صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 28 شهریور 1341


متن سند:

ساعت 1830 روز پنجشنبه 22 /6 /41 جلسه سخنرانی آقای طالقانی در مسجد هدایت شروع گردید.
آقای سیدمحمود طالقانی ابتدا چند آیه از سوره بقره را خواند و تفسیر نمود.
سپس اظهار داشت چون من باید به کنگره مهندسین کشاورزی بروم و چیزی هم به ساعت مقرره نمانده جلسه سخنرانی امشب در همین جا خاتمه می یابد.
در پایان به افرادی که در مسجد بودند اظهار داشت آقایانی که می خواهند در کنگره مسلمانان شرکت نمایند می توانند به خیابان باب همایون پاساژ حکیم الملک طبقه دوم محل چاپ و انتشارات مراجعه کنند.
عده ای از افراد حاضر در مسجد به محل مزبور رفتند.
در این جلسه آقای طالقانی اظهار می نماید کنگره ای که ما تشکیل می دهیم به نام کنگره مسلمانان می باشد و برنامه سخنرانی امشب راجع به نوشته آقای مهندس بازرگان در مورد نقش جوانان در دنیا است.
سپس در مورد زاویه انحرافی صحبت نمود و گفت زاویه انحرافی صراط المستقیم داریم و همچنین برعکس آن صراط المستقیم انحرافی داریم که اکنون ما در وضع دومی آن بسر می بریم.
پس از آن در مورد زندگانی حضرت موسی و فرعون گفت ما می دانیم که فرعون ادعای خدایی می کرد و موسی هم با آن مخالف بود و به او ثابت کرد تو خدا نیستی.
در این موقع آقای طالقانی با حالت عصبانی گفت آقایان ما مدت نیم قرن است زیر نعل اسبهای استبداد و استعمار بیگانگان و خودی لگدمال شده و از بین رفته و می رویم جوانان شهرستانی باید استقامت کنند در اثر زاویه انحرافی دچار این قبیل بدبختی ها نشوند وکیل انحرافی ـ وزیر انحرافی ـ نخست وزیر انحرافی تا کی دهان ما باید بسته باشد؟ آقایان کنگره ما کنگره مهندسین کشاورزی.
کنگره دانشجویان مسلمان است.
در این موقع با اخذ آراء هیأت مدیره کنگره به شرح زیر تعیین شدند.
مهندس بازرگان.
دکتر یزدی.
1 دکتر شهاب پور.
مهندس سالور.
2 ساعت 2130 جلسه خاتمه و مهندسین محل کنگره را ترک نموده ضمنا قرار شد روز شنبه 24 /6 /41 عده ای در حدود 50 نفر از اعضای کنگره مسلمانان که از مهندسین و دانشجویان و معلمین تشکیل شده به دانشکده کشاورزی کرج جهت بازدید بروند و آقای طالقانی نیز در معیت آنان خواهد بود.
رونوشت به پرونده کنگره مسلمانان ضمیمه و سپس بایگانی شود.
یک نسخه ماشین شد 2 /7 /41 یک برگ ماشین شد

توضیحات سند:

1ـ دکترابراهیم یزدی، در 1310 در قزوین زاده شد.
تحصیلات عالیه را، در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران، به انجام رسانید.
از دوران تحصیل، با «نهضت خداپرستان سوسیالیست» آشنا شد و از آن طریق، به جریان نواندیشی اسلامی پیوند خورد و وارد مبارزات ملّی و سیاسی شد.
در دوران نهضت ملّی و از فعّالان سیاسی و مسلمان حامی نهضت ملّی و دولت ملّی بود.
پس از کودتای آمریکائی 28 مرداد، در نهضت مقاومت ملّی، به کوششهای ضدّاستبدادی ادامه داد.
پس از تشکیل نهضت آزادی، به عضویّت آن درآمد.
در 1341، همراه گروهی از جوانان نهضت آزادی، به خارج از کشور رفت تا مبارزات ملّی ـ اسلامی را، به صورت جهاد مسلّحانه (در مصر و لبنان) سازماندهی کند.
بعدها در آمریکا مقیم شد و در آن کشور، در سطوح مختلف، تبلیغی و سیاسی، به فعالیّت اجتماعی و بویژه به مبارزه بر ضدّ رژیم شاه ادامه داد.
در آن دوران، وی، از رهبران اتّحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا بود و با امام خمینی ـ که در نجف تبعید بود ـ ارتباط داشت.
زمانی که رهبر انقلاب، از نجف آهنگ خروج کرد، یزدی به ایشان پیوست و همراه ایشان به فرانسه رفت و در طول چند ماه اقامت رهبری در نوفل لوشاتو، همراه با رهبری، به وطن بازگشت و عضو شورای انقلاب شد و در دولت موقّت، مدّتی وزیر امور خارجه بود.
پس از آن، به نمایندگی مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت.
مواضع وی در مجلس علیه نظام بود.
در 1359 و 1360، مدّتی از طرف رهبری، سرپرستی روزنامه کیهان را به عهده گرفت.
پس از مجلس اوّل، در نهضت آزادی، به فعّالیت سیاسی خود ادامه داد.
متأسفانه روش نهضت آزادی در برابر جنگ تحمیلی، امام، نهادهای انقلابی نظام جمهوری اسلامی همواره روشی خصمانه و غیراصولی بود.
و پس از درگذشت مهندس بازرگان در سال 1373، به دبیرکلی نهضت انتخاب شد وی، چندی بعد راهی آمریکا گردید و به عنوان بیماری در آنجا اقامت نمود.
دکتر یزدی علیرغم ادعای دفاع از نظام، نه تنها راهی اصولی براساس قانون اساسی در پیش نگرفت که همان روش نامناسب گذشته را ادامه داد.
2ـ مهندس منوچهر سالور مهندس منوچهر سالور، فرزند حسنقلی میرزا سالور عمادالسّلطنه، نوه عبدالصّمد میرزا عزّالدّوله، برادر ناصرالدّین شاه قاجار، در 15 مهر 1393 ه .
ش.
، در تجریش متولّد شد.
پدر و مادرش، افرادی متدیّن و از ارادتمندان اهل بیت (ع) بودند.
مهندس سالور، در محیطی روحانی بزرگ شد.
در کودکی، پدر را از دست داد و تحت تربیّت مادر و خواهرش، پرورش یافت.
از کودکی، عادت به انجام فرائض مذهبی داشت.
تحصیلات دوره ابتدائی را، در سال 1308 به پایان رساند.
دوره دبیرستان، در سال 1314 تمام شد.
مدّتی در دبیرستان صنعتی ایران و آلمان تحصیل نمود.
در هنرسرای عالی، در رشته برق و ماشین مشغول تحصیل شد.
در خرداد 1317، تحصیلات را به اتمام رساند.
کار عملی را، از سال 1314، در ایّام تعطیلات در کارخانه سیمان ری تجربه می کرد.
سپس برای انجام دوره نظام وظیفه، در دانشکده افسری به خدمت مشغول شد.
در سال 13، به سمت کمک مهندس نیروی برق درآمد.
در دوره جنگ جهانی دوم، معاون فنّی کارخانه سیمان بود.
در سال 1363، کارخانه سیمان فارس را، شروع و در سال 1341، مدیر عامل شرکت سهامی سیمان فارس و خوزستان بود.
گسترش کارخانه های اقماری را، در شهرهای دیگر شروع نمود.
(اطّلاعات علمی، سال 15، شماره 11، شهریور 1380، ص 46)

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 238

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.