تیمسار سرلشگر مقدم1 معاونت محترم سازمان امنیت و اطلاعات کشور
تاریخ سند: 15 شهریور 1350
تیمسار سرلشگر مقدم1 معاونت محترم سازمان امنیت و اطلاعات کشور
متن سند:
با تقدیم احترام مواردی را از اقدامات سوء و اخاذی های چندین ساله تیمسار سپهبد صنیعی را به عرض می رساند که در صورت تصویب مورد تعقیب و تحقیق قرار گیرد.مطالبی که ذیلاً به عرض مبارک می رسد از کردار پلید و مزورانه شخصی است که توانسته با تظاهر و نیرنگ سنوات عدیده بدون کوچکترین صمیمیت به شخص شاهنشاه آریامهر در تمام ادوار خدمتی به کلاشی و برداشت های عظیمی مبادرت نموده و در نتیجه وجوهی با ارقام سرسام آور در بانک های خارج به ودیعه نهاده و اموال غیر منقول هم به حد وفور در اختیار داشته و هم اکنون داشته باشد.
برای اثبات این مدعا همین قدر باید به عرض برساند که این شخص پلید و بوقلمون صفت در روز 25 مرداد 1332 که شاهنشاه به خارجه عزیمت فرمودند و این شخص یعنی سپهبد صنیعی امروز معاونت وزارت دفاع ملی آن روز را عهده دار بود اولین کارش کندن واکسیل آجودانی مخصوص اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر از پیکر خود می بود یعنی برای رضایت خاطر وزیر دفاع وقت (مصدق) به این عمل ناپسند اقدام و با صدور دستور اکید فوق العاده افراد گارد شاهنشاهی را از اول مرداد منع نمود ولی پس از مراجعت اعلیحضرت همایون دستور می دهد که امریه صادره بالا را کان لم یکن فرض نمایند این است شیوه این مرد که با انواع تظاهرات متصدی مشاغل مهم حتی مقام وزارت را هم عهده دار می بود صحت این عرایض و مطالبی که در زیر به عرض می رسد با کوچکترین بازرسی مبرهن می گردد با عرض مراتب بالا اینک مواردی چند از سوء استفاده هائی را که این شخص نموده به عرض می رساند.
اعمال ایشان در زمان عهده داری ریاست تدارکات ارتش 1ـ اداره تدارکات راجع به موضوع 35 هزار متر زمین که بانک کشاورزی به کارمندان انتقال داده شرحی اعتراض آمیز به بانک کشاورزی می نویسد بانک مزبور جواب می دهد چون از زمین های بنیاد پهلوی که برای تقسیم و واگذاری به کارمندان بانک اختصاص داده بودیم و بنیاد پهلوی از واگذاری زمین های مزبور خودداری نمود قرار شد از محل زمین های دیگر به بانک کشاورزی واگذار نمایند که با مکاتبات عدیده بنیاد پهلوی و بانک ساختمانی زمینی به اختیار بانک کشاورزی نگذاشتند اجبارا از اراضی مجاور جنگل ساعی به کارمندان بانک کشاورزی واگذار گردید.
ضمنا برای اینکه موضوع مسکوت مانده و تدارکات تعقیب ننماید یک قطعه زمین به مساحت 600 متر که دارای پلاک شماره 22320 /6933 می باشد در تاریخ 7 /4 /1339 ضمن سند شماره 303075 در حوالی جنگل ساعی به تیمسار صنیعی واگذار و به موضوع خاتمه می دهند ولی اکنون پرونده مزبور در (دائره اراضی تدارکات) موجود نیست.
2ـ یک قطعه زمین به پلاک شماره 21266 /6933 به مساحت 390 متر دارای سند شماره 16619 و شماره 7072 ارتشی که در شرق موتوری واقع است به ایشان واگذار گردیده.
3ـ زمین شماره 21169 به مساحت 390 متر.
4ـ زمین شماره 21167 به مساحت 390 متر.
توضیح آن که قطعات فوق را قبلاً به نام ستوان ممقانی و هیرمند نموده سپس به تیمسار انتقال و بعد به فروش رسانیده اند.
5ـ زمین شماره 21270 /6933 دارای سند شماره 44017 نیز با فعل و انفعالاتی به ایشان واگذار شده.
6ـ زمین شماره 24783 /6933 با شماره ارتشی 8009 با مساحت 600 متر بدون مجوزی به سرلشگر میرافضلی واگذار نمود.
7ـ زمین شماره 3732 به مساحت 420 متر در سال 1338 به سرهنگ تاجور که از ایادی تیمسار صنیعی بوده واگذار شده با توجه به این که سرهنگ نامبرده زمین استحقاقی خود را قبلاً دریافت نموده سپس برای اینکه سر و صدای این عمل بر خلاف در نیاید روی پرونده فوق به امضای مقامات مربوطه از نقطه نظر عدم تعقیب امریه های جعلی گذاشته اند.
ضمنا در زمان تصدی سرهنگ مقامع در دائره اراضی ده ها قطعه زمین با مشارکت تیمسار صنیعی به فروش رسیده است.
اینک زمین هایی را که تیمسار صنیعی دارا است به عرض می رساند.
الف ـ در شرق کارخانه آلستوم زمین پلاک شماره 1453 از اصلی 2395 طرشت به مساحت خیلی زیاد که با مراجعه به دفتر ثبت غرب متراژ آن معلوم می شود.
ب ـ در حدود 15 هزار متر به شماره فرعی 628 از اصلی 2395 واقع در سه راه مهرآباد ج ـ در حدود 300 هزار متر از اراضی لتمار مقابل کارخانه جیپ ولیز در جاده کرج د ـ زمینی به مساحت 42 هزار متر از بانک کشاورزی اخذ و با صرف هزینه زیاد با استفاده از وسائل دولتی و ارتش تبدیل به باغ مشجری نموده و هم اکنون دارای ارزش قابل توجهی شده است.
ه ـ دارای یک قطعه زمین به مساحت چندین هزار متر مربع در مجاورت استادیوم ورزشی صد هزار نفری اتوبان کرج می باشد.
و ـ یک باغ به مساحت 18 هزار متر مشجر دارای ساختمانهای اعیانی و غیره با تمام وسائل و احتیاجات واقع در شمال غربی پل رومی (شمال سفارت ترکیه) دارا می باشد.
ز ـ یک قطعه زمین به شماره 25531 در خیابان وزرا مشرق و مجاور جنگل ساعی که متعلق به شخصی بوده با اقدام سرهنگ پوردانش قبل از اینکه جریان ابطال آن در اداره ثبت معمول شود 600 متر به تیمسار صنیعی و 300 متر به سرهنگ پوردانش و 300 متر به یک افسر دیگر تقسیم و واگذار می شود که این عمل در خرداد امسال صورت گرفته فقط زمین 600 متری تیمسار صنیعی برای فروش عرضه می شود البته به وسیله سرهنگ پوردانش و ارزش هر متر 950 تومان تعیین گردید که در حدود مبلغ پانصد و هفتاد هزار تومان ارزش 600 متر زمین این شخص شریف می شود.
اینک جریانات سوئی که از هزاران اقدام بی باکانه ایشان می توان به عرض برسد معروض می دارد.
الف ـ راجع به ساختمان مرکزی تدارکات باستیان ـ نقشه اولیه ساختمان مزبور بتون آرمه پیش بینی شده بعد از آنکه پیمانکار در ظاهر تخفیفی می دهد نقشه اولیه را تغییر داده و از آهن تمام ساخته می شود و آهن مورد نیاز را که چند ده تن بوده از خارج بدون پرداخت عوارض گمرکی وارد و با ارزش هر کیلو 75 ریال به حساب منظور می نماید در صورتی که با اجرت ارزش هر کیلو 30 ریال تمام شده و در عین حال چندین تن آهن اضافی را به پیمانکار به نفع خودشان واگذار می نمایند (در صورتی که اگر پیمانکار نقشه اولیه را عمل می نمود چند ملیون تومان به نفع سازمان تمام می شد) راجع به ساختمانهای شهرستانها.
الف ـ ساختمان کرمانشاه ـ بدون مناقصه انجام شده و برای خاکبرداری 480 تومان هزینه به حساب منظور در صورتی که اصولاً خاکبرداری نداشته است.
ب ـ ساختمان خرم آباد ـ بدون اعلان مناقصه و نقشه اولیه ساخته شده و با اینکه خاکبرداری نداشته مبلغ قابل توجهی بابت خاکبرداری به حساب منظور شده.
ج ـ ساختمان شماره 2 نیروی هوائی ـ بدون اعلان مناقصه و نقشه اولیه ساخته شده و مبلغ 480 هزار تومان بابت خاکبرداری به حساب گذاشته در صورتی که تسطیح زمین مزبور با تراکتور ارتشی انجام و مختصر خاکی هم که موجود بوده با ماشینهای شهرداری به خارج حمل و پرونده مزبور در شهرداری موجود می باشد.
د ـ ساختمان امور دواب ـ بدون اعلان مناقصه و نقشه اولیه ساخته شده و در بدو قرار بود 500 هزار تومان مصرف شود ولی بعدا با فعل و انفعالاتی ساختمان مزبور را به دو ملیون تومان رسانیدند و مدتی هم نیمه تمام مانده بود.
ساختمانهای بالا را شرکتی به نام (درود) ساخته که شریف بختیار به نام رئیس شرکت بوده در صورتی که شرکت مزبور رسمی نبوده زیرا شریف بختیار گواهی مهندسی نداشته و قبلاً نیز شرکتی تشکیل شده بود با مهندس صابری ولی چون مهندس مزبور دانست که شریف بختیار مردی شیاد و نادرست است شرکت را منحل نمود و از آن به بعد سرهنگ مقامع و سرهنگ حکیم زاده (پوردانش فعلی) شرکت فرضی را اداره می نموده اند و رئیس شرکت هم ارباب برزگر بود.
ضمنا در خفا نیز شریف بختیار مزبور مقداری آهن به ارزش یک ملیون تومان از سازمان تدارکات خریداری نموده و دو قطعه چک می دهد که بدون محل بوده و برگشت داده شده بود.
و نیز در ساختمانهای در حدود دو ملیون تومان بیشتر خرج نشده در صورتی که چهار ملیون و نیم تومان به حساب منظور نموده اند و روی این اصل اداره مهندسی ارتش چند سال از گواهی اسناد ساختمان مزبور خودداری و اسناد در اداره مهندسی معوق مانده بود.
و نیز در ساختمان مرکزی شاهکاری دیگر معمول شده بدین معنی که تدارکات دو ملیون تومان سپرده شرکت ساختمانی فوق را مسترد داشته و در مقابل سفته اعتباری دریافت می دارند که این معامله قابل تأمل است.
اینک موردی دیگر که قابل نهایت توجه است به عرض می رسد.
سرباز وظیفه به نام خدر قره قوزلو که جوانی شاداب و با سلامتی جسمانی کامل مأمور خدمت در منزل تیمسار صنیعی می بود در اواسط سال 1347 که چند روزی به خاتمه خدمتش باقی نبوده و حتی لباس شخصی هم برای خود تهیه نموده بود بدون مقدمه و سابقه ای به وسیله ایادی تیمسار صنیعی از منزل ایشان جنازه این جوان نگون بخت را به حصارک زادگاهش حمل می نمایند اشخاصی که جنازه را دیده بودند اظهار می داشتند که علائم جرح و ضرب در سر و گردن آن جوان دیده شده ولی بدون مراجعه به پزشک قانونی و انجام سایر مقررات از تهران به حصارت حمل و دفع [دفن] می نمایند و چون جوان مزبور جزء یک عموی پیر کسی دیگر را نداشت این شخص به وسیله ایادی تیمسار مزبور تطمیع شده و از طرفی چون جوان مزبور در بانک وجوهی هم داشت و وارث منحصر او هم همین عموی پیرمرد می بود از جریان صدائی در نمی آورد.
در خاتمه به عرض می رساند تیمسار صنیعی به وسیله ماشین سواری کرایسلر آخرین سیستم به شماره (29278 تهران الف) جمعی وزارت جنگ به رانندگی استوار دیلمی به طور دائم مشغول کودکشی و نهال و سایر بیگاری های باغ احداثی ایشان در حصارک می بود.
موارد بالا جهت اطلاع آن مقام ارجمند اعلان گردید این جانب چون با نفوذ و قدرتی که شخص تیمسار صنیعی در کلیه امور داشته و دارد مصونیت شناساندن خود را فعلاً ندارد و این نامه با اسم و آدرس دیگری به عرض می رسد البته اگر با مراجعه موارد مشروحه و پرونده های موجود بالا حقایق کشف و اعمال این شخص مورد تعقیب قرار گرفت و موجودی که او به طور مسلم در بانک سوئیس دارد که بیش از بیست ملیون تومان می باشد مکشوف شد جهت عرض سایر موارد و برداشت های این شخص متظاهر خود را معرفی می نماید.
با تقدیم احترام احمد معیری 302 بررسی و نظریه اعلام دارید 4 /7
توضیحات سند:
1ـ ناصر مقدم فرزند یعقوب در سال 1300 ه ش در تهران متولد شد.تحصیلات نظامی خود را در دانشکده افسری و دانشگاه جنگ و فرماندهی عالی ستاد مشترک به پایان رساند و علاوه بر تحصیلات نظامی، در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.
مشاغلی چون فرماندهی یگانهای مختلف رزمی و پشتیبانی در ارتش و ریاست اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشت و از افسران مورد پسند و توجه «حسین فردوست» بود و مدتی در دفتر ویژه اطلاعات به ریاست فردوست اشتغال به کار داشت و در سال 1340 به ساواک منتقل و به مقام ریاست اداره کل سوم (امنیت داخلی) منصوب شد و خانه های امن ساواک در زمان او طرح ریزی شد.
حسین فردوست در ارتباط با دست پرورده خود چنین می نویسد : «مقدم توانست در وضع اداره دوم ارتش تحولی ایجاد کند، همان طوری که قبلاً اداره کل سوم ساواک را بازسازی کرد، تا آن زمان مقدم فردی متواضع و درویش مسلک بود و به همین دلیل در کنار من جزء چهره های خوشنام و سازنده تلقی می شد ولی در اداره روحیات مقدم تغییر عجیب پیدا کرد و او به فردی تجمل پرست تبدیل شد.
نمونه آن جشن عروسی پسرش.
یک مسافرت به آمریکا و چند تماس با اعضای سفارت آمریکا و چند مستشار آمریکایی همراه با وعده هایی برای آتیه، چنین تغییری در مقدم به جود آورد.
» مقدم تا درجه سپهبدی رسید و محمدرضا به علت حوادث انقلاب اسلامی او را رئیس ساواک کرد...
مقدم تماسهایی با جبهه ملی گرفت وسعی کرد انقلاب را مهار کند ولی به نتیجه ای نرسید مقدم پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و روانه زندان گردید.
دادگاه انقلاب اسلامی پس از ساعتها دادرسی و شور، وی را مفسد فی الارض و محارب با خدا شناخت و به اعدام محکوم نمود و سرانجام در بامداد بیست و دوم فروردین ماه 1358 معدوم گردید.