قصد قرار گرفت و در سال 1350 در مورد حادثه‌ی اخراج ایرانیان از عراق به ایراد یک سخنرانی و تشریح مواضع امام علیه بعثیون عراق پرداخت، اما به دنبال توهین دو تن از سناتورهای انتصابی رژیم شاه نسبت به حضرت امام، چنان به رژیم شاه حمله کرد که حکم ممنوعیت دائمی او از رفتن به منبر صادر شد.
پس از گذشت 2 سال از ممنوعیت منبر مرحوم فلسفی، رژیم به طور مستقیم به وی اعلام کرد که تنها با نوشتن یک دستخط یک سطری به شاه، ممنوعیت وی لغو خواهد شد، ولی او زیر بار این ذلت نرفت و همچنان استقامت ورزید.
آقای فلسفی سال‌های 56 و 57 خصوصاً هنگام شهادت آقا مصطفی خمینی و درج مقالهای با نام جعلی احمد رشیدی مطلق در روزنامه‌ی اطلاعات و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام به موضعگیریهای بسیار سخت پرداخت.
فلسفی در ایام محرم 1357 مردم را به برگزاری باشکوه مراسم عزاداری فراخواند و آنان را از گرفتن اجازه‌ی عزاداری از شهربانی منع کرد.
سرانجام پس از 7 سال ممنوعیت منبر و در روز سوّم ورود حضرت امام خمینی (ره) به وطن، در مدرسه‌ی علوی (اقامتگاه موقت امام) و با حضور هزاران نفر از علما و روحانیون تهران و سایر ولایات ایران، اولین سخنرانی خود را در محضر حضرت امام و به خواست ایشان ایراد نمود و موجبات انبساط خاطر امام و سایر حاضرین را فراهم آورد.
در پایان امام فرمودند: «اعلام کنید که منبر آقای فلسفی فتح شده است.
» حجتالاسلام فلسفی صاحب سخنرانیهای روشنگرانه و تألیفات ارزشمند ماندگار از جمله کتاب کودک در دو جلد، کتاب جوان در دو جلد و آیت‌الکرسی می‌باشد.
ایشان با وجود کهولت سن تا پایان عمر بابرکت خود به فعالیتهای مختلف و منبرهای تبلیغی خویش ادامه داد و بالاخره در روز جمعه 27 /9 /77 و در سن 93 سالگی به رحمت ایزدی پیوست.
وی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) در شهر ری به خاک سپرده شد.
ر.ک : یاران امام به روایت اسناد ساواک، حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378 2.
به دنبال توهین و اسائه ادب دو تن از سناتورهای مجلس سنا به امام خمینی(ره)، حجت‌الاسلام فلسفی طی سخنانی در تاریخ 25 /10 /50 در مجلس بزرگداشت آیت‌الله چهل‌ستونی به یاوه‌گویی‌هایی مزدوران رژیم پاسخ گفته و آن را محکوم کرد.
رژیم شاه در اقدامی شتابزده ایشان را ممنوع‌المنبر نمود.
ساواک طی نامه با شماره 9 /44 /50 ـ 9175 /312 اعلام کرد: نامبرده بالا یکی از وعاظ ناراحت تهران می‌باشد که بعضاً در بالای منبر مطالب انتقادآمیزی اظهار می‌نماید و اخیراً نیز رویه خود را تغییر داده و روی منبر مبادرت به اظهارات حاد و خلاف مصلاح مملکتی نموده است.
علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید نام مشارالیه را جزو وعاظ ممنوع‌المنبر منظور و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
3.
تلگراف مورد اشاره در پیوست موجود نبود.

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 56

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.