صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاعیه موضوع: اجتماع در تالار کیهان

تاریخ سند: 16 بهمن 1341


اطلاعیه موضوع: اجتماع در تالار کیهان


متن سند:

شماره: 5310 طبق اطلاع واصله.
ساعت 1625 روز 15 ماه جاری در حدود 350 نفر از طبقات مختلف در تالار کیهان اجتماع و آقای مهندس انزلچی اظهار داشته (امروز مصادف با 15 بهمن است و من چنین روزی را به شما تبریک می گویم و چنین روزی بود که شخص اعلیحضرت همایونی مورد سوءقصد شخص خائنی قرار گرفت ولی خدا نخواست آسیبی به او برسد و شخص خائن هم به سزایش رسید) سپس آقای رشیدیان اظهار داشته در وحله اول وظیفه خود می دانم از جناب آقای مصباح زاده و کارکنان روزنامه کیهان تشکر کنیم که لطف فرمودند وسایل سخنرانی فراهم نمودند همان طور که آقایان اطلاع دارند مملکت ما چند روز است که در معرض یک تحول اصلاحی بزرگ واقع شده و آن لوایح اصلاحی اعلیحضرت همایونی بود که با تأیید تمام ملت روبرو شد و فکر نمی کنم کسی باشد که مخالف این شش ماده باشد فقط چیزی که باعث تأسف من شده آن جریان خرده مالکین بود و بنده حق را به آنها می دهم و از آنها دفاع می کنم و قبلاً هم به استحضار می رسانم که خود بنده خرده مالک نیستم و کارخانه ای هم ندارم که بگویند از منافع خودش دفاع می کند ما همیشه و در تمام جلسات خودمان گفته ایم ما مخرب نیستیم و تز ما فقط اصلاح مملکت و آن این است که عده ای خرده مالکین که البته از آنها چند نفری هم در این جلسه حضور دارند فقط از این راه امرارمعاش می کنند و نان آنها از این راه تأمین می شود و البته آن هم به طوری که آقایان اطلاع دارند و امشب هم در روزنامه ها نوشته شده برای این امر از طرف آقای وزیر کشاورزی و هیئت دولت طوری ترتیب داده شده که نگرانی خرده مالکین هم برطرف شده و با خواسته های آنها تطبیق می کند و چیز دیگر که می خواستم به عرض آقایان برسانم این است که باید اجراکننده این لوایح هم اشخاصی باشند که بتوانند آنها را مورد اجرا در آورند و مقامات صالح و معتقدی باشند وگرنه همانطور که آقایان اطلاع دارند نظر شخص اول مملکت رفاه ملت بوده ولی آنهایی که مصدر کار هستند منویات شخص اول مملکت را درک نمی کنند و شاه را فقط برای منافع شخصی و برای خودشان می خواهند در صورتی که شاه برای همه است و من از مأمورین دولت تقاضا می کنم همانطور که حرکات و رفتار متجاوزین وطن را گزارش می کنند و به عرض اعلیحضرت همایونی می رسانند اعمال موافقین و خدمتگذاران و آنهایی که هیچ چیزشان را از شاه جدا نمی دانند به عرض مبارکشان برسانند و نکته دیگری را که می خواستم برای آقایان روشن کنم این است که این گرفتاری اقتصادی و تعطیل شدن قانون اساسی بدست دولت قبل صورت گرفت و خون ملت را میمکند و فقط تا توانست برای عده ای پرونده درست کرد و خودش را از مبارزین با فساد قلمداد می کرد در صورتی که طبق مدارکی که اینجا دارم و به طوری که ملاحظه می کنید وکالت نامه ای است در کاغذ مارک نخست وزیری و در محضر آقای شریف العلما صورت گرفته و این هم دو قبض است که یکی شش میلیون تومان و دیگری دو میلیون تومان به امضای خانم ایشان و این شخص یک مأموریتی داشت انجام داد و رفت و دو مرتبه گویا مأموریت تازه ای دارد و برگشته این را برای شما می گویم که چشمهایتان را باز کنید و نگذارید دیگر سوارتان شوند هیچ موقع دیده اید که کسی سوار شیر بشود ولی برعکس سوار هر حیوان ضعیفی می شوند و حالا دیگر شما هم شیر باشید و بنده از آقای مصباح زاده1 تقاضا می کنم برای این مدارک یک ویترینی نصب کنند و به معرض استفاده عموم بگذارند چرا من این مدارک را به دادگستری ندادم همانطور که بارها گفته ام ما دستگاه قضایی و قضات درستی نداریم باید در دادگستری را گِل گرفت و یا از نو بنا کرد چون دستگاه قضایی ما مورد اطمینان نیست دستگاه قضایی باید طوری باشد که فقیر و غنی در پیشگاه عدالت به یک نحوه محاکمه شود ما نباید بگذاریم کسی بر ما مسلط شود باید دو دستگی از بین برود و همه عقیده و ایمان پیدا کنیم و بنشینیم و درد دلمان را خودمان حل کنیم تا مملکت رو به پیشرفت رود ما آنقدر خودخواه هستیم و به حق خود قانع نیستیم و ظلم می کنیم و اوج می گیریم تا به جایی که یکدفعه توی سرمان می زنند و از گنجشک هم کوچکتر می شویم اگر همین مالکین و کارخانه دارها قانون را محترم نگاه می داشتند و به حق خود قانع بودند و خودشان را اصلاح می کردند حالا آنها را وادار نمی کردند به وظیفه خودشان عمل کنند در حال حاضر نماینده کارگران کفش مهشید اینجا حضور دارد وزارت کار قانون دست کارفرما می دهد و به کارگر می گوید از حق خودت دفاع کن و موقعی که کارگر بیچاره اعتراض می کند باید قانون درباره ما اجرا شود او را به جرم اخلالگری بیرون می کنند خدا شاهد است بنده به نمایندگی از طرف تمام کارگران قول می دهم که شما فقط قانون کار را درباره کارگران اجرا کنید کارگران از شما صدی بیست نمی خواهند.
در خاتمه آقای هاشمی شعارهایی درباره پشتیبانی از اعلیحضرت همایون و ملت ایران داده جلسه ساعت 1720 پایان یافت.
در پرونده اسداله رشیدیان بایگانی شود.
اداره دوم 1 /12

توضیحات سند:

1ـ مصطفی مصباح زاده فرزند عبدالرحمن در سال 1287 ه ش در تهران بدنیا آمد.
تحصیلات خود را تا دکترای حقوق جزا از فرانسه ادامه داد.
طبق سند بیوگرافی ساواک نامبرده نماینده مجلس شورای ملی و سنا، صاحب امتیاز روزنامه کیهان، بازپرس وزارت دادگستری، استاد دانشگاه، مؤسس علوم ارتباطات اجتماعی، عضو هیئت امنای دانشگاه ملی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارفرمایان صنعت چاپ مرکز، عضو کمیسیون ترافیک و عضو هیئت امناء بنیاد آرشام بوده که در جوانی به علت فقر مادی توسط یکی از ثروتمندان شیراز به نام قوام شیرازی که قصد داشته پسرش را برای تحصیل به بیروت بفرستد، یاد شده فوق را نیز برای کمک در کارهای شخصی فرزندش به اتفاق هم به لبنان فرستاده و مشارالیه پس از چندی در اثر موفقیت در تحصیل برای ادامه تحصیلات به خرج شخص مذکور به فرانسه رفته و گزارش های واصله حاکیست که یاد شده فوق در زمان دکتر مصدق از دولت وی طرفداری می نموده و در سال 40 با افراد جبهه ملی در تماس و نظریات حزب مذکور را در نشریات کیهان منعکس می نموده و برای بالا بردن تیراژ روزنامه خود از سازش با دستجات سیاسی روگردان نیست.
از نظر سیاسی طرفدار سیاست غرب بوده و دارای انحراف جنسی است.
در سال 47 به اتفاق حبیب ثابت (از سران فرقه ضاله بهائیت) و مسعودی (سرپرست اطلاعات) و چند نفر از مسئولین وزارت اطلاعات و جهانگردی شرکتی تحت عنوان «روزتل» جهت تثبیت نرخ آگهی در رسانه های گروهی ایجاد نموده اند.
نامبرده در سال 51 پس از بازگشت از شوروی اظهار داشته باتوجه به برگزاری مراسم انتخاب دختر شایسته از طرف مجله زن روز (متعلق به مشارالیه) و احتمال خرابکاری از طرف عناصر مذهبی افراطی!! تقاضا دارد اقداماتی توسط ساواک جهت جلوگیری از بروز حوادث صورت گیرد.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 462







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.