صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

بسم اللّه الرحمن الرحیم قربان وجود عزیزت گردم.
امیدوارم حالت خوب باشد از حال حقیر بخواهید ملالی نیست جز دوری شما که فکر می کنم به همین زودی ها برطرف شود.
صبح چهارشنبه با کاظم حرکت و در خسروی 24 ساعت نگهداشتند ما را.
البته در یک قهوه خانه توی خیابان آزاد بودیم.
صبح پنج شنبه ما را که به تعداد 43 نفر بودیم به ژاندارمری قصرشیرین بردند البته تعداد زیادی از اینها را در بغداد دستگیر کرده بودند.
در آنجا چیزی نپرسیدند فقط اسم و فامیل اسم پدر و شغل که تمام را به غیر از شغل که گفتم کاسب راست گفتم.
از ژاندارمری ما را به سازمان امنیت قصرشیرین بردند آنجا سؤالاتی از ما کردند که تمام آنها دروغ گفته شد.
مثلاً شغل گفتم کاسب گفت چه کسبی گفتم میوه فروشی کجا.
خیابان باجک.
خونتون کجاست.
جوب شور.
دیگه نری چشم.
برای چی چی رفته بودی زیارت بفرمایید.
فی امان اللّه [ناخوانا] ظهر کارمان تمام شد با چهار نفر دیگر ماشین سواری دربستی برای کرمانشاه گرفتیم عصر به کرمانشاه رسیدیم شب آنجا بودیم و صبح رفتیم همدان با این که چند ساعتی همدان بودم ولی جای منزل آقای اشراقی1 را پیدا نکردم و از آنجا به اراک و از اراک به قم.
در خسروی پولی از ما گرفته نشد الان خونه فهیمه2 هستم صبح شنبه است دیروز عصر رسیدم فهیمه خونه اش را عوض کرده و در منزل تازه ای که تقریبا به خوبی آن خانه پیش می باشد در باجک البته اوایل نشسته اند اتفاقا دیروز عمو منزل ما بوده حالش خوب و امروز صبح به سوی خمین حرکت کرده و دفتر ایشان را دولت گرفته و شش ماه جریمه کرده اند.
آقایان اسلامی و صانعی، خادمی، صادقی و فیض، احمدی، حجت، خلخالی و ابطحی و بقیه خوب.
از خبرهای رسیده که آقای اشراقی چهل هزار تومان برای قم فرستاده تا شهریه قم داده و لنگ نشود گرچه به این پول احتیاجی نبوده ولی این امر مخفیانه صورت گرفته زیرا می خواسته نگویند وجود ایشان اثر دارد پس باید همیشه همدان بمانند.
دیروز شب سال آقای قریشی بوده ولی به غیر از آقای نجفی کسی از آقایان درجه یک و دو نیامده بودند.
ولی تعدادی از خمین آمده بودند.
مدرسه فیضیه را دارند تعمیر می کنند و کفیل این کار آقای احمد غروی است ولی مصالح را وکیل آقا می خرد.
از آقای اسلامی احترامی نمی شود و حسابی از ایشان نمی برند و همین امر باعث شده که حسودان طرفدار سخت ایشان باشند از قرار معلوم دختران تا یک ماه دیگر می آیند فقط یک بیا بیا از طرف شماها مخصوصا داداش لازم است.
همه اینجایی ها یعنی فرشته3 و لیلی4 و فهیمه و فریده5 خوب دیشب آقای داور دوست (فومنی) شام منزل ما بوده.
آقای حاج شیخ یک ساعت بعد از ما رسید تلگراف امروز صبح زده شد.
رادیو پیک از قرار معلوم گفته که آقا خیال دارند تابستان به شام بروند و رادیو ملی گفته شاه تلگرافی به آقای حکیم کرده که می خواهم بیام نجف ایشان گفته باید بروی منزل آقای خمینی این دو موضوع در رادیو گفته شده ولی اگر دروغ باشد رادیو دروغ گفته شایعات این که سخت چند روزی است شایع شده که آقا تا 20 روز دیگه می آید البته می گویند و از قرار معلوم از کاسبها ضمانت گرفته اند که نباید تجلیل کنید.
اساس من رسیده ولی قسمت دوم نرسیده چای سکینه سلطان6 رسیده و توسط مشهدی رضا7 به زهرا رساندم.
مشهدی حسین8 را سلام برسانید و بگویید خانواده اش حالش کاملاً خوب و همه ماهه پول را مشهدی رضا برایش می برد از قول من به داداش و معصومه9 خانم سلام برسانید کاغذ معصومه خانم و صغرا10 را رساندم.
و همین طور کاغذ شما را.
از قول من به آقا سلام و عرض دستبوسی برسانید با یک کاغذ تند اینها حتما می آیند.
راستی اینها گفتند ما حاضریم کسی نیست ویزا کند گذرنامه ما را داداش کاغذ به موسوی بنویسد و یا یکی دیگر فراموش نکنید چون اینها خیلی میل دارند.
به سکینه سلطان بگویید چند روز دیگه پیش ابوالفضل می روم.
به سکینه سلطان و مشهدی حسین سلام برسانید.

توضیحات سند:

1ـ آیت الله شهاب الدین اشراقی فرزند شیخ محمدتقی اشراقی، داماد حضرت امام خمینی(ره) در سال 1304 شمسی در قم متولد شد.
پس از تکمیل دوره سطح، در درس خارج فقه و اصول آیات عظام سید محمد محقق داماد یزدی، بروجردی و حضرت امام حاضر شد.
بعد از تبعید امام به ترکیه در سال 1343 شمسی به عنوان وکیل تام الاختیار امام انتخاب گردید تا به رتق و فتق امور بپردازد و در همین ارتباط فعالیت چشمگیری در کمک رسانی به روحانیون مبارز و خانواده مبارزان داشت.
پس از مدتی دستگیر و به همدان تبعید گردید و با سپری کردن دوران تبعید، به تهران منتقل شد و در منزلی تحت نظر مأموران امنیتی رژیم قرار گرفت.
با اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357 و پس از تبعید آیت الله پسندیده، برادر و نماینده تام الاختیار حضرت امام، آقای اشراقی دوباره از طرف امام به عنوان وکیل انتخاب و در قم به حل و فصل مسائل و رسیدگی به مشکلات پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان همواره در کنار امام بود و به عنوان مشاور عمل می کرد و بارها به عنوان نماینده ویژه رهبر انقلاب، مسؤول بررسی مسائل و مشکلات جاری مملکت شد.
آیت الله اشراقی در 21 شهریور 1360 براثر سکته مغزی درگذشت.
چندین تألیف درباره معارف دینی از او برجای مانده است.
2ـ خانم زهرا (فهیمه) مصطفوی، دختر امام خمینی 3ـ خانم فرشته بروجردی، نوه امام خمینی 4ـ خانم لیلا بروجردی، نوه امام خمینی 5ـ خانم فریده مصطفوی، دختر امام خمینی 6ـ سکینه سلطان خدمتکار منزل امام خمینی (ره) 7ـ مشهدی رضا خدمتگزار منزل امام در قم 8ـ مشهدی حسین خدمتگزار منزل امام در نجف 9ـ خانم معصومه حائری، دختر آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی و همسر شهید آیت الله حاج سیدمصطفی خمینی 10ـ صغری خانم خدمتکار منزل حاج آقا مصطفی خمینی در نجف

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام حاج سید احمد خمینی به روایت اسناد ساواک صفحه 17



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.