صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان

تاریخ سند: 24 خرداد 1343


موضوع: جلسه منزل اسداله رشیدیان


متن سند:

شماره: 514 /322 اداره دوم عملیات قبل از ظهر روز جمعه 22 /3 /43 جلسه منزل اسداله رشیدیان با حضور عده ای در حدود یکصد نفر از جمله سرهنگ تاج بخش فرمانده پادگان جمشیدیه ـ مهندس انصاری کارمند وزارت آبادانی و مسکن ـ دانشگر گودرزی جلالی ـ جهانگیری مقاطعه کار ـ احمدی عضو شورایعالی اصناف ـ روحی کارمند بنگاه حمایت کودکان به اتفاق 3 نفر دیگر پاکدامن ـ مهندس ثقفی طلان ـ حسین رمضان یخی (کارمندان بنگاه راه آهن به اتفاق 20 نفر از کارگران آن بنگاه) تشکیل گردید.
در این جلسه یک کارگر بیکار و شیره ای با عصبانیت و خشونت از رشیدیان خواست یا او را در محلی به کار گمارده و یا اینکه روزانه 200 ریال به وی بپردازد و رشیدیان و مهندس انزلچی نسبت به او عصبانی شده و او را از جلسه خارج نمودند و سپس رشیدیان در حالی که کاملاً عصبانی بود به طور علنی به حضار گفت من برخلاف رجال این مملکت که همواره مشغول خوشگذرانی و عیاشی هستند زندگی و وقت خود را صرف خدمت به بیچاره ها و طبقات محروم کرده ام ولی اشخاصی بسمت مأمور دستگاه ها به منزل من می آیند و هزاران توقع هم دارند و سرانجام گزارشات خلاف واقع از این جلسات و از قول من به دستگاه می دهند (منظورش سازمان امنیت بوده) و یکی از مأمورین گزارش نموده که من به کارگران راه آهن دستور داده ام که از قبول عضویت در حزب ایران نوین1 امتناع نمایند در حالی که چنین حرفی نزده ام و برای من که علاقمند وزارت و وکالت و نخست وزیری نمی باشم چه فرق می کند آقای منصور نخست وزیر باشد یا اشخاص دیگر و اضافه نمود سه نفر از اعضای راه آهن به طور خصوصی راجع به تشکیل سندیکای خودشان سؤالاتی کردند و من پاسخ دادم ولی یکی از آن سه نفر موضوع را خلاف واقع به دستگاه گزارش داده و دستگاه هم عین گزارش آن شخص را که اکنون هم در این جلسه حضور دارد به من نشان داده است البته اعتقاد دارم که دستگاه روی احزاب و اجتماعات نظارت و کنترل داشته باشد ولی مأمورینی که گزارش می نمایند با سرعت با سرنوشت اشخاص بازی ننموده و مطالب دروغ عنوان ننمایند و افزود روش و خط مشی من کاملاً روشن است و تمام مقامات من را به خوبی می شناسند و با من در تماس هستند و اگر روزی هزار گزارش خلاف واقع علیه من داده شود کمترین تأثیری در وضع سیاسی و اجتماعی من نخواهد داشت ولی همین مأمورین ممکن است گزارشاتی برعلیه کسانی بدهند که آنها دسترسی با مقامات را نداشته و در نتیجه همین گزارشات از هستی ساقط شوند و بایستی دستگاه هر مأموری که گزارش خلاف واقع داد او را به شدت تنبیه و تعقیب نماید که این موضوعات تکرار نگردد.
در این موقع عده ای از حضار از اینکه مأمورین سازمان امنیت گزارشات خلاف واقع آن هم علیه رشیدیان می دهند نزد وی اظهار تأسف کردند و پاکدامن که اواخر جلسه آمده بود گفت اگر من در صحبت رشیدیان حضور داشتم از او درخواست می کردم آن مأمور را معرفی کند و سپس دسته جمعی کتکی به او می زدیم تا دیگر چنین کاری ننماید بخصوص آنکه مأمورین سازمان امنیت اگر شناخته شوند و کتک بخورند موضوع کتک خوردن خود را هرگز به سازمان گزارش نمی کنند که مبادا به حیثیت خودشان لطمه وارد شود.
همچنانکه دو سال پیش در منزل رشیدیان یکی از مأمورین سازمان را شناختیم و پس از خروج از منزل بهانه جویی کرده و چند نفری کتک زیادی به او زدیم و هر آن منتظر بودیم که از طرف سازمان دستگیر شویم ولی خبری نشد و معلوم شد که مأمور مزبور موضع شناخته شدن و کتک خوردن خود را گزارش نکرده است.
و رشیدیان گفت من این مأمور را به شما معرفی نخواهم کرد و همین اندازه که با حضورش موضوع را مطرح کردم و فهمید که دستگاه عین گزارش او را به من نشان داده کافی است و جلسه مزبور در ساعت 1200 خاتمه یافت.
در پرونده جلسه رشیدیان بایگانی شود.
1 /4 /43 بخش 323 رشیدی 1 /4

توضیحات سند:

1ـ حزب ایران نوین در اواخر آذر ماه سال 1342، حسنعلی منصور تشکیل حزب جدیدی را به نام ایران نوین اعلام کرد و عده ای از مقامات دولتی و نمایندگان مجلس را به عنوان اعضای حزب معرفی نمود.
قائم مقام حزب، امیرعباس هویدا عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت بود که بعدا جای خود را به عطاءاله خسروانی وزیرکار کابینه علم داد.
اکثریت نمایندگان مجلس نیز با اشاره شاه به حزب جدیدالتأسیس پیوستند و منصور در مصاحبه ای (با محمود طلوعی) اواخر بهمن ماه 1342 رسما آمادگی خود را برای احراز نخست وزیری اعلام داشت بعد از منصور نوبت هویدا رسید.
در اوایل حکومت هویدا، خسروانی از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه تنها بر هیئت دولت بلکه بر حزب اکثریت هم تسلط نداشت هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود، دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
کلالی حزب ایران نوین را به صورت احزاب چپ به تشکیلات منظمی تبدیل کرد و شعباتی در سراسر کشور ایجاد کرد.
گسترش تشکیلات حزب ایران نوین به کانون قدرت مستقلی تبدیل شده، کم کم خود شاه را به وحشت انداخت و تشکیل یک کنفرانس بزرگ حزبی در آذربایجان که ضمن استقبالی شاهانه از کلالی به عمل آمد به برکناری وی از دبیرکلی حزب انجامید.
خود هویدا بعد از برکناری کلالی، دبیرکلی حزب ایران نوین را به عهده گرفت تا، با تشکیل یک کنگره بزرگ حزبی در دیماه سال 1353 و دعوت از نمایندگان احزاب بزرگ جهان به این کنگره به اجرای نقشه ای که علم برای نابود ساختن حزب ایران نوین کشیده بود کمک کند.
در این کنگره هویدا که دهمین سال نخست وزیری خود را به پایان رسانده بود و تصور می کرد جای پایش محکم شده است، مغرورانه گفت که در انتخابات آینده حتی یکی از کاندیداهای حزب رقیب (حزب مردم) را هم به مجلس راه نخواهیم داد.
نمایندگان حزب مردم در مجلس که همه از عوامل علم بودند شکایت نزد او بردند و علم سرانجام زهر خود را ریخت و فکر تشکیل حزب واحد رستاخیز را نخستین بار او به شاه تلقین نمود.
شاه کمتر از دو ماه پس از تشکیل کنگره بزرگ حزب ایران نوین در استادیوم سرپوشیده آریامهر (آزادی فعلی) تصمیم خود را درباره انحلال احزاب ایران نوین، مردم و پان ایرانیست و تشکیل حزب واحد رستاخیز اعلام داشت.
بازیگران عصر پهلوی، محمود طلوعی، ج 1، ص 20 ـ 519.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 154


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.