صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش خبر موضوع : مکالمه تلفنی

تاریخ سند: 2 آذر 1357


گزارش خبر موضوع : مکالمه تلفنی


متن سند:

عصر روز 30 /8 /57 شخصی بنام سید محمود موسوی با آیت اله خادمی تلفنی تماس گرفت و اظهار داشت : موسوی : نمیدانم خبر دارید یا خیر چند نفر از تهران باتفاق آقای شریف امامی از تهران آمده اند قم بمنزل آقای شریعتمداری ولی آیت اله شریعتمداری آنها را راه نداده و آیت اله گلپایگانی هم همانطور بعد رفته اند منزل آیت اله مرعشی و با اصرار بالاخره آیت اله مرعشی آنها را پذیرفته و مطالبی را عنوان میکنند بعد آیت اله مرعشی تلفن میکنند به آیت اله شریعتمداری و آیت اله گلپایگانی و این دو بزرگوار هم تشریف میآورند منزل آیت اله مرعشی و در آنجا خیلی صحبت میکنند که یکی از صحبتها این بوده که شاه گفته اگر من بروم و حاضرم که بروم و استعفا بدهم.
نهایت شما ولیعهد را تائید کنید (آقای موسوی گفت مثل همان کسی که برای پسرش بیعت میگرفت) خلاصه اینها گفته اند که ایشان (شاهنشاه) که حتما باید برود و تایید ولیعهد را هم باید ملت تایید کنند.
خادمی : کی اینها را گفت.
موسوی : یک خبری بود که الان داشتیم.
خادمی : آنها کی آمده اند (منظور شریف امامی و همراهان بقم است).
موسوی : مثل اینکه ظاهرا دیروز بوده ولی آنها دو روز قم بوده اند که بالاخره متوسل به آقای مرعشی شده اند و در هر صورت شما صحت و سقم آنرا بپرسید.
موسوی : خبر دیگر اینکه این مخدره که رفته نجف و رفته خدمت آقا ظاهرا آقا راهش نداده و گفته مسئله دارم و این حرفها و میخواهم در خصوص سیاست ایران صحبت کنم آقای خوئی جواب داده ما را همان است که آقای خمینی میفرمایند.
خادمی : بله این موضوع را مخبر رویتر اعلام کرده و به مخبر آیندگان گفته.
موسوی : پس این آقا که با بلندگو و کرنا اعلام کردند که آقای خوئی مریض بوده و ایشان عیادت کرده اند نمیدانم چرا اینقدر دروغ میگویند.
خادمی : باطن و مبناش دروغه.
موسوی : بله معاویه فقط با دروغ و کذب خودش را نگاهداشته بود بهرحال شما این موضوع را با قم در میان بگذارید و بپرسید آیا چنین چیزی بوده.
خادمی : راجع به بازار چه کار کنیم.
موسوی : اینها آمادگی دارند تا یکهفته دیگر هم بسته باشند حالا نمیدانم نظر مبارک چیه.
خادمی : نمیدانم یکدسته میگویند ما از میان رفتیم و چطور.
موسوی : چه کسانی با شما تماس گرفتند.
خادمی : اینها که تلفن میکنند ناشناسند.
موسوی : هر کی تلفن کرد بگو بیایند حضورا صحبت کنیم و بگو بیایند مسجد و نظریات خودشان را بگویند چون اینها که تلفن میکنند ممکن است افراد بخصوصی باشند حتی ما با چند تا بازاریها هم صحبت کردم گفتند هر برنامه ای که باید بشود شده و ما نمیتوانیم در صورتیکه برادران ما در حال اعتصاب هستند و ما کسانی هستیم که بنیه اقتصادیمان بهتر است.
خادمی : تهران چکار کردند.
موسوی : تهران فقط چهار روز باز کرده اند که اگر به خواسته هایشان عمل نشد مجددا می بندیم که از چهار روز دو روزش هم گذشته.
خادمی : میدانی.
موسوی : بله من الان در محضر آقای صادقی با اخوی آقای صادقی صحبت میکردم و ایشان چند تا تلفن داشتند که چهار روز باز میکنند و اگر بخواسته هاشان عمل نشد مجددا اعتصاب میکنند شما در نظر ندارید یکسر برویم قم و بیائیم.
خادمی : این هفته نه هفته دیگر انشاءاله.
نظریه 10 ه : سید محمود موسوی در خیابان فروغی دفتر دارد و صادقی همان مهندس رضا میرمحمد صادقی شغل دبیر میباشد که هر دو از محرکین اصلی اصفهان هستند و خادمی، آیت اله سید حسین خادمی فرزند ابوجعفر میباشد که در کلیه جریانات و نوسانات اصفهان دخالت مستقیم داشته و دارد.

توضیحات سند:

* امروز (30 /8 /57) مایکل بلومنتال وزیر خزانه داری امریکا با محمدرضا پهلوی دیدار و گفت وگو کرد.
موضوع حرف های بلومنتال بررسی و وضع تولید نفت ایران و تأثیر اعتصاب کارکنان صنعت نفت در آن بود.
او پیش از تشکیل اجلاس اوپک سفری به کشورهای عضو این سازمان کرد تا با رایزنی های خود بهای نفت در حداقل خود نگه دارد.
(بولتن محرمانه خبرگزاری پارس، ش 248، صص 29، 30) گری سیک در کتاب «همه سقوط می کنند» می نویسد که «بلومنتال از تغییر قیافه شاه نسبت به یک سال پیش که با وی دیدار کرده بود سخت شگفت زده شد.
شاه هنگام دیدار پیشین از جلال و شوکت یک پادشاه به تمام معنی برخوردار بود.
بلومنتال گزارش داد که در این ملاقات شاه کاملاً پریشان و افسرده به نظر می رسید.
در میان سخنان خود مکث های طولانی معمول می داشت و مدت ها به نقطه ای خیره می ماند و طوری می نمود که گویی با محیط اطراف خود ارتباطی ندارد و نمی تواند پیرامون خود را درک نماید.
» (کیهان، ش 12984، ص 20) بلومنتال پیش از سفر به ایران با مقامات عربستان سعودی و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس گفت وگو کرده بود.
او از ایران راهی کویت شد.
دیدار بلومنتال با شاه، ازهاری و وزیر اقتصاد ایران در رسانه های داخلی منعکس نشد.
همچنین امروز (30 /8 /57) اردشیر زاهدی سفیر حکومت شاه در امریکا، در همان جا با جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا دیدار کرد.
برژینسکی در کتاب «اسرار سقوط شاه» می نویسد که «زاهدی با شهامت تمام برخلاف ایرانیان صاحب منصب دیگری که از ایران به خارج فرار می کردند تصمیم گرفته بود به تهران بازگشته و در این روزهای سخت به شاه کمک کند...
رئیس جمهور از این فرصت استفاده کرد و از او خواست تا حمایت شدید ما را از شاه و ضرورت تصمیم گیری قاطع او را به وی اعلام کند.
» برژینسکی می نویسد : «این حقیقت نداشت که رئیس جمهور یا من او را از طرف خود به تهران فرستاده بودیم تا برای ما گزارش بدهد.
» با این حال اضافه می کند که زاهدی هنگام حضور در تهران با ما تماس می گرفت.
(صص 50 و 51)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 16 صفحه 462


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.