صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

گزارش


متن سند:

بازجو ستوان زمانی تاریخ:۹/۱/۳۴
گزارش

محترماً معروض می‌دارد در تاریخ ۵/۱۲/۳۳ مأمورین جهت بازرسی به جماران شمیران منزل مهدی گل طلب (اسکوئی) می‌روند در نتیجه بازرسی از شیروانی منزل مزبور یک گونی محتوی کارتهای عضویت سفید سازمان جوانان و چند گونی محتوی کتاب‌های مضره و مقداری تمبر حزبی سازمان جوانان و مقداری عکس فستیوالی و سران حزب توده طبق صورت مجلس تنظیمی کشف می‌نمایند. در این موقع مهدی گل طلب و سرباز وظیفه جعفر گل طلب و حسین گل طلب فرزندان او دستگیر و طبق ماده ۵ در لشگر ۲ زرهی بازداشت می‌گردند.
از بازجویی که از نامبردگان به عمل می‌آید هر سه نفر متفقۀ اظهار می‌کنند که این منزل را مهدی خان بابا تهرانی برای یک نفر معلم اجاره نموده بود و چند روزی ۲ نفر مستأجر در آن منزل سکونت داشتند و ما از این مدارک اطلاعی نداریم. در این موقع مهدی خان بابا تهرانی در ۷/۱۲/۳۳ دانشجوی سال ۵ دبیرستان خیام دستگیر و طبق ماده ۵ بازداشت می‌گردد. و نیز مهدی و سرباز وظیفه جعفر گل طلب آزاد می‌شوند. اینک نتیجه بازجوئی از حسین گل طلب و مهدی خان بابا تهرانی را به شرح زیر به عرض می‌رساند.
۱-از بازجوئی که از حسین گل طلب به عمل ‌آمده عضویت خود را در حزب توده تکذیب و درباره مدارک مکشوفه اظهار می‌کند مهدی تهرانی که از دوستان دبیرستان و همکلاسی بنده بود در چند ماه قبل به من مراجعه نموده و گفت دو نفر معلم شیمی هستند و احتیاج به یک منزل دارند چنانچه منزل شمیران شما خالی هست به آنها اجاره دهید چون منزل شمیران ما خالی بود و از طرفی در صدد بودیم که یک نفر را جهت محافظت در آن منزل بگماریم من جریان را به پدرم گفتم و با موافقت پدرم کلید آن منزل در اختیار مهدی تهرانی گذارده شد و پس از چندی مهدی تهرانی اظهار نمود آن منزل خالی هست و مستأجرین از آن منزل رفتند و بنده اصلاً آنها را ندیده‌ام و نام آنها را نمی‌دانم و از پنهان نمودن مدارک مضره، اطلاعی ندارم و حتی پس از شهریور که دبیرستانها باز شد دیگر بنده به آن منزل نرفته‌ام و نیز درباره شرکت در فستیوال می‌گوید در سال ۳۱ مسابقه ترتیب داده شد که از تمام باشگاهها و اعضاء باشگاه تاج هم شرکت کردند و بنده از باشگاه تاج در این مسابقه شرکت نمودم. ۲- از بازجویی که از مهدی خان‌بابا تهرانی به عمل ‌آمده عضویت خود را در سازمان جوانان تائید و می‌گوید بنده در سال ۳۱ و اوایل ۳۲ با حزب میهن پرستان (فدائیان شاه) همکاری داشتم و توده‌ای‌ها در جرائد خود بر علیه من مقالاتی نوشته‌اند و شکایاتی در دادسرای ایک سطر پاک شدگی در سند دیده می‌شود همه نوع اشخاص بخصوص دانشجویان دانشگاه می‌باشد تصادف در سر میز غذا با شخصی به نام محسن متقیان آشنا و دوست شدم و او شروع به تنقید از عملیات من نسبت به توده‌ای‌ها نمود و مرا تبلیغ به ورود به حزب توده کرد و برای من کتاب جامعه شناسی آورد و این تبلیغات مدتی به طول انجامید تا آن که یک روز یک اتکت آورد که من پر نمایم ولی من سر باز زدم و مجدداً تبلیغات خود را ارائه داد تا آن که ۷ ماه بعد از ۲۸ مرداد ماه ۳۲ مجدداً یک اتکت سازمان جوانان آورد و من پر نمودم و مسئول بنده خود محسن متقیان بود و مرا در حوزه شرکت نمی‌داد و خود او به تنهائی با من تماس داشت تا آن که در اواخر آبان ماه ۳۳ به من مراجعه کرد و گفت من با یک رفیق خود چون جایمان تنگ است در صدد تهیه منزلی می‌باشم اگر شما منزلی پیدا نمودید من لازم دارم چون من با حسین گل طلب و پدر او دوست بودم و می‌دانستم که آنها منزلی در شمیران دارند و خالی است با مراجعه به حسین گل طلب و پدر او مهدی گل طلب جریان را گفتم و آنها اظهار نمودند که ما حاضر هستیم و حتی اجاره هم نمی‌خواهیم برای این که از درب و پنجره آن محافظت نمایند. و من مراتب را به محسن متقیان گفتم و او قبول نمود و کلید را از آنها گرفتم و با متقیان به آن منزل رفتیم و منزل را نشان آنها دادم و سپس کلید را در اختیار محسن متقیان گذاردم و محسن متقیان با رفیق خود که نام او را نمی‌داند ولی مشخصاًت او را می‌گوید به آن منزل بعداً رفتند. پس از چندین روز بعد محسن متقیان به کافه ما‌ آمده گفت چون راه خیلی دور است و هوا سرد است ما آن منزل را تخلیه نمودیم من خواستار کلید شدم گفت نزد رفیقم است و فردای آن روز کلید را آورد و به من داد و من هم به گل طلب دادم و بنده از این که محسن متقیان و رفیق او این مدارک و اوراق راکی و با چه وسیله و از کجا به آن منزل برده‌اند بی‌اطلاع هستم و نیز اضافه می‌کند که محسن متقیان به من گفته بود که چون شما آدرس معینی دارید کاغذهائی به نام محمود از شهرستانها برای من به آدرس شما می‌آید تو بگیر و به من رد کن (یک پاکت رسیده را داده که پیوست پرونده است و اضافه می‌کند محسن متقیان اهل اراک می‌باشد و پدرش در کارخانه شازند اراک طباخ است و سال گذشته گردش عید محسن متقیان نزد پدرش رفته بود ممکن است ‌امسال هم به آنجا رفته باشد. و می‌گوید پس از آزاد شدن حاضرم به هر طریقی که شده او را پیدا نموده و تحویل مقامات انتظامی نمایم و اضافه می‌کند که شماره حزبی بنده ۲۴ - ۲۸ بوده
نظریه: ۱- درباره حسین گل طلب. بطوری که مهدی تهرانی اظهار می‌کند حسین گل طلب ارتباط و شناسائی با محسن متقیان نداشته و در مورد مخفی نمودن مدارک مکشوفه نیز او بی‌اطلاع بوده است. اینک هر نوع دستوری منوط به نظریه عالی است. ۲- درباره مهدی خان بابا تهرانی مشارالیه ۷ ماه بعد از ۲۸ مرداد ماه ۳۲ بنابر تبلیغ محسن متقیان دانشجوی سال سوم دانشکده شیمی به سازمان جوانان حزب توده معرفی و در اواسط سال ۳۳ عضو رسمی سازمان جوانان می‌گردد و مسئول او محسن متقیان بوده و شماره عضویت او ۲۴ - ۲۸ بوده نامبرده عضو ساده و نیز ایک سطر پاک شدگی می‌گردم که محسن متقیان تصمیم دارد این مدارک را به آن منزل ببرد در مورد اجاره و تهیه منزل برای او دخالت نمی‌کردم و حاضر است به هر طریقی که شده محسن متقیان را در صورت آزادی به مقامات انتظامی معرفی نماید. اینک هر نوع دستوری منوط به نظریه عالی است.
ستوان زمانی
۹/۱/۳۴

ضمناً به عرض می‌رساند که محسن متقیان دانشجوی سال سوم دانشکده شیمی یکی از اعضاء کمیته مرکزی سازمان جوانان حزب توده بوده و پس از دستگیری حسن رهنما مخفی گردید چنانچه نامبرده دستگیر گردد اسرار مهمی از سازمان جوانان حزب کشف خواهد شد. سرکار مهدی خان بابا تهرانی با ابراز تنفر و معرفی رابطین و ضمانت پدرش مبنی بر این که در عرض ۱۵ روز محسن متقیان را معرفی نماید مرخص نمائید.
۱۴/۱/۳۴

توضیحات سند:

۱- خاطرات فردوست، ۲ جلد، تهران مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

منبع:

کتاب چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 18


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.